به گزارش ایکنا؛ در این شماره از مجله پژوهش و مطالعات علوم اسلامی، مقالاتی با عناوین «شیوه حکومت داری و آبادانی جامعه از دیدگاه نهجالبلاغه»، «اصول مدیریت فرهنگی «با تکیه بر سیره مدیریتی یوسف(ع) » از منظر آیات قرآن کریم»، «ابعاد فقهی بازاریابی شبکهای»، «خلود در قرآن و روایات و سنجش نظر ابن عربی و ملاصدرا»، «عرفان مداری در نظام ولایی اسلام» و «مشروعیت انواع استخاره در مکتب اهل بیت علیهم السلام» منتشر شده است.
در چکیده مقاله «شیوه حکومت داری و آبادانی جامعه از دیدگاه نهجالبلاغه» میخوانیم نهجالبلاغه کتابی حیات بخش و ارمغانی الهی برای جامعه بشری است. حکومت با استفاده مشروع از قدرت، جامعه را به اهداف مشترک خود میرساند و زمینه تعاون عمومی را برای رسیدن به سعادت فراهم میآورد. از نظر امام علی(ع) حضور و مشارکت فعال مردم در سامان دادن به امور جامعه، بسیار مهم است از این رو بعد از بیعت مردم با وی، پذیرش زعامت مسلمانان را مستند به حضور مردم کرد و آن را حجتی بر خود در اداره جامعه دانست. با تفحص و تعمق در سیره عملی و نظری امام چنین برداشت میشود که مهم ترین عامل رشد و توسعه همه جانبه و تامین امنیت و رفاه یک جامعه را ایشان، در نقش حاکم و زمامداران آن میداند. هدف این مقاله برقراری یک ارتباط منطقی میان شیوه حکومتداری و آبادانی جامعه است. در این مقاله سعی گردیده است با استفاده از روش کتابخانهای ضمن مرور کلی بر مفاهیم اساسی به عواملی که کلید توسعه جامعه است و به آرمانهای حکومت جامه عمل میپوشاند، اشاره شود و در پایان پیشنهاداتی در رابطه با هدف این مقاله ارائه گردد.
نویسنده مقاله «اصول مدیریت فرهنگی «با تکیه بر سیره ی مدیریتی یوسف(ع)» از منظر آیات قرآن کریم» در طلیعه نوشتار خود آورده است دنیای امروز در حال پیشرفت است و نقش مدیریت در زندگی بشر بسیار مهم است، اگر جامعه به درستی مدیریت شود میتوان از تمامی ظرفیتها و امکانات موجود در آن جامعه، برای دستیابی به اهداف مورد نظر بهره برد. مدیریت انسان و رهبری جامعه انسانی، مهمترین و در عین حال پیچیدهترین فرآیند فعالیت اجتماعی انسان است و شناخت اسلوب رفتاری و عملی پیامبران الهی، میتواند کارگشاي مردم در انتخاب صحيح کارگزاران خود و راهگشاي مديران اجرايي در حکومتها و مسئولیتها باشد. برقراری حکومت الهی و مدیریت صحیح جوامع، از اهداف مهمّ پیامبران الهی بوده است؛ آنان در این مسیر تلاشهای بسیاری مبذول داشتند و هرگاه زمینه و موقعیت را برای چنین عمل ارزشمند و حیاتی مناسب میدیدند، در انجام آن تردیدی به خود راه نمیدادند.
در قرآن کریم شیوه حکومتداری و مدیریت برخی از پیامبران الهی شرح داده شده است، پیامبرانی که در شرایط زمانی، حکومتهای خاصی داشتند و به شکل کامل و درست و با توجه به مناسبات فرهنگی و اجتماعی عصر خود، جامعه را به بهترین شکل مدیریت نمودند و در خصوص بحث مدیریت فرهنگی میتوان از همین مدیریتِ مبتنی بر تعالیم اسلام و قرآن بهره گفت. یکی از پیامبرانی که میتوان از شیوۀ مدیریتش بهره برد حضرت یوسف(ع) است؛ چراکه در یک برهه از زمان، وزارت سرزمین مصر و مدیریت آن بخشی از رسالت او بوده است؛ عملكرد این پیامبر الهی می تواند الگویی موفق برای یک كارگزار حکومتی و یا یک مدیر در اجتماع باشد. هدف از نگارش چنین مقالهای، بررسی شیوه مدیریتی حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم و تبیین اصول نهفته در قرآن کریم در رابطه با مدیریت فرهنگی است که در واقع بهرهوری از قرآن در جهت وصول به دانش قرآن بنیان را دنبال میکند. از جمله اصولی که از سیره حضرت یوسف(ع) زمینه مدیریت فرهنگی، در این مقاله به آن اشاره و تبیین شده است میتوان به اصلهای «مسئولیت پذیری» ، «تعهد و تخصص در انجام کار»، «خلاقیت»، «تغافل»، «قانونمداری» و اصل «بخشش و گذشت» اشاره نمود.
در طلیعه نوشتار «ابعاد فقهی بازاریابی شبکهای» آمده است بازاریابی شبکهای یکی از اشکال نوین بازاریابی است که سطح قابل توجهی از معاملات امروزی را به خود اختصاص دادهاست. در نظر اول، بازاریابی شبکهای با شرکتهای هرمی یکی است؛ اما نظر صواب در این زمینه این است که بازاریابی شبکهای به دو نوع سالم و غیرسالم تقسیم میشود، و شرکتهای هرمی در نوع دوم میگنجد. طرح فروش در بازاریابی شبکهای دو صورت دارد؛ مستقیم و غیرمستقیم. در طرح فروش مستقیم، شرکت اقدام به جذب بازاریاب کرده و بازاریاب اقدام به فروش محصول به مصرفکننده میکند؛ اما در فروش غیرمستقیم، بازاریاب سرشاخه، باید بازاریاب جدیدی را جذب کند و کالا از سوی آن بازاریاب به فروش برسد. از دیدگاه فقه، بازاریابی شبکهای در فروش مستقیم، قابل انطباق بر عقود شرعیهای چون بیع، اجاره، جعاله، وکالت و مصالحه میباشد و لذا صحیح است و مشروع. اما در فروش غیرمستقیم، بازاریابی شبکهای به دو اشکال اساسی تعلیق در عقد و غرر دچار میشود که باعث غیرشرعی شدن آن میشود. البته در این بین کسانی نیز، وجود دارند که اساساً با بازاریابی شبکهای مخالفت میکنند و معتقدند برای رسیدن به صحت بازاریابی شبکهای، تنها تطبیق آن بر یکی از عقود شرعیه کفایت نمیکند؛ بلکه باید اثرات و پیامدهای آن را در زمینههای مختلفی چون اجتماع، فرهنگ، سیاست و اقتصاد بررسی نمود و من حیث المجموع، حکم به صحت آن داد؛ در حالیکه در اینصورت نمیتوان حکم به صحت و شرعیبودن آن داد.
نویسنده مقاله «خلود در قرآن و روایات و سنجش نظر ابن عربی و ملاصدرا» در چکیده مقاله خود آورده است در این پژوهش تلاش بر این بوده که دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا مورد بررسی قرار گیرد. از آنجا که هر کدام تابع مکاتب فکری خاص بودند، بدیهی است که نتایج به دست آمده با یکدیگر متفاوت باشد. اما به دلیل اینکه دلایلشان در باب مسئله خلود بعضا دچار اشکال و نارسایی بوده، خلود در قرآن و روایت نیز بررسی شد. در نتیجه خلود از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا با خلود در قرآن در قرآن و روایت با یکدیگر متفاوت بود. به طوری که در برخی موارد چنانکه در بخش خلود از دیدگاه قرآن و روایات ذکر شده پارهای از دیدگاههای ایشان در تضاد کامل با نصح آیات قرآن و روایات میباشد. بنابراین، ضعف در روشهای تفسیری عرفانی و عقلی باعث شده است که خلود از دیدگاه قرآن و روایات مورد توجه قرار گیرد، زیرا مبین و نشان دهنده حقیقت واقعی خلود، به دور از هرگونه تفسیر ناروایی میباشد.
نویسنده مقاله «عرفان مداری در نظام ولایی اسلام» در طلیعه نوشتار خود آورده است پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ به این سؤال است که عرفان چه جایگاهی در نظام ولایی اسلام دارد؟ در این پژوهش شاخصههای سکاندار نظام ولایی، کارکردهای ولایت در آموزههای اسلامی بیان شده و پس از تبیین جایگاه ولایت در عرفان اسلامی، شاخصههای عرفان ناب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است که عبارتند از: خدامحوری، عقلگرایی، شریعت گرایی، ذکر الهی، ولایت پذیری، تأسی بر پیر و مراد، ریاضتهای مشروع، عبودیت، نگاه مسئولانه به زندگی اجتماعی، محبت و عشق و سازگاری با فطرت، خلقت و ذات انسان. این پژوهش با تبیین ارتباط بین مفاهیم ولایت، فقاهت، عرفان، سیاست، ولیفقیه و شاخصههای عرفان ناب اسلامی به این نتیجه رسیده که بین ولایت ظاهری و ولایت باطنی، پیوند و ارتباط برقرار است و در ولایتفقیه نیز فقیه، علاوه بر آن جهت که فقیه و عالم است ولایت پیدا میکند از جهت علمی و عملی هم استحقاق ریاست و ولایت بر جامعه را دارد.
در طلیعه نوشتار «مشروعیت انواع استخاره در مکتب اهل بیت علیهم السلام» میخوانیم استخاره به معنای طلب خیر، عبارت است از عملی که شخص هنگام متحیر شدن بین دو امر، به وسیله آن یکی از دو امر را برمیگزیند و از امور دینی بسیار رایج در جامعه است که انواع مختلفی دارد و معروفترین آنها، استخاره با تسبیح و قرآن است. به دلیل وجود قاعده تسامح در ادله سنن، در ادله استخاره به عنوان یک عمل مستحب تسامح شده و بدون بررسی دقیق، انواع مختلف آن را از آموزههای اهل بیت(ع) دانسته و به آن عمل شده است. مانع شدن این امر از اجرای بعضی طرحها در بعضی مواقع، سبب شد تا به بررسی مشروعیت اصل استخاره و انواع آن بپردازیم. لازمه این کار، بررسی قاعده تسامح در ادله سنن بود که پس از بررسی و نقد آن، لزوم بررسی دقیق سند و متن ادله استخاره را ثابت کردیم. بعد از بررسی و نقد احادیث موجود در باب استخاره و نظرات موافقین و مخالفین، به بطلان مشروعیت استخاره با قرآن و تسبیح، و اثبات برتری استخاره با نماز و دعا و مشورت رسیدیم.
انتهای پیام