
به گزارش ایکنا به نقل از روابط عمومی انتشارات شهید کاظمی، کتاب «بستر آرام هور» روایتی جذاب از یارگیریهای سردار سیدعلی هاشمی از بین نیروهای مجاهد عراقی، کتابی که با عملیات والفجر مقدماتی شروع و با اعلام رمز عملیات خیبر پایان مییابد و روایت میکند از بستر آرامی که به آتش هور تبدیل میشود این اثر به تازگی برای دومین نوبت توسط انتشارت شهید کاظمی روانه بازار کتاب شده است.
در معرفی این اثر آمده است؛ هور همانقدر که برای فرماندهان دوران دفاع مقدس ناشناخته بود، برای نسل جوان امروز هم اسرار آمیز است. شاید وقتی پیکر شهید علی هاشمی بعد از ۲۲ سال خودش را نشان داد و «سردار هور» نقل مجالس شد، تازه خیلیها فهمیدند که هوری هم بوده است و سرداری داشت است.
«بستر آرام هور» نه آنقدر خاطره است که نتوان ردی از خیال را در آن پیدا کرد و نه آنقدر داستان است که نتوان به روایتهایش اعتماد داشت. پایبندی نویسنده به واقعیتهای نظامی و جنگی رخ داده در هور و ماجراهایش او را مجبور نکرده که روایتی خشک و بدون احساس را رائه کند و از سویی او قلمش را آزاد نگذاشته تا ماجرایی خیالی را در جغرافیایی حقیقی جای دهد؛ و کسانی که دستی در کار داشته باشند میدانند که جمع کردن این دو چقدر سخت است. نویسنده برای اینکه کمیت داستانش در مواجهه با واقعیت لنگ نزند حتی منتظر میشود تا اسرای در چنگ عراق آزاد شوند و او نقاط مبهم را با شنیدن خاطرات آنها روشن کند.
داستان این کتاب وقتی شروع میشود که کلاف عملیات والفجر مقدماتی بدجور گره خورده است. عملیات در زمینهای رملی کار را سخت کرده است و نیروها زمینگیر شدهاند. فرماندهان جمع میشوند تا فکری به حال عملیات کنند و در همین جلسه است که فکر عملیات در هور از دهان شهید هاشمی بیرون میآید و بر دل و ذهن فرمانده سپاه مینشیند. علی هاشمی از اینجا مسئول شناسایی هور میشود و در این راه اتنفاقاتی میافتد که خواندنش هیبت هور را دو چندان میکند و البته این هیبت را در برابر عظمت اراده هاشمی و نیروهایش به حقارت میرساند.
یارگیری هاشمی از بین نیروهای مجاهد عراقی و سرک کشیدن او و نیروهایش به میان روستاهای عراق کمک میکند تا خواننده تصویری هم از از آنسوی خاکریزها بدست آورد. البته استفاده از عبارت سرک کشیدن در بعضی موارد خیلی مناسب نیست و نمیتواند حق مطلب را ادا کند، مثل وقتی که هاشمی دست کلی از فرماندهان را میگیرد و در لباس مبدل آنها را به زیارت امام حسین (ع) در کربلا میبرد! زیارت کربلا در زمان جنگ؟!
کتابی که با عملیات والفجر مقدماتی شروع شده بود با اعلام رمز عملیات خیبر پایان مییابد، وقتی که بستر آرام هور، میشود بستر آتش هور. داستان اگرچه حول و حوش هور و شناسایی آن میچرخد، اما شاید خیلی بیراه نباشد اگر بستر آرام هور را یکی از بهترین (و حتی شاید بهترین) منبع برای شناخت شهید علی هاشمی بدانیم. راستی در پایان این کتاب یادداشت آخری در دو صفحه وجود دارد که لطف خواندنش کمتر از خواندن خود کتاب نیست.
بستر آرام هور، داستانی است واقعی، با همه فراز و نشیبهایش، با همه شخصیتهایش. اگر چه بسیاری از آنان به شهادت رسیدند… و تعدادی هم هنوز زندهاند.
همه فرازهای این داستان، واقعی است، از مأموریت به شهرهای القرنه، العماره، بصره، بغداد و حتی کربلا، تا زیارت بارگاه امام حسین(ع) در دوران اختناق حزب بعث در پوشش قرارگاه سری نصرت. از همه مهمتر، سند حضور شهید علی هاشمی، در قلب مردم هور است؛ تا جایی که پس از پایان جنگ، دریایی به وسعت بستر آرام هور، برای همیشه مزار روح بلند این شهید به حساب آمد.
خواندن گزیده متنی از کتاب میتواند فضای کلی جاری در کتاب را دستتان بدهد: ر«کنالدین سر صاحب را از سینه خود جدا کرد و گفت: «مرد که گریه نمیکند.»
- اگر گریه نکنیم چه کنیم. بعد از شهادت پدرم آواره شدیم. شب تو هور میخوابیم و روز دنبال یک لقمه نانیم. اوضاع آشفته زندگی ما را که خودت میدانی. بغض گلویش را گرفته بود و نمیدانست چگونه خود را خلاص کند. ترجیح داد سالم را نزد سالمی که صد متری از آنها فاصله داشت ببرد. نگاهی به پشت سر خود انداخت و گفت: «برایت میهمان آوردم. یک ایرانی» - صاحب متعجب و شگفتزده گفت: «ایرانی؟ اینجا؟ مگر از جانش سیر شده؟»
اتومبیلها به اتوبوسی که سالمی و سید نور نشسته بودند نزدیک شد. اتومبیل روباز سیاه رنگ از دور خودنمایی میکرد. مردی با جثه تقریباً چاق که سنش به پنجاه میرسید، در صندلی عقب نشسته بود. قد نسبتاً کوتاهی داشت و نیمی از موی سرش ریخته بود. لبخند ساختگی لحظهای از چهرهاش محو نمیشد و در عین حال دزدکی اطراف را زیر نظر داشت. حالا سالمی بهخوبی او را میدید. سید نور آهسته گفت: «طاها یاسین رمضان، معاون صدام.» سالمی همچنانکه طاها یاسین رمضان را نگاه میکرد، دست به دو نارنجک و اسلحه کمریاش کشید و با لمس آنها فکری به سرش زد...»
«بستر آرام هور در پنجمین جشنواره کتاب سال دفاع مقدس تقدیر شده است.»
کتاب «بستر آرام هور» که در پنجمین جشنواره کتاب سال دفاع مقدس تجلیل شده است، به قلم نصرت الله محمودزاده در ۲۰۴ صفحه و قطع رقعی به همت انتشارات شهید کاظمی منتشر شده است. چاپ اول این اثر سالهای گذشته به همت انتشارات عماد فردا منتشر شده بود.
انتهای پیام