به گزارش ایکنا؛ میزگرد تخصصی اندیشکده معنویت از سلسله میزگردهای نهمین کنفرانس الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ زمینههای تحقق و ضمانتهای اجرا، امروز 24 خرداد به صورت مجازی برگزار شد.
بهزاد حمیدیه، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این نشست با موضوع «وضعیت اشراب معنوی در تدابیر سند الگو» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه میخوانید؛
معنویت نه یک جنبه ظاهری و مشهود، بلکه جنبهای درونی و باطنی است. این ظاهر و باطن باهم آمیخته است، اما به لحاظ مفهومی، تفاوتهایی دارند. برای نمونه نمازی که میخوانیم، جسم نماز با چشم دیده میشود و با گوش شنیده میشود، اما حضور قلب و اتصال و کششی که روح مومن با خدا دارد و ارتباطی که با نزول برکات از سوی ملائک بر قلبش انجام میشود، معنویت نماز است. بنابراین لازم است که ما در مورد اشراب معنویت در سند الگو، دقت بیشتری را باید داشته باشیم.
دین و اسلام در این سند مفروض است و به عنوان امری مفروغعنه گرفته شدهاند. اما این روح حاکم بر نماز و روزه و اعمال عبادی و بقیه اصول و فروع دینداری، معنویت است که باعث میشود دین بتواند ما را در راه پیشرفت همراهی کند. البته معنویت نیز جزئی از دین است و نمیخواهیم بگوییم غیر از دین است. اما جنبه ظریف و ناملموس و خیلی فردی و دورنی دین است. اینگونه در تعاریفی که در خود اندیشکده انجام شد، معنویت بیشتر، پتانسیل و آن ظرفیت درونی انسان است که فعال میشود و کاملاً به تحقق میرسد و باعث میشود که انسان یک دیندار واقعی و حقیقی و عمیق شود.
میتوان سه بعد تجربتی، عاطفی و عملی معنویت را مورد توجه قرار دهیم. بعد تجربتی یعنی همان احساس اتصال و ارتباط عمیق با خداوند متعال. این اتصال و ارتباط عمیق شامل مقدس دیدن همه جهان و عرصههای زندگی است. ما در جهانی زندگی میکنیم که در و دیوار آن، تسبیح حق را میگویند. زمین وآسمان در اطاعت خدا هستند و همه اجزای جهان به صورت دانسته، عبودیت حق را میکنند. اینها در خود تدابیر دیده میشود. در شماره یازده تدابیر این سند، بحثی را میبینیم که علم و دین باهم پیوند دارند، همچنان که ایرانیت و اسلامیت و تولید ثروت با معنویت پیوستگی دارند و یکی از بندهای قابل مباهات و قابل افتخار است که در این سند گنجانده شده است.
به عنوان یک مثال دیگر، در مورد نقش مادری، کلمه مقدس آمده است. یا در تدوین شماره نهم در مورد سبک زندگی اسلامی صحبت شده است. ما میبینیم که این الگو، ما را به سمتی میبرد که بتوانیم در آن افقی که ترسیم شده است، یک زندگی دور از حاکمیت ماتریالیستی داشته باشیم و خانواده ما با خدا مرتبط باشند.
کسی که از معنویت برخوردار است و حالت اتصال و ربط یافتن با خداوند و عالم غیب را تجربه میکند، به لحاظ عاطفی، دچار تحول جدی میشود. از یک مهر و شفقت بنیادینی بهرهمند میشود و حتی نسبت به دشمنان خود در عین حال که تبری دارد، اما نسبت به آنان شفقت هم دارد. از این جهت که آنها نیز انسان هستند و در این گمراهی دارند به خود ظلم میکنند و این مهر و شفقت حتی نسبت به دشمنان است.
بُعد عاطفی، شدت شوق است. فردی که از معنویت بهرهمند است یک گرایش و شوق بسیار شدید و وصفناپذیری به تعالی دارد و این شدت شوق موجب میشود که او سختکوش شود. فرهنگ جهادی که در سند آمده است به همین موضوع اشاره دارد. فرهنگ جهادی دارای بار خاصی است و در عین حال نیز به صورت یک اصطلاح معنا شده است.
نزد یکی از روشنفکران بودم و او از این واژه فرار میکرد و میگفت این را به کار نبرید که بسیار جالب بود. این واژگان برای ما تبدیل به واژگانی شدهاند که هم انقلابی بودن و هم اسلامیت و سختکوشی در آن است. یا در بخش دیگر سند، تقویت فرهنگ توحیدی آمده است. این تربیت و تعمیق فرهنگ توحیدی در دل خودش این مفهوم را دارد که انسانها صرفاً لقلقه زبانشان نباشد که «لا اله الا الله» بگویند، بلکه به فرهنگ آنان تبدیل شود و شدت و شوقی برایشان ایجاد کند که به سطح بالاتری از بودن و هستی برسند.
ما در مفهوم معنویت، بعد عملی را نیز داریم. معنویت در اینجا معنویت دینی است و این یعنی عمق دین در مناسک، اعمال و شعائری که در دین مطرح شده است که البته این شعائر دامنهشان به گستردگی عرصههای زندگی بشر است و از نظر دین اسلام، غذا خوردن نیز میتواند یک عمل آیینی باشد و این را باید تبیین کرد تا خوب جا بیفتد. ابعاد عمیق دین همان معنویت است. معنویت به معنای یک دینداری عمیق است و باید دارای ویژگیهایی باشد.
یکی از آنها اثرگذاری آن است که نماز ما باید مانع از فساد و فحشا باشد و دوم اینکه دوام داشته باشد. دینداری که دوام ندارد و خدا را سر سجاده جا میگذارد، این دینداری معنوی نیست و معنویت آن است که این دینداری بسیار نیرومند باشد و هم اینکه دوام داشته باشد و در طول روز و سال با انسان همراه باشد و ابعاد وجودی انسان را تحت تأثیر قرار دهد.
همچنین، عقلانیت در سند الگو مورد توجه قرار گرفته است. دینداری عمیق یعنی دینداری که از روی عقلانیت باشد. تقوای عمومی هم واژه خوبی است که در سند آمده است و به جای واژگان عامی که در غرب به کار میرود، مانند نظم عمومی و ... واژه تقوی آمده که اشراب معنویت است. این اشراب معنویت در تدابیر به وضع بسیار خوبی دیده میشود، اما نمیتوانیم به همین اکتفا کنیم و به نظر میرسد خلاهایی هم باقی است و باید آنان را نیز زدود.
یکی از مسائل مهم در بحث خلاها این است که وقتی میخواهیم معنویت را تثبیت کنیم، باید خلاف آن و مانع آن را بکاهیم و صرفا کافی نیست که مقتضای آن را ایجاد کنیم و مانع مهم، ماتریالیسم است که بر فضای مدرن و پستمدرن امروز حاکم است.
انتهای پیام