بررسی ادله تشکیل حکومت اسلامی در ماهنامه «معرفت»
کد خبر: 3873301
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۳

بررسی ادله تشکیل حکومت اسلامی در ماهنامه «معرفت»

گروه اندیشه ـ دویست و شصت و سومین شماره ماهنامه علمی ترویجی «معرفت» شامل 6 مقاله منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ دویست و شصت و سومین شماره ماهنامه علمی ترویجی «معرفت» به صاحب‌امتیازی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «اوصاف شیعیان واقعی؛ قناعت و رضایت به مقدرات الهی»، «بررسی ادله تضرورت تشكیل حكومت اسلامی در عصر غیبت»، «بررسی ماهیت اقتدارگرایی در فلسفه سیاسی اسلامی»، «تأثیر عدالت سیاسی بر مؤلفه‌های امنیت ملی»، «اسلام سیاسی در تقابل با اسلام مناسكی»، «شاخص‌های امنیت سیاسی از منظر امام خمینی».

ضرورت تشكیل حكومت اسلامی در عصر غیبت

در چکیده مقاله «بررسی ادله ضرورت تشكیل حكومت اسلامی در عصر غیبت» می‌خوانیم: «اهمیت اداره جامعه اسلامی در عصر غیبت و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در این دوران، مسئله‌ای بسیار مهم است که از آغاز غیبت تاکنون همواره مورد مطالعه و بررسی بوده است. در این نوشتار این مسئله با هدف اثبات ضرورت تشکیل چنین حکومتی، با ارائه ادلة قرآنی و روایی، با شیوه توصیفی ـ ‌تحلیلی بررسی شده، و این نتیجه به دست آمده که آیات و روایات بسیاری بر ضرورت تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت دلالت روشن و بی‌خدشه دارند. درباره روایات معارض نیز تبیین شده كه برخی از این روایات از نظر سندی ضعیف و بی‌اعتبار هستند. در بین روایات معتبر، برخی از آنها با تبیین شاخص‌های قیام مثبت و منفی، قیام‌های مثبت را تجویز و بلکه تحسین می‌کنند. برخی دیگر که با اطلاقشان بر نفی هرگونه قیامی قبل از قیام قائم دلالت دارند، در اثر تعارض با ادله و روایات دیگر، از اطلاق می‌افتند و دلالتشان بر نفی قیام‌های غیر الهی که از نام دین و اهداف دینی استفادة ابزاری می‌کنند، محدود می‌شود.»

اسلام سیاسی در تقابل با اسلام مناسكی

در سرمقاله نشریه با عنوان «اسلام سیاسی در تقابل با اسلام مناسكی» آمده است: «جهان‌بینی‌ها، اید‌ئو‌لوژی‌ها و مکاتب مختلف برای تصدی اداره حیات مادی و معنوی انسان در تلاش و رقابت با یکدیگر هستند. لیبرال دموکراسی و سوسیالیسم از بارزترین نمونه‌های چنین مکاتبی هستند. اینها مدعیان جایگزینی ادیان در عصر حاضر هستند. هرچند مکاتب درصدد ترمیم و اصلاح خود هستند تا همچنان در صحنه باقی بمانند، اما زوال یکایک آنها نزدیک است. سرنوشت سوسیالیسم در زباله‌دان تاریخ، در کمین لیبرال دموکراسی است. نشانه‌های افول آن را، مروجین آن در سال‌های اخیر بیان کرده‌اند.

ادیان توحیدی، مدعیان راستین هدایت انسان در عرصه حیات مادی و معنوی هستند. مسیحیت، هم دین صلح است و هم جنگ. قرائت‌های غیرانقلابی از مسیحیت منجر به آن شد که مسیحیت نماد دین صلح معرفی شود. درحالی‌که دین الهی متضمن صلح و جنگ است. در قبال ظالمان، هر دینی امر به قتال می‌کند و در برابر امت خود و سایر انسان‌های مسالمت‌جو، امر به اخوت و مساوات.

اسلام به عنوان آخرین دین الهی، دست‌خوش دو نوع برداشت و قرائت شده است: اسلام سیاسی و اسلام مناسکی. اسلام سیاسی، اسلام ناب است و اسلام مناسکی، اسلام انحرافی و اسلام آمریکایی. اسلام ناب، اسلام مبارزه با ظلم غاصبان حکومت و طواغیت است. اسلام مناسکی، در مبارزه با ظلم، بی‌رمق است و به تقدس‌گرایی صرف توصیه می‌کند. اسلام مناسکی درصدد است تا دامن خود را از سیاست و ورود به عرصه‌های سیاسی برحذر دارد تا هم دچار تلاطمات مختلف نشود و هم مجبور نباشد پاسخ‌گوی معضلات جامعه باشد. اسلام مناسکی، مؤمنان را توصیه می‌کند که فقط به معنویت و راز و نیاز با خدا بپردازند. روحانیان اسلام مناسکی، فقط به منبر و محراب می‌پردازند و مسجدی‌ها را هم به صبر بر ظلم حاکمان و طواغیت توصیه می‌کنند.

اما اسلام سیاسی، ظلم حاکمان و حاکمیت طاغوت‌ها را برنمی‌تابد و در تلاش و مجاهدت برای سرنگونی آنهاست. فریاد بلند امام راحل در آغاز نهضت اسلامی، ابتدا بر سر ملاها و آخوندهای اسلام مناسکی بود تا آنها را با نهیب خود متوجه اسلام ناب کند. اسلام سیاسی، آخوند سیاسی، منبر سیاسی، مسجد و جامعه سیاسی و مومنان سیاسی را بار می‌آورد. اسلام مناسکی، محدود به انجام تکالیف فردی و احکام عبادی است و اساساً نه‌تنها کاری به امور سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی و جهان اسلام و دنیای پر از ظلم مستکبران ندارد، بلکه توصیه و حتی امر به پرهیز از این امور دارد. این نوع اسلام، حاوی نوعی سکولاریسم جلی و گاهی مخفی است که عقیم‌کننده هر حرکت رو به جلو است. خاصیت اسلام سیاسی این است که آدم‌ساز است. دشمنان از چنین اسلامی واهمه دارند؛ زیرا با وجود آن، منافع خود را در خطر می‌بینند. ازاین‌رو، به مقابله با آن، و ترویج اسلام قلابی می‌پردازد؛ اسلامی که محدود به اذان گفتن و نماز خواندن است. اسلام افراطی، نسخه دیگر اسلام جعلی است که جانب افراط در پیش گرفته و به اسلام سلفی، تکفیری و جهادی معروف شده است.

باید شکرگزار خداوند متعال باشیم که امام راحل عظیم‌الشان را به ملت مستضعف ایران هدیه کرد تا فهم ما را از دین اسلام دچار تحول کنند و ما را متوجه ظرفیت‌های نهفته در اسلام ناب کردند. امام راحل سطح فهم ما مخصوصاً حوزوی‌ها را ارتقا دادند و چنین تحول عظیمی را نه‌تنها در ایران، بلکه در میان امت اسلام و حتی مستضعفان جهان ایجاد کردند. انقلاب اسلامی و پرورش رهبری مانند مقام معظم رهبری، یکی از برکات اسلام سیاسی امام است. تلاش برای زمینه‌سازی برای طلوع خورشید عظمای ولایت و تحقق جامعه اسلامی، تصویری از دنیای آینده اسلام سیاسی است.»

انتهای پیام
captcha