محمود محمدیعراقی در دومین همایش قرآن و معرفتشناسی تاکید کرد:
دستیابی به معرفتشناسی در پرتو استفاده از واژههای کلیدی قرآن
گروه اندیشه: عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در دومین همایش قرآن و معرفتشناسی عنوان کرد: تنها روشی که راه میانبر قلهها و شاهکارهای دستیابی به معرفتشناسی است، بهرهگیری از واژههای کلیدی قرآن کریم است، قرآن بیش از ۳۰۰ آیه معرفتشناختی دارد.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، محمود محمدیعراقی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، در دومین همایش قرآن و معرفتشناسی، به بیان سخنانی پرداخت و با اشاره به تمایزهای مهم و مبنایی در حوزه معرفتشناسی قرآن اظهار کرد: واضح و روشن است که قرآن کتاب تخصصی و فلسفی نیست که عنوان معرفتشناسی به عنوان یک بحث علمی و آکادمیک در آن مطرح باشد، اما مسئله این است که شاید به علت اهمیت موضوع، در مباحث قرآنی، سرفصلی را نیافتم که در حوزه معرفتشناسی باشد اما از قرآن استفاده نکرده باشد.
وی ادامه داد: معرفتشناسی قرآنی کاملا متفاوت با فلسفه اسلامی است، در فلسفه اسلامی و نیز فلسفه غربی، معرفت جایگاه مهمی دارد، در غرب تحت عنوان اپیستمولوژی به آن پرداخته شده، اما در فلسفه اسلامی با مباحث علم یا نفس به آن پرداخته میشود.
عراقی گفت: با استفاده از قرآن تنها روشی که راه میانبر قلهها و شاهکارهای دستیابی به معرفتشناسی است، بهرهگیری از واژههای کلیدی قرآن کریم است، با استفاده از این واژهها میتوان به بسیاری از مباحث معرفتشناسی دست یافت، واژهای همچون «غیب»، در قرآن با استفاده از این واژه نه تنها به معرفتشناسی پرداخته است، بلکه عالم را در عین وحدت به دو عالم غیب (عالم باطن) و شهود (عالم ظاهر) تقسیم کرده است.
وی در مورد رابطه شناخت و معرفت با اخلاق در قرآن یادآور شد: قرآن در این موضوع اهمیت بسیاری قائل است و مباحثی را مطرح میکند که حتی برای امروز نیز تازه، علمی و کاربردی است.
عراقی افزود: قرآن کریم در همان ابتدا تقسیمبندی سهگانهای انجام میدهد، از جمله در سوره مبارکه حمد آنجا که میگوید: «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ»، اینجا منظور از صراط چه کسانی است؟ و در ادامه سه گروه را ذکر میکند: «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ»، در ادامه نیز در سوره مبارکه بقره هدایت را مختص متقین میداند و به بیان ویژگیهای متقین میپردازد و میگوید: «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ»، همچنین در ادامه به بیان ویژگیهای سه گروه مومنان، کافران و منافقان میپردازد، در تقسیمبندی و معرفی مومنان در برابر منافقان و کافران، آنچه که مطرح میکند، ریشه در معرفتشناسی دارد.
وی یادآور شد: در قرآن بیش از 300 آیه در قرآن با موضوع معرفتشناسی و با کلیدواژههای خاصی چون موضوع عقل و مفردات آن وجود دارد؛ یکی از این تقسیمبندیها در سوره مبارکه اعراف است، آنجا که میخواهد اهالی جهنم را توصیف کند، از مباحث معرفتشناسی بهره میگیرد.
محمدی عراقی در ادامه با اشاره به رابطه ایمان و معرفت گفت: اینکه ایمان و معرفت چه رابطهای دارند و اینکه حقیقت ایمان در برابر حقیقت علم چیست، از پرسشهای قدیمی در این حوزه است. تحقیقات زیادی همچون رابطه عقل و دین، علم و دین و عقل و ایمان، انجام شده و شاید صدها کتاب و مقاله در این خصوص نگاشته شده و بعضا به فارسی نیز ترجمه شدهاند.
وی افزود: سوال مهمی که وجود دارد این است که کدام یک علم یا ایمان بر دیگری تقدم دارد؟ درجهانبینی اسلامی عقل و علم تقدم بر ایمان دارد، اما آنچه در قرآن کریم مطرح میشود، رابطه متقابل بین این دو است. معروفترین آیه در این زمینه، آیه 29 سوره مبارکه انفال است: «إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً» و در این آیه رابطه متقابل بین این دو را نشان میدهد.
عراقی در ادامه به رابطه معرفتشناسی و اخلاق اشاره کرد و گفت: در قرآن کریم و نیز در نهجالبلاغه امیرالمومنین(ع)، مطالب بسیار عمیقی در این زمینه دیده میشود و از قرآن کریم و منابع دینی دیگر استفاده میشود که مسائل معرفتی با مسائل اخلاقی به خصوص تهذیب نفس رابطه بسیار عمیق و معرفتی دارند، کسانی که عقلگرا هستند، همه چیز را با اصالت عقل گره میزنند، این بحث نیز در میان معرفتشناسان اسلامی و حتی در بحثهای اجتماعی و سیاست نیز مطرح میشود.
وی ادامه داد: حقیقت ایمان، یک فعل قلبی است، اگر معرفت از جنس علم است، ایمان از جنس فعل است. قرآن کریم میگوید؛ این آفتهای اخلاقی میتواند روی علم و آگاهی انسان تاثیر گذارد و شناخت انسان را عوض کند، در این زمینه مسئله جهل مرکب که یکی از اقسام جهل است، مطرح میشود؛ انسان نمیداند که نمیداند و آن کس که نمیداند که نمیداند، ابدالدهر در جهل مرکب بماند.
محمود محمدیعراقی با تاکید بر اینکه زبان قرآن زبان ادب است، اما برخی جاها شوکآور مسائل را مطرح میکند، اظهار کرد: زبان قرآن، زبان ادب و احترام است، اما در بعضی موارد به دلیل اهمیت موضوع آنچنان شوکآور مسائل را مطرح میکند و در جایی به عنوان مثال میگوید: «کمَثَلِ الحِمارِ یحمِلُ اسفاراً» و عجیب است که اینها را در مورد عالم مطرح میکند، اگر علم، معرفت و اخلاق هماهنگی نداشته باشد، مثل این است که این بار علم و معرفت بر دوش یک حمار سوار میشود، هرچه بیشتر باشد، آیا فرقی خواهد کرد؟
وی در پایان با اشاره به سخنی از امیرالمومنین(ع) پیرامون نگاه معرفتشناسانه گفت: امیرالمومنین(ع) در مزمت دنیا میفرمایند: «من ابصر بها بصّرته و من ابصر الیها اعمته؛ هر كه به چشم عبرت در آن نگرد، ديده بصيرتش روشن گردد و هر كه به ديده تمنا در آن بيند، ديدگانش را كور میگرداند»، نگاه معرفتشناسانه اگر نگاه اصالتی به دنیا باشد، بینش انسان را عمیقتر خواهد کرد و نگاه به دنیا باید نگاه واسطهای و ابزاری باشد.