به گزارش ایکنا؛ مهر نوشت: حجتالاسلام والمسلمین رسول جعفریان، رئیس کتابخانه مرکزی، مرکز اسناد و تأمین منابع علمی دانشگاه تهران در یادداشتی به اهمیت ساماندهی مقالات و کتابهای منتشره پرداخته است:
قدم اول در علم و تحقیق، دانستن همه دانستنیهایی است که درباره موضوع مورد نظر ما، نوشته و منتشر شده یا حتی نشده است. اما اشکال و سؤال این است که معلومات چگونه به دست میآید؟
تا دو دهه قبل، این معلومات در کتابخانههای فیزیکی بود، اما اکنون، آن زمان گذشته، و عصر جدیدی آغاز شده است. در حال حاضر، این کتابخانههای دیجیتال هستند که این دانستهها را نگاه میدارند و دسته بندی میکنند و عرضه مینمایند. اگر روزگاری یک کتابخانه از چند ده تا چند میلیون کتاب داشت، کتابخانه مهمی بود، اما اکنون کتابخانه دیجیتالی یا پایگاههای اطلاعاتی که کمتر از دهها میلیون رکورد داشته باشند ارزش ندارند.
و، اما این تجمیع معلومات دیجیتالی تازه اگر باشد، مرحله اول است. مرحله بعدی این است که باید این معلومات بهم پیوسته باشد، یعنی به گونهای باشد که با کلید واژههای لفظی و معنوی (با کمک هوش مصنوعی) مرتبط با یکدیگر باشند، آن گونه که بتوان دامنه و عمق معلوماتی را که در باره موضوع شماست به آسانی بدست آورد. در غیر این صورت، گرچه با تجمیع فایل ها، گامی به جلو برداشته شده، اما از سرعت و دقت خبری نخواهد بود.
باید این نکات را مسلم گرفت: دیگر کتابخانه فیزیکی فایدهای ندارد مگر به عنوان موزه. البته مشروط بر این که همه معلومات آنها تبدیل به معلومات دیجیتالی شده باشد و الا هنوز هم باید به همان کتابها مراجعه کنیم و الان هم همین کار را میکنیم.
دوم آن که این معلومات، در پیوند با یکدیگر باشد، یعنی با سرچ لفظی و ایجاد ارتباطهای معنایی، بتوان معلومات آنها را در کنار یکدیگر قرار داد. این کاری است که در گوگل و سامانههای جستجوی دیگر که در مراکز مهم اطلاعاتی هست، شاهدیم. این مرحله در میان ما، یا وجود ندارد، یا اگر هست، بسیار اندک است.
اینها که عرض شد، یک مشت بدیهیات بود که تکرار کردم. مشکل و مسأله این است که وضع حالی ما در کشور چگونه است؟
در این باره باید گفت، اطلاعات علمی مربوط به علوم و فنون روز، آن مقدار که در پایگاههای اطلاعاتی بیرون هست، با دشواری بدست میآید. علتش هم تحریمها و مهمتر از آن مشکل مالی برای خرید این پایگاههاست. این مشکل اصلی است. مقالات علمی داخل، مسلما در حوزه علوم و فنون جدید، بسیار اندکند، حتی مقالات اروپایی هم در قیاس با آنچه در دنیا منتشر میشود محدود هستند، چه برسد به این که بخواهیم حرفی از ایران بزنیم. مسلما ایران سهم اندکی در این علوم دارد که همان هم مغتنم است.
بدون شک، در حوزه علوم و فنون، ما هیچ راهی جز وصل شدن به این شبکه اطلاعاتی نداریم و این مشکلی است که هم اکنون حتی دانشگاههای بزرگ ما دارد، چه برسد به دانشگاههای کوچک که مثل قارچ همه جا روییده اند و دسترسی به این قبیل مراکز ندارند.
اما در حوزه علوم انسانی و اجتماعی، باز مشکل از همین قرار است، جز آن که در حوزه فرهنگ سنتی و اسلامی، اندوختههایی داریم و مرکزی مثل نورمگز هستد که فعالترین پایگاه اطلاعاتی در این حوزه است. چند مرکز اطلاعاتی دیگر هم هست، و، اما مشکل این است که اغلب اینها شناخته شده نیستند، امکانات مالی کافی در اختیار ندارند، و مراکز آموزشی و دانشگاهی هم پولی ندارند تا با تزریق به آنها، آنها را تقویت کنند. در شرایط فعلی حتی متحد کردن همین چند مرکزی که مقالات را ارائه میدهند هم وجود ندارد. بیشتر اینها هم مرکزی برای تجمیع معلومات هستند و دست کم تا این لحظه برنامهای برای ایجاد ارتباط گسترده جز در حذ لفظی ندارند.
از مقاله که بگذریم، در حوزه کتاب نیز داستان همین طور است. روزانه صدها کتاب دیجتیالی نه در اینترنت، بلکه در کانال تلگرام و ... عرضه میشود که هیچ ارتباطی با هم ندارند. یعنی جایی وجود ندارد که همه اینها را گرد آورد و حتی شده متن پی دی اف را یک جا در یک وبسایت بزرگ در اختیار بگذارد.
یک مشکلش مسائل حقوقی است که حل ناشده مانده است. با این حال پژوهشگران جوان هر طوری شده غالب اوقات اینها را با زحمت بدست میآوردند و با سادهترین شکل، یعنی مطالعه فایل به جای مطالعه کتاب از آنها بهره میبرند. تنها خاصیت این کار این است که دست کم، اگر در نقطه دوری هستند، میتوانند به این فایل دسترسی پیدا کنند. اما به هیچ روی از امکانات دیجیتال به صورت گسترده استفاده نمیکنند؛ و الان، نه در سطح متادیتای کتابی و نه محتوا، هیچ وبسایتی وجود ندارد که به صورت فراگیر، معلومات درج شده در باره کتابهای مهم علوم انسانی و اجتماعی را یک جا عرضه کند. بسیاری هنوز به کتاب چاپی اهمیت میدهند و توجه ندارند که حتی تیراژ سه هزار هم ارزشی در دنیای جدید که دیجیتال هست، ندارد.
چند روز قبل یک موسسهای که صدها کتاب در این حوزه منتشر کرده و هدفش توسعه علوم انسانی در دانشگاهها بوده، میگفت، بسیاری از کتابخانههای دانشگاهی، حتی چند عنوان از کتابهای ما را ندارند.
سالها قبل وب سایت lib.ir فهرست کتابهای کتابخانههای بزرگ و کوچک را گرد آورد که عالی بود، ولی آن هم یکی دو سالی است تنها به خاطر ماهیانه چند میلیون تومان عملا تعطیل شده و توسعهای نیافته است. شرکت پارس آذرخش نتوانسته فهرست تمامی کتابهایی که در برنامههای خود دارد یک جا عرضه کند، و این به دلیل آن است که برخی از کتابخانهها آن قدر عقب افتاده هستند که حتی رضایت به دادن عناوین کتابهای خود در یک برنامه عام نیستند. بماند که خود پارس آذرخش هم پیشرفت روشنی در سامانه کتابداریش نداشته و حتی در مقایسه با ۱۰ سال قبل، بسا عقب گرد هم داشته است. وزارت علوم هم به رغم جلساتی که میگذارد، برنامه جدی ندارد. در واقع، هر از چندی برنامهای را مطرح میکنند، و با تغییر مدیریت ها، از روی میز به زیرمیز میرود.
در سطح محتوا، عجالتا غنیترین وبسایت، همین نورمگز برای مقالات است که بهتر است وزارت علوم با آن شریک شود و سهام آن را بخرد و اطلاعات خود را با آنها به اشتراک بگذارد. همین طور به طور مشترک، و در دوره ورشکستگی ایرانداک، به دلیل همکاری نکردن دانشگاهها با آن و البته تنبلی خودش، اینها برای پایان نامهها فکری بکنند، گرچه میدانم، آن قدر ذهنها در وزارت خانه و دانشگاههای بزرگ بسته است، که این هم ناممکن است.
در این میانه، وزارت ارشاد هم هیچ مسوولیتی در این باره احساس نمیکند، و البته تقصیری هم ندارد، وقتی نیروی فکری و نیز پولی وجود ندارد، چه میشود کرد؟ در واقع، غفلت، عقب ماندگی ذهنی، سنت گرایی بیش از حد، جزیرهای فکر کردن، سیاسی کاریها و خط کشی ها، و نداشتن فکرهای پیشرو، همه و همه دست بدست هم داده است تا نتوانیم معلومات داخلی حوزه علوم انسانی را از کتاب و مقاله یک جا متمرکز کنیم. در این شرایط، حتی اگر ده درصد آدمهای جامعه ما هم نابغه باشند، نمیشود از پیشرفت جدی علم سخن گفت.
انتهای پیام