از بنایی در ساختمان تا شهادت با پوتین‌های آشنا
کد خبر: 3881164
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۶:۵۷

از بنایی در ساختمان تا شهادت با پوتین‌های آشنا

بختیار جمور در سال 60، در عملیاتی که در منطقه سر پل ذهاب و قلاویزان صورت گرفت شرکت کرد و از ناحیه پا مجروح شد. پس از بهبودی به لشکر مهندسی 43 امام علی (ع) پیوست و ابتدا به عنوان فرمانده گردان انجام خدمت کرد و پس از آن با توجه به شایستگی هایی که از خود بروز داد، به سمت معاونت آبی خاکی لشگر 43 امام علی (ع) منصوب شد.

از بنایی در ساختمان تا شهادت با پوتین‌های آشنابه گزارش ایکنا از همدان، شهید «بختیار جمور» در دوم فروردین ماه 1331 در خانواده‌ای متدین و پرجمعیت در یکی از روستاهای شهرستان تویسرکان از توابع استان همدان به دنیا آمد، از ابتدای کودکی، به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی خانواده به ناچار هم کار می‌کرد و هم درس می‌خواند.
تحصیلات خود را بیش از سوم راهنمایی ادامه نداد، سپس در دادگاه شهرستان تویسرکان به عنوان منشی استخدام شد و پس از مدت کوتاهی با دلیل اینکه در این کار، پیشنهاد رشوه می‌دهند و اطرافیان و آشنایان نیز توقعات نا به جا و ناحقی دارند، از دادگاه استعفا داد و به عنوان بنا در یک ساختمان مشغول به کار شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، هم زمان با تشکیل سپاه پاسداران، به عضویت رسمی سپاه در آمد و در شهرستان اسدآباد همدان مشغول خدمت شد.
بختیار جمور در سال 60، در عملیاتی که در منطقه سر پل ذهاب و قلاویزان صورت گرفت شرکت کرد و از ناحیه پا مجروح شد، پس از بهبودی به لشکر مهندسی 43 امام علی (ع) پیوست و ابتدا به عنوان فرمانده گردان انجام خدمت کرد و پس از آن با توجه به شایستگی هایی که از خود بروز داد، به سمت معاونت آبی خاکی لشگر 43 امام علی (ع) منصوب شد.
از آنجایی که بختیار، فردی بسیار متواضع و فروتن بود، حتی اعضای خانواده هم از سمت ایشان نامطلع بودند و پس از شهادت ایشان متوجه این سمت شدند.
در نهایت در شانزدهم بهمن ماه 1364 و در کسوت معاونت فرماندهی لشکر ۴۳ امام علی(ع) در عملیات ایذایی قبل از والفجر ۸ در منطقه «ام‌الرصاص» به شهادت ‌رسید.
بختیار جمور به همراه سردار بحرینی، فرمانده لشکر ۴۳ امام علی(ع) و تعدادی دیگر از رزمندگان مشغول نصب پل شناوری بر روی اروند بودند تا عملیات ایذایی رزمندگان قبل از والفجر ۸ در منطقه «پل نو» خرمشهر به سوی جزیره «ام‌الرصاص» عراق صورت گیرد که بر اثر اصابت خمپاره در نزدیکی این سرداران سپاه اسلام، همگی مجروح می‌شوند که در این بین سردار «بختیار جمور» به دلیل شدت آسیب‌دیدگی به شهادت می‌رسد.
با تلاش حمید حسام نویسنده خوش نام حوزه دفاع مقدس، کتابی از زندگی نامه، فعالیت‌ها، روحیات معنوی، خاطرات و چگونگی شهادت این شهید بزرگوار با عنوان «پوتین‌های آشنا» به چاپ رسیده است.

از بنایی در ساختمان تا شهادت با پوتین‌های آشنا
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
«بر بالای پیکر شهید زارعی نشست، پیشانی‌اش را بوسید و پوتین‌های او را از پاهای سردش درآورد و به پای خود پوشید و با حسرت گفت: علی جان تا زمانی که به تو ملحق شوم، اینها را از پا در نمی‌آورم.»

وصیت نامه شهید بختیار جمور
«با شما هستم ای کسانی که برای رضای خدا با بنده دوست بودید و بنده را دوست داشتید. شما را برای رضای خدا وصیت می‌کنم که هرچه می‌توانید مردم را به یاری کردن جمهوری اسلامی و گوش به فرمان بودن رهبر عزیز و بزرگوارمان و ادامه راه شهدا دعوت نموده و نگذارید یاران با وفای رهبر عزیزمان و امیدهای آینده اسلام را تضعیف کنند.
از شما تقاضا دارم که نگذارید خدای ناخواسته دعای کمیل را ترک کنید و انشاء الله در هر هفته عهد و پیمانتان را با شهدا و ادامه دادن راهشان تجدید نمایید.
فرزندانم تنها به خدا توکل کنید و از هیچکس جز خدا یاری و کمک نخواهید. فرزندانم هر وقت هم خیلی دلتان برای بابا تنگ شد با خدا در میان بگذارید چون بابا فقط برای رضای خدا رفته و شما هم باید هم این طور باشید. انشاء الله»

 

انتهای پیام
captcha