به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی «پژوهشهای سیاست اسلامی» مقالاتی با عناوین «گستره منافع ملی در دولت اسلامی با تأکید بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» نوشته قاسم شباننیا؛ «فرایند دولتسازی نبوی در نخستین سوره مدنی بقره براساس تفسیر تنزیلی» به قلم غلامرضا بهروزیلک و محمدرضا رنجبر؛ «الگوی تفکر راهبردی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری» نوشته محمداسماعیل رستمینیا؛ «چالشهای اجتماعی-سیاسی و علل بروز و آثار آن در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی» به قلم عباسعلی عظیمیشوشتری و حسین میرچراغخانی منتشر شده است.
همچنین «فرهنگ سیاسی مطلوب در جمهوری اسلامی با تأکید بر مسئله هویت از منظر آیتالله خامنهای» تألیف محمدجواد نوروزی و علیرضا ادیانی؛ «واکاوی دروندینی راهبردهای حفاظت از اصل استقلال سیاسی دولت اسلامی در روابط خارجی» نوشته سهراب مروتی، علی باقی نصرآبادی و عباس رسولی از دیگر مقالات منتشرشده در این همایش است.
در چکیده مقاله «گستره منافع ملی در دولت اسلامی با تأکید بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» آمده است «باورها و اعتقادات مشترک، ظرفیتها و فرصتها و همچنین، محدودیتها و چالشها، عناصر تعیینکننده منافع ملی کشورها هستند. باتوجهبه اینکه منافع ملی از مفاهیم نوپدید در عرصه سیاست خارجی دولتهاست، این سؤالات مطرح است که آیا میتوان در دولت اسلامی از منافع ملی سخن گفت؟ چنانچه پاسخ مثبت است، گستره آن تا کجاست؟ در ترسیم منافع ملی نظام جمهوری اسلامی، چگونه ابعاد فراملی مسئولیتهای دولت اسلامی، مورد توجه قرار گرفته است؟ با بهرهگیری از منابع اسلامی و همچنین بهشیوه تحلیلی-اجتهادی، به دست آمد که میتوان، بهرغم رسالت جهانی و منطقهای دولت اسلامی، از منافع ملی در آن سخن گفت؛ اما منافع ملی با منافع اسلامی و بشری در هم تنیده است و قابل انفکاک نیست. در چنین وضعیتی، منافع ملی دولت اسلامی، محدود به منطقه جغرافیایی خاصّ نخواهد گردید و بهتبع جهانی بودن رسالت دولت اسلامی، منافع ملی نیز گستره جهانی مییابد. قانون اساسی و همچنین، بیانات و سیره عملی رهبران نظام جمهوری اسلامی، حاکیاز آن است که مسئولیتهای فراملی دولت اسلامی، در ترسیم منافع ملی جمهوری اسلامی، مورد توجه قرار گرفته و مصالح بشری و اسلامی، جزء لاینفک منافع ملی نظام جمهوری اسلامی قلمداد شده است».
نویسنده مقاله «فرایند دولتسازی نبوی در نخستین سوره مدنی بقره براساس تفسیر تنزیلی» در طلیعه مقاله خود به ابهام در فرایند دولتسازی نبوی و همچنین چگونگی فرایند دولتسازی نبوی اشاره کرده و آورده است «ابهام در فرایند دولتسازی نبوی، مسئله اصلی این مقاله است. بنابراین، چگونگی فرایند دولتسازی نبوی، پرسش اصلی آن است. گمان ما آن است: سوره بقره، بهمثابه اولین سوره مدنی، میتواند به این پرسش پاسخ دهد. اهمیت این سوره، بهدلیل اولویتبندی و ارائه تدریجی مسائل مهم در فرایند دولتسازی در سالهای آغازین تأسیس دولت نبوی است؛ زیرا سوره بقره، بهعنوان اولین سوره مدنی، نقش مهمی در فرایند تأسیس دولت اسلامی پیامبر(ص) دارد.غرض ما را از ارائه فرایند دولتسازی نبوی، بهمنظور کاربست آن در دولتهای تأسیسی جدید اسلامی است. برای رفع ابهام و پاسخ به این پرسش، از چهارچوب تفسیر تنزیلی موضوعی که مبتنی بر تفسیر براساس سیر نزول آیات قرآن است، بهره گرفتهایم. براساس مطالعه صورتگرفته، یافتههای تحقیق برای فرایند دولتسازی نبوی در سوره بقره عبارتاند از: تبیین شاخصههای جامعه نوبنیاد مؤمنان، چگونگی رویارویی با گفتمان معارض نفاق و یهود بهعنوان اپوزیسیون داخلی، نمادسازی دولت نبوی براساس تغییر قبله از بیتالمقدس به مسجدالحرام در تمایز با یهود، تأکید بر امت وسط بهعنوان نماد امتسازی، تبیین قانون دولت اسلامی و تشریع پارهای از قوانین و بیان احکام جهاد».
نویسنده مقاله «الگوی تفکر راهبردی در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری» در طلیعه پژوهش خود آورده است «تفاوت در مبنا، علت، نوع، فرایند، حوزه و نتیجه اندیشیدن آحاد انسانها، چالشبرانگیز است. از تفاوتهای اندیشیدن مردم را باید در نقش رهبران جستوجو کرد. ازاینرو، ابعاد گوناگون شخصیت رهبری با کاربردهایی متفاوت همچنان در مراکز مطالعاتی کشورهای مختلف مورد بحث و گفتوگوست؛ ازاینرو، چگونگی الگوی تفکر راهبردی مقام معظم رهبری در اندیشه سیاسی، میتواند پرسش این مقاله باشد. تفکر راهبردی موجب تجلیلات فکری و عملی، و دربردارنده قابلیتهایی است که برجستگی افراد و رهبران مرهون آن است و محرومیت از آن، علت مهمی در شکست و ناکامیهای جوامع و ملتها به شمار میآید. نویسنده این نوشتار میکوشد؛ میزان توجه مقام معظم رهبری به عناصر تفکر راهبردی (مستخرجه از منظر اندیشمندان) را بسنجد و تاحد امکان از این طریق به اولویتهای الگوی تفکر راهبردی معظم له پی ببرد. شیوه این پژوهش، اکتشافی و جمعآوری اطلاعات آن اسنادی، و اعتباربخشی داده از طریق خبرگی است و نتیجهاش، مبین آن است که همه مؤلفههای چهاردهگانه مطرحشده ازسوی صاحبنظران تفکر راهبردی، مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفته و در الگوی تفکر راهبردی ایشان، «توجه به چشمانداز و تمرکز بر هدف»، از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است».
در چکیده مقاله «چالشهای اجتماعی-سیاسی و علل بروز و آثار آن در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی» آمده است «انقلابها در مسیر استمرار، تکامل و اجراسازی اهداف خود با چالشهای متعدد روبهرو بودهاند. بسیاری از این چالشها مشابهاند و از اینرو، در انقلابهای دیگر نیز تکرار شدهاند؛ بهویژه اگر بسترهای وقوع آنها، یکسان بوده باشند. وجود چنین تشابهاتی، فرصت مناسبی را برای رهبران انقلابهای بعدی فراهم میآورد تا از تجارب آنها استفاده کنند. انقلاب مشروطه، از انقلابهای بزرگ دوره معاصر ایران است که با چالشهای زیادی روبهرو شد که سرانجام، آن به انحراف انجامید. باتوجه به یکسانی بسترهای این رویداد با انقلاب اسلامی، مسئله مقاله، مقایسه چالشهای اجتماعی- سیاسی انقلاب مشروطه با انقلاب اسلامی است. احتمالاً مورد مطالعه این پژوهش، در انقلاب اسلامی نیز تکرارشدنی است. از اینرو سؤال این است که وجوه تشابه چالشهای انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی کداماند؟
این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی تاریخی به دنبال پاسخ به این پرسش است. مهمترین نتایج بهدست آمده عبارتاند از: 1- بزرگنمایی اختلافات بین نخبگان اجتماعی-سیاسی و درگیرکردن بدنه جامعه؛ 2- ایجاد فاصله بین نخبگان اجتماعی-سیاسی و رهبران انقلاب؛ 3- پاسخ کاذب به نیازهای حقیقی جامعه و انحراف افکار عمومی. این سه شیوه، هم در دوران مشروطه و هم در دوران انقلاب اسلامی مشاهده میشود».
نویسنده مقاله «فرهنگ سیاسی مطلوب در جمهوری اسلامی با تأکید بر مسئله هویت از منظر آیتالله خامنهای» در چکیده پژوهش خود آورده است «نحوه دستیابی به وضع مطلوب فرهنگ سیاسی بر پایه هویت از منظر مقام معظم رهبری، دلمشغولی این مقاله است. از اینرو، با این پرسش روبهرو هستیم که چگونه میتوان به وضع پیشگفته دست یافت؟ گمان آن است که با تأکید بر هویت دینی، بتوان چهارچوب لازم برای گذار به وضع مطلوب را تدارک دید. ارائه یک قالب اجرایی مبتنی بر راهکارهای مختلف در ابعاد چهارگانه عدالت، پیشرفت، استقلال و آزادی، مقصود نویسندگان را تشکیل میدهد. برای نیل به این هدف، نخست وضعیت موجود فرهنگ سیاسی مد نظر قرار میگیرد، سپس به بررسی وضعیت مطلوب فرهنگ سیاسی اشاره میشود و در نهایت، راههای گذار از وضعیت موجود به مطلوب با تأکید بر نقش هویت ایرانی-اسلامی بررسی میشود. از یافتهها میتوان به این نکته اشاره کرد که ذات فرهنگ سیاسی-اسلامی-ایرانی بهرغم کاستیهای فراوان از هویت کافی برای شکوفایی تمدن اسلامی برخوردار است؛ زیرا میتواند به منشأ، هدف و مقصد خلقت انسان پی ببرد به آن پاسخ دهد و به کمک آن مراحل پنچگانه نیل به تمدن اسلامی را پیمود».
همچنین در طلیعه مقاله «واکاوی دروندینی راهبردهای حفاظت از اصل استقلال سیاسی دولت اسلامی در روابط خارجی» میخوانیم «حیات دولت اسلامی در روابط خارجی، به حفظ استقلال سیاسی وابسته است. آیات و روایات نیز عالیترین نگاه راهبردی به حفاظت از استقلال سیاسی دولت اسلامی در حوزه روابط خارجی را عرضه میکند؛ اما اینک و در دولت اسلامی برآمده از انقلاب اسلامی، بیش از هر زمان دیگری به راهبردهای قرآنی و روایی بهاقتضای زمان و مکان نیاز داریم. از اینرو، از سؤالاتی که در این عرصه پیش روی ما قرار میگیرد، آن است که آموزههای دینی چه راهبردهایی را برای حفظ استقلال سیاسی دولت اسلامی ارائه میکند؟ خوداتکایی، اقتدار، دیپلماسی، کارآمدی و صلحگرایی، تنها بخشی از راهبردهای حفظ استقلال سیاسی در بُعد روابط خارجی خواهد بود. بنابراین میتوان گفت این پژوهش به دنبال ارائه کاربردی راهبردهایی است که روابط خارجی یک دولت اسلامی چون جمهوری اسلامی را در چهارچوبههایی نظیر «نه شرقی و نه غربی» نگاه میدارد. این پژوهش، بهشیوه توصیفی- تحلیلی و برمبنای استنطاق آیات قرآن و روایات معصومان(ع)، درصدد برجستهسازی نقش بیداری اسلامی، همبستگی و عزم ملی، صلحگرایی با حفظ عزّت و زندگی مسالمتآمیز و عزتمدارانه و نظایر آن در حفظ ماندگاری خارجی دولت اسلامی است».
علاقهمندان برای دریافت اصل مقالات میتوانند به سایت دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی «پژوهشهای سیاست اسلامی» به نشانی ipr.isri.ac.ir مراجعه کنند.
انتهای پیام