به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در ابتدای این جلسه که 20 اردیبهشت در مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه(رشد) برگزار شد، بیژن عبدالکریمی، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی در سخنانی که بوی ناممکن بودن استخراج نظریات پیشرفت از دین را میداد با اشاره به نقش متن مقدس در جهان کنونی گفت: اساسا در روزگار کنونی که عقلانیت تکنولوژیک غلبه دارد، چگونه میتوان حرفی از معنویت داشته باشیم.
وی افزود: اینکه چگونه تفسیر معنوی در جهان انجام شود، مانع بزرگ دارد و آن تئولوژی است که مراد من از آن شکلگیری سیستمهایی از فرهنگ دینی است که مفروضاتی را در بستر تاریخی نهادینه کرده است و تئولوژی میخواهد مسایلی را بر متن تحمیل کند لذا در مباحث توسعه و ... نیز به نظر میآید ما به دنبال تحمیل چیزی بر متن مقدس هستیم.
عبدالکریمی با بیان اینکه ما در ابتدا باید به این سؤال جواب دهیم که متن مقدس، مقدس بودن خود را از کجا یافته است؟ و این تقدس به چه معنایی است؟ وقتی می گوییم این متن آسمانی است منظورمان چیست؟ ادامه داد: نقد من به بیشتر نظامهای تفسیری این است که این پرسش را نادیده گرفتهاند و چون این حقیقت مغفول شده ما راه را گم کردهایم.
استاد دانشگاه آزاد اسلامی گفت: در دوره عقلانیت جدید، بشر بیرون از آگاهی قرار نمیگیرد و جهان ما جهان آگاهی است و جهان هر انسانی، تصور اوست.
وی با بیان اینکه قصد انکار قدسیت متون مقدس را ندارم و می خواهم با چنگ و دندان از آن دفاع کنم تاکید کرد: تا اندیشه ای ایجاد نشود که امکان گسست از آگاهی را برای خود ایجاد کنیم نمیتوانیم به نتیجه برسیم به همین دلیل امروز تلاوت قرآن و تدبر در آن صورت نمیگیرد و استفاده از قرآن صرفا برای کارهای نمادین مانند سفره عقد و ... است.
وی اظهار کرد: اگر قرار است که قدسیت متون را نشان دهیم باید وجهی فراتاریخی در متون را نشان دهیم و اگر نتوانیم این متون، هم تاریخی خواهند شد چیزی که نزاع میان اشاعره و معتزله در صدر اسلام بوده و امروز در هرمنوتیک متون مقدس نیز جاری و ساری است.
وی افزود: معتزله معتقدند که کلام حادث است و اشاعره میگویند کلام، قدیم و لوحی ازلی و ابدی است؛ واقعیت این است که قرآن، وجود تاریخی دارد زیرا وقتی از «ظهار» صحبت میکند کاملا در محدوده شبه جزیره عربستان است و وقتی از عربی صحبت میشود زبان اساسا تاریخی است و متون مقدس چون امری زبانی است امری تاریخی است یعنی سکولار و عرفی هستند و چگونه میتوان از امری عرفی و سکولار قدسیت استخراج کنیم.
ناممکنی تفکیک علم از دین
در ادامه این نشست حسن بنیانیان، رییس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای عالی انقلاب فرهنگی و محقق و پژوهشگر در سخنانی گفت: اختلافات زیاد میان مدیران فرهنگی و نظرات آنان در موضوعات مختلف سبب گریز مردم از مباحث نظری میشود که در این نوع نشستها نیز شاهدیم.
وی افزود: در درمان آسیبهای اجتماعی نیز تلاش داریم با کارهای کوتاه مدت و مسکنهای مقطعی این کار انجام شود.
بنیانیان در پاسخ به ادعای مطرح شده در مورد لزوم تفکیک مباحث علمی از دینی تصریح کرد: در مدیریت نمیتوان مباحث ایدئولوژیک را از مباحث علمی جدا کرد؛ ممکن است در یک کار تحقیقی، تلاش بر این تفکیک صورت بگیرد که البته خود این نیز تا حد صفر، شدنی نیست و در همه دنیا هم که معتقد به جداکردن دین از سیاست هستند این طور است و باورشان در سیاست هایشان لحاظ میشود و تفکیک در دنیای عمل ممکن نیست.
وی خطاب به عبدالکریمی افزود: اینکه میگویید در آگاهی نمیتوان دنبال حقیقت بود شما خودتان نیز در این فضای آگاهی این سخنان را بیان کردید پس چگونه این تناقض را حل میکنید.
عبدالکریمی در پاسخ مدعی شد که از دنیای آگاهی نمیتوان گذشت زیرا بخش مهمی از زندگی انسان است ولی انسان صرفا آگاهی نیست لذا مراد من این نیست که آگاهی را کلا کنار بگذاریم.
سلیمان خاکبان، استاد دانشگاه قم نیز گفت: برای رهایی از انفجار دیدگاههای متضاد معتقدم همان طور که انیشتین گفته نظریه باید ساده و اثرگذار باشد بنده نظریهای را عنوان کردهام و معتقدم که سعادت فردی و پیشرفت اجتماعی در پرتو الگوی نوین مرجعیت و رهبری قابل پیگیری است و کانون اصلی این نظریه، نیازهای انسان است.
در ادامه این نشست تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه نظریهپردازی در علوم اجتماعی باطل است گفت: در ایران متاسفانه ایدئولوژی و علم با یکدیگر خلط شده است و از ایدئولوژی شروع میکنیم و میخواهیم به مطالب علمی و دانش برسیم البته این به این معنا نیست که در جهان غرب در مباحث توسعه، این مشکل را نداشتهاند ولی چون تراکم تفکر زیاد بود از این مشکل بیرون رفته و تمایز قایل شدهاند.
وی افزود: اگر قرار است برای پیشرفت کار شود باید از علم شروع کنیم تا مباحث دیگر؛ سخن من این است که برای استقرار دانش نیازمند بدیهیات و مفروضاتی هستیم زیرا پیشرفت بدون جامعه و امر اجتماعی، امکانپذیر نیست.
آزاد ارمکی تصریح کرد: جایی که دانش اجتماعی در جهان مشکلی حل کرده به علت این است که در مفاهیم بنیادین کار کرد هاند ولی در جهان دانشی ایرانی ما اصلا هیچ دغدغه و تاملی نداریم و کلیاتی مانند دین و سرزمین خوب و روشفنکر بد و ... را بیان میکنیم که توهمات است در حالی که پذیرش وضعیت و زیست معاصر جهان ایرانی، اولین گام در پیشرفت است و فلسفه و الهیات غربی نیز بر این فرض شکل گرفت.
وی افزود: توسعه، پدیدهای جهانی است و اتفاقا تحولات جهان مدرن به ما کمک میکند تا همسانی زیست جهان ایرانی با سایر نقاط دنیا تبیین شود.
این استاد دانشگاه بیان کرد: ما جامعه مطلوب را مفروض میگیریم و بعد میخواهیم جامعه واقعی را بر آن بار کنیم در حالی که باید این روند معکوس شود یعنی ابتدا جامعه واقعی را ایجاد کنیم تا بتوانیم به جامعه متعالی برسیم.
آزاد ارمکی بیان کرد: در باب نظریه پیشرفت معتقدم باید بازگشت بر تقدم علم بر ایدئولوژی داشته باشیم و معرفت که مجموعه دانش انسانی است را احصاء کنیم و وقتی این را درک کردیم امکان ورود به بحث انسان و جامعه کامل را خواهیم داشت و در آن سطح باید ملاحظه تمدن ایرانی اسلامی و مراجعه به متون دینی را داشته باشیم.
خاکبان در پاسخ به این سخنان تاکید کرد: آقای ارمکی شما میگویید برای تحول اول باید جامعه موجود را بشناسیم و نسبت آن را با دنیای مدرن بسنجیم و بعد بدانیم که میخواهیم چه کنیم و آقای عبدالکریمی نیز میگویند ما در ذهن خود محصور هستیم در این حال شما چگونه از چارچوب ذهن، عبور و به خارج از ذهن یعنی به قدسیت یک متن میرسید؛ من جواب همه اینها در کلمهای به نام نیاز جمع کردهام و معتقدم انسان کپسولی از نیاز است و همه کارهایش برای رفع این نیازهای اوست و جامعه نیز مجموعه ای از افراد است که در تلاش برای رفع نیازها هستند لذا آیا شما تحلیلی قوی تر برای جامعه میتوانید از این مسئله بیان کنید؟.
وی تاکید کرد: آگاهی هم که مطرح شد یکی از نیازهای انسانی است و بنده در برابر جهان مدرن، مدل و الگو برای آن دارم لذا نام منطق خود را منطق جامع معرفت قرار دادهام که هم از علم، عرفان، وحی و دین بهره میبرد برخلاف آگاهی در تعریف غربی که منشا آن فقط علم به مفهوم ساینس است.
خاکبان تاکید کرد: اگر کسی دغدغه پیشرفت دارد که دغدغه امروز ما و دنیاست اول باید به تشخیص و تبیین مفهوم پیشرفت برسیم بنابراین معتقدم توسعه در معنای عام و فارغ از توسعه در ایران و یا هر جای دیگر، توانایی پاسخ به نیازهاست.
همچنین آزاد ارمکی عنوان کرد: ما مفاهیم را همین طور به کار میبریم و علمی بحث نمیکنیم؛ توسعه، ترقی و ... تاریخ و مدافع و حساب و کتاب دارد؛ اینکه ما نظریه بسازیم و تصور کنیم می توانیم کشور را نجات دهیم از کجا آمده است که خاکبان در جواب وی گفت ایراد این مسئله در چیست؟ مگر نه اینکه همه تحولات از اندیشه ایجاد شده است.
ارمکی ادامه داد: توسعه در ایران و جهان براساس آزمون و خطا صورت گرفته لذا نظریات محدود همراه با اقدام و عمل نیاز داریم و نه نظریه عام؛ ضمن اینکه ما مجاز نیستیم نظریه تنها ارایه دهیم و نیاز به تکثر در بحث توسعه داریم.
استاد دانشگاه تصریح کرد: الگو، کمال، رشد، سعادت و ... بدون حساب و کتاب نیست و راهی دارد و توسعه نیز با ملاحظه تجربه، آزمون و خطا و ... امکانپذیر است و نه ارایه مدل عامی که هیچ چیز را توضیح ندهد.
همچنین صاحبنظران حاضر در این نشست به این سؤال مشترک « آیا از فهم تفسیری قرآنی میتوان توقع مدیریت تحول داشته باشیم» پاسخ دادند.
خاکبان در پاسخ گفت: نه تنها میتوان توقع داشت بلکه باید داشت البته براساس یک اندیشه جدید در حوزه مسایل کانونی انسان و معتقدم دو نقطه کانونی بشر مدرن و سنتی نظریه پیشرفت در حوزه فردی و اجتماعی است.
وی تاکید کرد: مشکل ما این است که دو ساعت برای خوشبختی خود و جامعه تفکر نکرده و بر اساس القائات خانواده و جامعه توهمی از سعادت داریم لذا امروز باید جامعه را در مقوله سعادت دعوت به تفکر کنیم.
استاد دانشگاه قم گفت: همه با هر افکاری که داریم دوست داریم جامعه ایران از وضع موجود بهتر شود و این بهتر شدن را ما پیشرفت میدانیم ولی آنچه را جهان مدرن به عنوان پیشرفت تلقی کرده و جاانداخته ما ناخودآگاه آن را پذیرفتهایم لذا باید بنشینیم برای پیشرفت تعریفی بر مبانی خود ارایه دهیم و در تداوم این راه یابد سراغ فهم قرآن و روش تفسیر جدید برویم.
آزاد ارمکی نیز در پاسخ به این سؤال گفت: ضرورت این مسئله وجود دارد ولی امکان آن جای تامل دارد؛ زیرا ما پوپولیسم فرهنگی را در دنیا شاهد هستیم البته میتواند محقق شود به شرط اینکه ما وضعیت موجود خود را به رسمیت بشناسیم.
این جامعهشناس با بیان اینکه مشکل اصلاحطلبان و راستگراها در کشور این است که جمهوری اسلامی را به معنای واقعی رسمیت نمیشناسند ادامه داد: مرحله بعد، نحوه رسیدن به وضعیت موجود و سامان اجتماعی و فرهنگی است که باید محقق شود و از دل آن در بحث نظریه پیشرفت، زندگی و حیات بشری در آید که مختصات ویژهای دارد.
وی بیان کرد: حوزه علمیه و روش تفسیری آن باید مورد داوری قرار گیرد و اصلاح شود تا حوزه علمیهای برای فردا ایجاد شود.
همچنین حسن بنیانیان در سخنانی تصریح کرد: تجربه مدیریتی میگوید نسخه واحد نوشتن یعنی ظرفیت وجودی انسان را ندیدن است و همین مسئله، مشکلاتی ایجاد میکند لذا سیاستگذاری نه از بالا به پایین و نه از پایین به بالا جواب میدهد بلکه باید هر دو طرف بالا و پایین باید بنشینند و به تفاهم برسند.