کد خبر: 3815470
تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۷

جدیدترین شماره از دوفصلنامه «آموزه‌های نوین کلامی» منتشر شد

گروه اندیشه ــ جدیدترین شماره از دوفصلنامه علمی ـ تخصصی «آموزه‌های نوین کلامی»، به صاحب‌ امتیازی معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان، مدیر مسئولی سیدمصباح عاملی و سردبيری سیدمجید ظهیری و با همکاری مدرسه علمیه عالی نواب به زیور طبع آراسته شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه علمی ـ تخصصی «آموزه‌های نوین کلامی»، مقالاتی با عناوین «بررسی چالش‌های کلامی تغییرات نوین بشر در موجودات» نوشته عبدالقاسم کریمی؛ «نسبت مبنایی معنویت‌های نوظهور با معنویت دینی» تالیف مسلم گریوانی؛ «بررسی انتقادی اصول موضوعۀ منطق تعریف ارسطویی» نوشته سید علی جعفریان‌خیرآبادی و جواد پورروستایی اردکانی؛ «تبیین گسترۀ جامعیّت قرآن کریم و رابطۀ آن با خاتمیّت و پیوند آن با مسائل نوپدید» تالیف سیدمحمود صادق‌زاده طباطبائی و علی حسینی سی‌سخت؛ «عدم تناهی عالم طبیعت و نسبت آن با عدم تناهی خداوند» به قلم سیدمرتضی حسینی‌شاهرودی و نجمه السادات توکلی؛ «معاد جسمانی در دیدگاه ابن سینا و شبهه تفکیک گرایی» نوشته محمدرضا ارشادی‌نیا منتشر شده است.

بررسی چالش‌های کلامی تغییرات نوین بشر در موجودات

در چکیده مقاله «بررسی چالش‌های کلامی تغییرات نوین بشر در موجودات» آمده است «گسترش مداخلات بشر در موجودات، پدیده‌ها و حوادث طبیعی، به‌واسطۀ توانایی‌های علمی، عقلی و روحی، تغییرات کیفی و کمّی فراوانی را در آنها به همراه داشته و موجب چالش‌های جدّی با برخی از اصول و مبانی کلام دینی شده است. از منظر فلاسفه و متکلّمان اسلامی با رویکرد عقل‌گرایانه، تمام تغییر و تبدیل‌ها و هر گونه دخالت انسان در مخلوقات، نه تنها با نظام احسن الهی، بلکه با هیچ اصل کلامی در تعارض و تقابل نبوده و تابع نظامات و تدبیرات ثابت و مطلق الهی و به‌صورت هدفمند، طراحی و اجرا می‌شود. کلّیۀ تغییرات، خود بخشی از نظام احسن و یکپارچۀ علّی و معلولی و به اذن و تدبیر باری تعالی و منطبق بر مبانی عقلی می‌باشد. در این مقاله تلاش گردیده، با بیان تغییراتی که در زمان حال و آینده تا پایان دنیا در موجودات توسط بشر امکان تحقّق دارد، چگونگی ارتباط آنها با فاعلیّت مطلق الهی و نظام احسن در راستای کلام اسلامی مورد بررسی قرار گیرد و پاسخ‌های مناسب مبتنی بر عقل و نقل، از سوی فلاسفه و متکلّمان اسلامی به ابهامات و چالش‌های نوین داده شود».

نسبت مبنایی معنویت‌های نوظهور با معنویت دینی

نویسنده مقاله «نسبت مبنایی معنویت‌های نوظهور با معنویت دینی» در طلیعه نوشتار خود آورده است «یکی از جریان‌های پرچالش فکری و فرهنگی در ایران، پدیدۀ «عرفان‌های نوظهور» است. مواضع گوناگونی از سوی اندیشمندان اتخاذ شده است، اما آنچه ذهن یک پرسشگر را مشغول می‌کند، نسبت میان این عرفان‌ها با عرفان اصیل ادیان است. آنها خود را فراتر از ادیان و عرفان‌های رایج می‌انگارند، لذا در اینکه بتوان آنها را عرفان مصطلح نام نهاد یا در دل ادیان اصیل جای داد، تردید شده است. در این پژوهش، ضمن تعریف مستند از عرفان و معنویت‌های نوظهور، با مبنا قرار دادن تمایز علوم در سه حوزۀ موضوع، روش و هدف، این جریان‌ها در هر یک از این سه حوزه، متفاوت و متمایز ارزیابی شده است و تنها وجه اشتراک این جریان‌ها با عرفان موجود در ادیان و از جمله اسلام را، در توجه و تمرکز آنها به جهان فرامادّی و متافیزیک تحلیل شده است. در ذیل هر یک از سه حوزۀ مذکور، زاویۀ هر یک از جریان‌های نوظهور را از عرفان اصیل دینی گوشزد کرده‌ایم».

بررسی انتقادی اصول موضوعۀ منطق تعریف ارسطویی

در چکیده مقاله «بررسی انتقادی اصول موضوعۀ منطق تعریف ارسطویی» می‌خوانیم «بررسی انتقادی و بنیادین اصول موضوعۀ هر علمی، به شناخت و پیشرفت آن علم کمک می‌کند. «تعریف» به عنوان یک علم پیشین، از پیش‌فرض‌هایی برخوردار است. بررسی و تجدید نظر در این اصول، با توجه به مشکلات تعریف اجتناب‌ناپذیر است، زیرا این منطق با برخی پایه­های فلسفۀ اسلامی ناسازگار است و پاسخ‌گوی نیاز فلسفه نبوده؛ از این رو، محکوم به زوال خواهد بود. اکنون سؤال اصلی این جستار آن است آیا مبانی فلسفی منطق ارسطویی قابل قبول است؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، نخست اصول موضوعۀ منطق ارسطویی را تببین کرده و سپس، به بررسی و نقد این اصول پرداخته است و تعارض‌های این اصول را با حکمت متعالیه بیان نموده و سرانجام، ناکارآمدی این نظام منطقی را به نمایش گذاشته و در پایان، نظامی کارآمد بر پایۀ تفکّر سیستمی پیشنهاد داده است».

تبیین گسترۀ جامعیّت قرآن کریم و رابطۀ آن با خاتمیّت و پیوند آن با مسائل نوپدید

در طلیعه نوشتار «تبیین گسترۀ جامعیّت قرآن کریم و رابطۀ آن با خاتمیّت و پیوند آن با مسائل نوپدید» آمده است «جامعیّت از ویژگی‌های قرآن است که مورد پذیرش اندیشمندان مسلمان قرارگرفته، اما نسبت به گسترۀ آن اختلاف‌نظر وجود دارد. تبیین صحیح از گسترۀ جامعیّت قرآن، ارتباط تنگاتنگی با مسألۀ خاتمیّت دارد. این جستار، درصدد اثبات پیوند و تلازم جامعیّت قرآن با مسألۀ خاتمیّت است که در این زمینه، تاکنون پژوهشی انجام ‌نشده است. همچنین، با توجه به مسائل نوپدیدی که به‌ظاهر در منابع دینی ذکر نشده، ادّعای جامعیّت قرآن و خاتمیّت پیامبر(ص) با اشکال روبرو شده، که در این نوشتار برای رفع این چالش نیز، چاره‌اندیشی ‌شده است».

عدم تناهی عالم طبیعت و نسبت آن با عدم تناهی خداوند

نویسنده مقاله «عدم تناهی عالم طبیعت و نسبت آن با عدم تناهی خداوند» در چکیده مقاله خود می‌نویسد «عالم طبیعت، ضرورتاً نامتناهی است و نسبت تناهی به آن محال است، زیرا در آن ‌صورت به وجود عدم مطلق و محض، یعنی تناقض می‌رسیم. از طرف دیگر عالم جسمانی، چون ظاهر عوالم مجرّد و حکایت‎گر آن‎هاست، باید همانند آن‎ها نامتناهی باشد و بر اساس بساطت و وحدت تشکیکی وجود، مرتبۀ نازل و مظهرِ حقیقت وجود است، پس عالم طبیعت ضرورتاً نامتناهی است و این امر با مخلوق بودن آن منافاتی ندارد. نظریۀ مخالف این مدعا، تناهی ابعاد جسم و عالم جسمانی است که دلایل آن مخدوش و نوعی مغالطه می‎باشد. فرض قِدم زمانی کلّ عالم، به‎ معنای خاص نیز، با توجّه به حدوث زمانی تک تک موجودات طبیعی، قابل قبول است و می‎توان تا حدّی مشکل وجود موجودات متناهی در جهانی نامتناهی را قابل حل دانست».

معاد جسمانی در دیدگاه ابن سینا و شبهه تفکیک گرایی

در طلیعه نوشتار «معاد جسمانی، از مطالب بحث برانگیز و حسّاسیت‌زا در طول تاریخ تفکّر فلسفی و کلامی در حوزۀ اندیشۀ اسلامی بوده است. ریشۀ نزاع و کشمکش‌ها به آن‌جا بر می‌گردد که متون دینی دربارۀ کیفیت، معاد دارای ظواهر متشابه است و ارجاع آنها به محکمات، به رسوخ در علم نیازمند است. بدون شک، رسوخ نسبی در علم، نیازمند آراسته بودن به مبادی عقلی مبتنی بر نظام و دستگاه متقن معرفت‌شناختی است، تا مانع آن شود که در تبیین کیفیت معاد جسمانی از جادۀ صواب به دامن مادّه‌گرایی و دنیاگروی، مسیر تغییر نکند. بدون این سرمایه، تعبّد به ظاهر مجمل نقلیات و چشم فروبستن از تحلیل و تبیین دربارۀ کیفیت معاد، سالمترین راه می‌باشد. بسیاری از کسانی که دربارۀ متون معاد، ظاهر نقل را گستاخانه حمل بر معاد جسمانی به معنای عنصر دنیوی کرده‌‌اند، در امر مبدأ چنین جسارتی را به خرج نداده و متون را بر غیر معنای لفظی آن حمل کرده‌اند. ابن‌سینا، آگاهانه درصدد است متون دینی را در نظریۀ معاد خود مدّ نظر داشته باشد. تفصیل نظریۀ خویش را در رسالۀ «اضحویه»، بدون پرده و با تحلیل وافی به نگارش سپرده است. در دو اثر دیگر خود، یعنی «النجات» و «الشفاء» عبارتی را عیناً تکرار کرده که دستاویز قائلان به معاد عنصری گشته و آن را هم مؤیّد خویش دانسته‌اند! هم روش معادپژوهی عقلی را به کلّی مسدود دانسته و به نقل و تعبّد محوّل کرده‌اند. برخی از تفکیکیان، مضاف بر این، بر همین شاخه با شعف به فلسفه‌‌‌‌ستیزی نیز پرداخته‌اند. دستیابی به نظر دقیق ابن‌سینا، ما را به آستانۀ فهم روشمند متون دینی، نزدیک و شبهۀ فلسفه‌ستیزان و استفاده‌های نابهنجار را خواهد زدود».

یادآور می‌شود، علاقه‌مندان برای دریافت اصل مقالات می‌توانند به نشانی اینترنتی http://ntt.journals.hozehkh.com/ مراجعه کنند.

انتهای پیام

 

captcha