به گزارش ایکنا، به نقل از شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، فرازهایی از فرمایشات مقام معظم رهبری به مناسبت روز جمهورى اسلامى ایران به شرح ذیل است:
نگاهی به حکومتهای چند صد سال اخیر ایران
شما به حکومتهایى که در طول این چند صد سال در ایران بودهاند، از حکومت منحوس، وابسته و فاسد پهلوى تا حکومت ضعیفِ وابستهایی عرضه بىلیاقت قاجارى تا حکومتهاى قبل از قاجار که بعضى نام و نشان و عنوان فاتح هم دارند، نگاه کنید، ببینید در کدامیک از این حکومتها، آحاد ملت ایران نسبت به اولیاى حکومت، احساس علقه و رابطه مىکردند. خواهید دید که در هیچکدام چنین وضعى وجود نداشته است. مردم جدا بودند، آنها هم جدا بودند. آنها سیاست خارجى را تنظیم مىکردند و مردم هم خبر و علاقهاى به آن نداشتند.
کارها برطبق مصالح مردم هم نبود، حتى کارهایى که به وسیله حکومتها به عنوان خدمت در این کشور انجام مىشد، غالباً- مگر در موارد خیلى معدودى- به نفع و صلاح بیگانگان و یا همان اولیاى حکومت فاسد بود. همین راه آهن سرتاسرى که در زمان رضا خان کشیده شد، تحقیقاتِ هم بیگانگان و هم خودىها نشان مىدهد که مسیر این راه آهن، صرفاً به مصلحت انگلیسىها و بر ضد مصلحت ملت ایران انتخاب شد. از این قبیل کارها زیاد بود. آنچه مطرح نبود، میل و اراده و مصلحت و عواطف و علایق مردم بود. در حقیقت آنچه مطرح و ملاک بود، منفعت بیگانگان یا سردمداران فاسد قدرتمدار بود. لذا مردم هم نسبت به آنها رابطه و محبتى نداشتند و هرکدام از این سلاطین یا سلسلههاى سابق که از بین رفتند، رفتن آنها با خوشحالى مردم مواجه شد.(9)
همهپرسی بیسابقه برای انتخاب شیوه حکومت
در هیچ انقلابى در دوران انقلاب ها- که نیمه اول قرن بیستم، دوران انقلابهاى گوناگون است؛ در شرق و غرب دنیا انقلاب هاى مختلفى با شکلهاى مختلف به وجود آمد- سابقه ندارد که دو ماه بعد از پیروزى انقلاب، یک رفراندوم عمومى براى انتخاب شیوه حکومت و نظام حکومتى انجام بگیرد، اما به همت امام قدس سره در ایران این اتفاق افتاد.(10)
وقتى در کشورى انقلاب مىشد- یا انقلاب حقیقى یا کودتایى به اسم انقلاب- مدتها از دولت و تشکیلات دولتى و نظم دولتى خبرى نبود. یک گروه به نام مسئولان انقلاب، زمام کشور را در دست مىگرفتند و طبق میل و تشخیص خودشان– هرطور بود- عمل مىکردند. در انقلاب اسلامى، امام قدس سره اجازه نداد اینطور بشود؛ حتّى از قبل از پیروزى انقلاب دولت تعیین کرد تا نظم وجود داشته باشد. با اینکه آن وقت شوراى انقلاب هم بود، اما امام قدس سره خواست با شکل قانونى و منطقى، کشور اداره شود. اصل تشخیص اینکه چه نظامى در کشور بر سر کار بیاید، این را امام قدس سره به عهده رفراندوم و آرای عمومى گذاشت. این هم در دنیا سابقه نداشت. در هیچ انقلابى در دنیا، ما نشنیدیم و ندیدیم که انتخاب نوع نظام را - آن هم در همان اوایل انقلاب- به عهده مردم بگذارند. هنوز از پیروزى انقلاب دو ماه نگذشته بود که امام همه پرسى درباره نظام اسلامى را اعلان کرد که مردم به نظام جمهورى اسلامى رأى دادند. (11)
مردم در رفراندوم جمهوری اسلامی، میدانستند چه میخواهند
کسانى که خودشان اسلام را نه مى شناختند و نه تهِ دلشان چنان اسلامى را مى خواستند؛ حداقلش این بود که جرأت نمى کردند به رژیم هاى طاغوتى غربى پشت کنند یا بى اعتنایى کنند، امروز مى نشینند و این طرف آن طرف مى گویند که مردم در رفراندوم جمهورى اسلامى نمى دانستند چه مى خواهند! چطور نمى دانستند چه مى خواهند؟! مردم اگر نمى دانستند، چگونه هشت سال جنگ تحمیلى را با فداکاریهاى خودشان پیش بردند؟! چیزى را که نمى دانند، چطور برایش فداکارى مىکنند؟! مردم خوب مى دانستند چه مىخواهند، امروز هم خوب مىدانند چه مىخواهند. (12)
پایه های جمهوری اسلامی؛ جمهور + اسلام
جمهورى اسلامى، از لحاظ معناى تحت اللفظى، بر دو پایه استوار است؛ یکى جمهور مردم، یعنى آحاد مردم و جمعیت کشور. اینها هستند که امر اداره کشور و تشکیلات دولتى و مدیریت کشور را تعیین مىکنند و دیگرى اسلامى، یعنى این حرکت مردم، بر پایه تفکر اسلام و شریعت اسلامى است.
این، یک امر طبیعى است. در کشورى که اکثریت قریب به تمام آن مسلمان هستند، آن هم مسلمان مؤمن و معتقد و عامل، که در طول زمان، ایمان عمیق خودشان را به اسلام ثابت کرده اند و نشان دادهاند، در چنین کشورى، اگر حکومتى مردمى است، پس اسلامى هم است.
مردم اسلام را مىخواهند. این از روز اول گفته شد و در طول سالهاى متمادى نیز تجربه گردید. امروز هم واضحترین حقیقت در نظام ما این است که آحاد و توده مردم، از نظام حاکم بر کشور مىخواهند که مسلمان باشد و مسلمانى عمل کند و اسلام را در جامعه تحقق ببخشد. (13)
جمهوریتِ ما از اسلام گرفته شده
بنده به هیچ وجه موافق نیستم که یک عده بگویند اگر فلان طور نباشد، اسلام از بین خواهد رفت، یک عده هم بگویند اگر فلان طور نباشد، جمهوریت از بین خواهد رفت؛ نه آقا، این حرف ها نیست. در این کشور و در این نظام، اسلام با جمهوریت همراه است، جمهوریتِ ما از اسلام گرفته شده و اسلامِ ما اجازه نمى دهد در این کشور مردم سالارى نباشد. ما نخواستیم جمهوریت را از کسى یاد بگیریم؛ اسلام این را به ما تعلیم داد و املاء کرد. این ملت، متمسک به اسلام و معتقد به جمهوریت است. در ذهن این ملت و در این نظام، خدا و مردم در طول هم قرار دارند و خداى متعال این توفیق را داده است که مردم این راه را طى کنند. (14)
نظریه سیاسى اسلام؛ مردمسالارى دینى
شما مى خواهید نظریه سیاسى اسلام و نظام جمهورى اسلامى- یعنى مردم سالارى دینى- را به دنیا معرفى کنید. جمهورى، یعنى مردم سالارى؛ اسلامى، یعنى دینى. بعضى خیال مى کنند ما که عنوان مردم سالارى دینى را مطرح کردیم، حرف تازه اى را به میدان آوردیم؛ نه. جمهورى اسلامى یعنى مردم سالارى دینى. حقیقت مردم سالارى دینى این است که یک نظام باید با هدایت الهى و اراده مردمى اداره شود و پیش برود. (15)
مردمسالارى دینى یعنى همان جمهورى اسلامى
در مورد مردم، مهمترین کارى که امام قدس سره کرد، این بود که مفهوم مردم سالارى را از چیزى که طراحان دمکراسى غربى و عوامل آنها در صحنه هاى عملى مى خواستند نشان دهند، به کلى دور کرد. سعى آنها این بود که اینطور القاء کنند که مردم سالارى با دین سالارى و دیندارى سازگار نیست. امام قدس سره این مفهوم باطل را زایل کرد و مردم سالارى دینى یعنى همان جمهورى اسلامى را در دنیا مطرح نمود. او به زبان هم اکتفا نکرد، صرفاً استدلال فکرى هم نکرد؛ عملاٌ این را نشان داد. (16)
نظام اسلامى، یعنى همان مردمسالارى
توصیه مؤکد من به مسئولان این است که نگذارند در سطوح مدیریتى نظام، دشمنان با ایادى خود اختلال و اختلاف ایجاد کنند. دشمن این را مى خواهد و اصرار دارد که مدیران کشور را در جبهه هاى متفاوتى نشان دهد. آرزوى دشمن این است که قواى سه گانه به جان هم بیفتند؛ مجلس به جان قوه قضائیه، قوه قضائیه به جان دولت، دولت به جان قوه قضائیه. مسئولان باید هشیار باشند و نگذارند؛ بدانند امروز کشور به چه چیزى نیاز دارد.
این کشور، کشور اسلام و مردم است. نظام اسلامى، یعنى همان مردم سالارى دینى که بر این کشور حاکم است. هیچ احتیاجى نیست که امروز مردم کشورمان را به دنباله روى از نظام مردم سالارى توصیه کنیم. ما بعد از قرن هاى متمادى که بر این کشور استبداد حاکم بود، به برکت اسلام و انقلاب اسلامى به مردم سالارى رسیدهایم؛ آن هم مردم سالارىِ با دین. (17)
دمکراسى یعنى مردمسالارى
امروز دشمنان در تبلیغات خود مى خواهند اینطور وانمود کنند که ایران باید به سمت دمکراسى برود! انقلاب، ایران را از آزادترین نوع دمکراسى برخوردار کرد؛ امروز ایران کجا مىخواهد برود؟! دمکراسى یعنى مردم سالارى، یعنى حکمیت و معیار بودن رأى مردم در شیوه سیاسى حکومت و اداره کشور. این کارى است که انقلاب به صورت معجزه در ایران انجام داد؛ کارى که اصلاً تصورش در تمام طول دوران ده ها سال بعد از مشروطه تا انقلاب اسلامى وجود نداشت. البته در دوران نهضت ملى که انتخاباتِ آزاد وجود داشت، این کار عملى شد، ولى متأسفانه بر اثر اشتباهات مکرر مسئولان وقت، این دوران بیش از حدود دو سال طول نکشید. به هرحال، منظور این است که غیر از آن دوران کوتاه، یک روز ملت ایران در این کشور براى انتخاب سرنوشت خود آزادى نداشت. (18)
راقىترین نوع مردم سالارى؛ مردم سالارى دینی
در منطق اسلام، اداره امور مردم و جامعه، با هدایت انوار قرآنى و احکام الهى است. در قوانین آسمانى و الهى قرآن، براى مردم شأن و ارج معین شده است؛ مردم هستند که انتخاب مى کنند و سرنوشت اداره کشور را به دست مىگیرند. این مردم سالارى، راقىترین نوع مردم سالارىاى است که امروز دنیا شاهد آن است، زیرا مردم سالارى در چارچوب احکام و هدایت الهى است. انتخاب مردم است، اما انتخابى که با قوانین آسمانى و مبراى از هرگونه نقص و عیب، توانسته است جهت و راه صحیحى را دنبال کند.
در همه آنچه که در دنیا به نام دمکراسى و مردم سالارى شناخته مى شود، چارچوب وجود دارد. در دمکراسى هاى غربى، چارچوب عبارت است از منافع و خواست صاحبان ثروت و سرمایه دارانِ حاکم بر سرنوشت جامعه. تنها در آن چارچوب است که رأى مردم اعتبار پیدا مىکند و نافذ مى شود. اگر مردم چیزى را که برخلاف منافع سرمایهداران و صاحبان قدرت مالى و اقتصادى- و بر اثر آن، قدرت سیاسى– است، بخواهند، هیچ تضمینى وجود ندارد که این نظامها و رژیمهاى دمکراتیک، تسلیم خواست مردم شوند. یک چارچوب محکم و ناشکننده بر همه این خواست ها و دمکراسىها حاکم است. در کشورهاى سوسیالیستى سابق- که آنها هم خودشان را کشورهاى دمکراتیک مىنامیدند- این چارچوب، حزبِ حاکم بود. در خارج از چارچوبِ تمایلات و سیاستها و انگیزههاى حزبِ حاکم، رأى مردم هیچ توانایى و کاربُردى نداشت.
امتیاز نظام اسلامى در این است که این چارچوب، احکام مقدس الهى و قوانین قرآنى و نور هدایت الهى است که بر دل و عمل و ذهن مردم پرتوافشانى و آنها را هدایت مىکند. مسأله هدایت مردم یکى از مسائل بسیار مهمى است که در نظامهاى سیاسى رایج دنیا به خصوص در نظام هاى غربى نادیده گرفته شده است. (19)
نکته اصلی در مردمسالارى دینی
در نظام اسلامى- یعنى مردمسالارى دینى- مردم انتخاب مىکنند، تصمیم مىگیرند و سرنوشت اداره کشور را به وسیله منتخبان خودشان در اختیار دارند، اما این خواست و انتخاب و اراده در سایه هدایت الهى، هرگز به بیرون جاده صلاح و فلاح راه نمىبرد و از صراط مستقیم خارج نمىشود. نکته اصلى در مردمسالارى دینى این است. این هدیه انقلاب اسلامى به ملت ایران است. این تجربه جدید و جوانى است، اما تجربه قابل تأمل و پیگیرى و قابل تقلیدى است براى همه کسانى که دلشان براى فضیلتها و جامعه پاک و پاکیزه انسانى مىتپد و از جرائم و رذائل اخلاقى و رواج زشتیهاى خُلقیات بشرى رنج مىبرند. (20)
مردمسالاری ما برخاسته از معنویت و دین است
ما مردمسالارى را نه جدا و بیگانه از معنویت و دین، بلکه توانستهایم کاملًا برخاسته از دین و معنویت در کشورمان مستقر کنیم. امروز کشورهایى که دولتها و بعضى از نمایندگان مجالسشان از دمکراسى و آزادى انتخابات دم مىزنند، دمکراسیشان بیگانه از معنویت بوده است. در نتیجه هرجا لازم شده و توانستهاند در همان دمکراسىها تقلب کنند، برخلاف رأى مردم تقلب کردهاند. الآن رئیسجمهور آمریکا با کمتر از بیست و پنج درصد آرای مردم خودش، آن هم با حکم دادگاه، در آمریکا حکومت مىکند! دمکراسىاى که با معنویت همراه نباشد، همین است. بعد هم با ادعاى دمکراسى، به دیکتاتورترین دیکتاتورهاى دنیا، دست دوستى و رفاقت و برادرخواندگى دادند!
ما تجربه نویى را آوردیم؛ ما دمکراسى را از دین گرفتیم، دمکراسى ما با معنویت و دین همراه است، لذا شد مردمسالارى دینى، شد جمهورى اسلامى. مردم به این دستاورد مىبالند و از آن دفاع و به آن افتخار مىکنند. دشمن در تبلیغات خود مرتب سعى مىکند این دستاورد را کوچک کند، به قول رایجِ بین کسبه، توى سر جنس بزند و آن را تحقیر نماید. امام صادق علیه الصّلاه و السّلام به شاگرد خود فرمود: چنانچه تو گوهر گرانبهایى در دست داشته باشى، همه دنیا اگر بگویند این سنگ است و تو بدانى که این گوهرِ گرانبها است، حرف همه دنیا را باور نمىکنى. اگر یک سنگ در دستت داشته باشى، همه دنیا بگویند این گوهرِ گرانبها است، بازهم به حرف آنها گوش نمىکنى؛ مىبینى که سنگ است. وقتى گوهر گرانبهایى وجود دارد، اگر همه دنیا بگویند آنچه در دست دارى، بىارزش است، مىبینى متاع باارزشى است. (21)
مقایسه مردمسالاری دینی و مردمسالاری غربی
در مکتب سیاسى امام قدس سره، هویت انسانى، هم ارزشمند و داراى کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است. نتیجه ارزشمندى و کرامت داشتن این است که در اداره سرنوشت بشر و یک جامعه، آراء مردم باید نقش اساسى ایفا کند. لذا مردمسالارى در مکتب سیاسى امام بزرگوار ما که از متن اسلام گرفته شده است، مردمسالارىِ حقیقى است، مثل مردمسالارى امریکایى و امثال آن، شعار و فریب واغواگرىِ ذهنهاى مردم نیست. مردم با رأى خود، با اراده خود، با خواست خود و با ایمان خود راه را انتخاب مىکنند، مسئولانِ خود را هم انتخاب مىکنند، لذا دو ماه از پیروزى انقلاب نگذشته بود که امام قدس سره اصل نظامِ برآمده از انقلاب را به رأى مردم گذاشت. شما این را مقایسه کنید با رفتارى که کودتاگران نظامى در دنیا مىکنند، رفتارى که حکومتهاى کمونیستى مىکردند و رفتارى که امروز آمریکا مىکند. دمکراسى حتى در کشورهاى خودشان هم یک مردمسالارى حقیقى نیست؛ جلوهفروشى به وسیله تبلیغات رنگین و پولهاى بىحسابى است که در این راه خرج مىکنند،لذا آرای مردم گم است. در مکتب سیاسى امام قدس سره رأى مردم به معناى واقعى کلمه تأثیر مىگذارد و تعیینکننده است. این، کرامت و ارزشمندى رأى مردم است. (22)
جمهوری اسلامی و متهم شدن به ضد دمکراسی!
ایران اسلامى در حالى متهم به مخالفت با دموکراسى مىشود که از پنجاه روز پس از پیروزى انقلاب کبیر اسلامى تا 14 ماه پس از آن، دو همهپرسى عمومى، که در یکى از آنها مردم ایران، جمهورى اسلامى را به عنوان نظام سیاسى کشور برگزیدند و در دیگرى به قانون اساسى رأى دادند و سه انتخابات که در آنها به ترتیب اعضاى مجلس خبرگان براى نوشتن قانون اساسى، رئیسجمهور و نمایندگان در مجلس شوراى اسلامى معین شدند، در آن برگزار شده و تا امروز همواره انتخابات آزاد، با شرکت پرشور مردم براى تعیین رئیسجمهور و نمایندگان مجلس، در موعد قانونى خود انجام گرفته است. (23)
(9)12/ 07/ 1368
(10) 14/ 03/ 1389
(11) 14/ 03/ 1380
(12) 23/ 02/ 1379
(13) 10/ 01/ 1369
(14) 24/ 11/ 1382
(15) 20/ 08/ 1380
(16)14/ 03/ 1382
(17) 21/ 07/ 1382
(18)22/ 07/ 1382
(19)11/ 05/ 1380
(20)11/ 05/ 1380
(21) 24/ 11/ 1382
(22) 14/ 03/ 1383
(23)28/ 02/ 1372
انتهای پیام