دفاع از معیار «مسیرة یوم» برای اثبات حد سفر
کد خبر: 3906040
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۵:۰۰

دفاع از معیار «مسیرة یوم» برای اثبات حد سفر

حجت‌الاسلام علی نصیری در قالب درس‌گفتارهای خارج فقه به تبیین دیدگاه خود در زمینه معیار بودن «مسیرة یوم» به جای «ثمانیة فراسخ» برای اثبات حد سفر پرداخت.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین علی نصیری، استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه، در مبحثی که روز گذشته در کانال ایتای وی منتشر شد، به معیار بودن «مسیرة یوم» به جای «ثمانیة فراسخ» پرداخت. در ادامه مشروح این سخنان از نظر می‌گذرد؛

به لطف الهی پس از بازتاب نظر این ناچیز در کانال درباره معیار بودن «مسیرة یوم» به جای «ثمانیة فراسخ» بحث و گفت‌وگوی فقهی نسبتاً دامنه‌داری در میان دوستان فاضل و فرهیخته در گروه‌های علمی مختلف رخ نمود و در پی آن مصلحت در آن دیده شد که مباحث درس خارج معطوف به این بحث دنبال شود. ان شاء الله تعالی مباحث مقدماتی، دسته‌بندی روایات، تحلیل دقیق مدالیل آنها و واکاوی دیدگاه فقیهان به تفصیل در قالب درس گفتارهای خارج فقه بازتاب خواهد یافت.

با این حال به خاطر زمان بر بودن بازتاب تفصیلی مدالیل روایات و دیدگاه فقهی، مناسب دیده شد که یک جلسه مهم‌ترین دلیل این مدعا که مبنای سفر شرعی زمان است نه مسافت، مورد بررسی قرار گیرد. فایل صوتی این جلسه حدود 50 دقیقه است که در کانال بازتاب داده خواهد شد. ما در این جا عجالتاً یکی از ادله مدعا را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

مبنای استدلال

مبنای این استدلال تأکید مکرر اهل بیت(ع) بر معیار نبودن حیوانات کندرو؛ همچون گاو یا حیوانات تندرو؛ همچون اسب و استر تیز پا و تأکید بر معیار بودن حیوان متوسط الحال همچون شتر باری است که به طور متوسط در روز هشت فرسخ مسیر را طی می‌کند.

خلاصه نکته اساسی و اصلی که اثبات کننده مدعای ما است، به شرح ذیل است:

تعیین فاصله میان دو شهر مثل قم تا بابل یا مسافت است یا زمان؛ مثلاً در تبیین معیار مسافتی گفته می‌شود فاصله میان قم تا بابل 600 کیلومتر است. یا مثلاً در تبیین معیار زمان گفته می‌شود که 6 ساعت زمان می‌برد. بدون تردید و به صورت قطع در فرض نخست که معیار مسافت باشد، دیگر معنا ندارد که کسی از نوع مرکب میان این راه پرسش کند یا سخنی بگوید. به عبارت روشن تر، اگر کسی فاصله میان قم تا بابل را با پای پیاده، با الاغ، با شتر، با اسب، با ماشین ژیان، با ماشین پیکان، با ماشین پراید، با ماشین پژو، یا با ماشین بنز طی کند یا اساساَ از طریق هواپیما این مسیر را طی کند، در هر حال تفاوتی در این نوع تبیین ندارد و راه هم چنان 600 کیلومتر خواهد بود.

بر این اساس اگر کسی بپرسد که فاصله میان قم تا بابل چه میزان است و شما بفرمایید: 600 کیلومتر، دیگر معنا ندارد آن شخص بپرسد که این مسیر را چگونه طی کنم: پیاده یا با هواپیما! چنان که معنا ندارد که شما سخنی در این باره مطرح کنید! اما در فرض دوم که مبنا زمان باشد؛ یعنی گفته شود که فاصله میان قم تا بابل 6 ساعت است، کاملاً به جاست که پرسیده شود: این زمان را با چه نوع سیر و حرکت محاسبه کردید؟ دقیقاً پرسش‌های گذشته احیاء می‌شود که آیا مراد حرکت به صورت پیاده است یا با گاو، اسب، یا فلان ماشین یا هواپیما؟ زیرا واقعاً میان پیاده رفتن در این مسیر که زمان بسیاری تا یک هفته را خواهد برد تا با سفر با هواپیما که به کمتر از یک ساعت منتهی می‌شود، تفاوت بسیار است.

دو دیدگاه عمده

حال در مبحث فقهی مورد بحث؛ یعنی حد سفر دو دیدگاه عمده وجود دارد: دیدگاه نخست: مبنا هشت فرسخ است؛ دیدگاه دوم: مبنا مسیرة یوم است؛(یعنی زمان یک روز از طلوع آفتاب تا غروب آفتاب که با یک مرکب متوسط ناظر به عصر ما محقق می‌شود.) طبق مثالی که زدیم، طبق دیدگاه نخست؛ یعنی هشت فرسخ، دیگر معنا ندارد که راوی از چند و چون پرس مرکب پرسش کند یا امام معصوم تأکید کند که حیوان کند رو یا تندرو منظور نظر ما نیست. اما به عکس طبق دیدگاه دوم؛ یعنی مسیرة یوم که مبنای سفر شرعی زمان اعلام شده، معنا دارد که درباره چند و چون مرکب گفتگو شود؛ زیرا چنان که در روایت آمده است با حیوان کند رویی همچون گاو تنها پنج فرسخ می‌توان راه سپرد و با حیوان تندرو همچون اسب بیست فرسخ طی می‌شود.

بازخوانی روایات باب السفر نشان می‌دهد که امام معصوم ضمن استقبال از پرسش از چند و چون مرکب، تأکید می‌کند که حیوان کندرو؛ همچون گاو یا مرکب‌های تندرو مثل اسب مطمح نظر نیست، بلکه باید سیر متعارف که کاروان‌ها، قافله‌ها، شتربانان و کرایه داران که در آنها شترها را در پی هم بسته و سلسله‌وار حرکت می‌دهند، مبنا قرار گیرد. چنین تحلیلی از نوع مرکب متوسط تنها و تنها با مبنای مسیرة یوم سازگار است.

برای اثبات مدعا سه روایت مهم در این باره را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

روایت اول:

11140- وَ رَوَاهُ فِي الْعِلَلِ وَ عُيُونِ الْأَخْبَارِ بِإِسْنَادٍ يَأْتِي وَ زَادَ وَ قَدْ يَخْتَلِفُ الْمَسِيرُ فَسَيْرُ الْبَقَرِ إِنَّمَا هُوَ أَرْبَعَةُ فَرَاسِخَ وَ سَيْرُ الْفَرَسِ عِشْرُونَ فَرْسَخاً وَ إِنَّمَا جُعِلَ مَسِيرُ يَوْمٍ ثَمَانِيَةَ فَرَاسِخَ لِأَنَّ ثَمَانِيَةَ فَرَاسِخَ هُوَ سَيْرُ الْجَمَّالِ‏ وَ الْقَوَافِلِ وَ هُوَ الْغَالِبُ عَلَى الْمَسِيرِ وَ هُوَ أَعْظَمُ السَّيْرِ الَّذِي يَسِيرُهُ الْجَمَّالُونَ وَ الْمُكَارُونَ.

تحلیل:

پیش از این فقره، فقره ذیل آمده که مرحوم شیخ حر هم آن را آورده است:  فان قال : فلم وجب التقصير في فراسخ لا أقل من ذلك ولا أكثر ؟ قيل : لان ثمانية فراسخ مسيرة يوم للعامة والقوافل والأثقال، فوجب التقصير في مسيرة يوم. طبق این فقره به صراحت موضوع حکم سفر «مسیرة یوم» اعلام شده است. آن گاه امام رضا(ع) چنین فرمود: انواع سیر متفاوت است؛ سیر با گاو در یک روز چهار فرسخ و سیر با اسب در یک روز بیست فرسخ انجام می‌گیرد. با این حال مبنا مسیر هشت فرسخ قرار داده شده است؛ زیرا سیر غالب و رایج که سیر شتربانان و کرایه‌داران است، همان هشت فرسخ است.

پیداست چنین تحلیلی تنها با مبنای زمان سازگار است؛ یعنی چون موضوع حکم سفر شرعی، «مسیرة یوم» اعلام شد، این پرسش پیش می‌آید که با کدام وسیله یک روز را می‌توان مبنا قرار داد؟ گاو یا اسب؛ یعنی مبنا حیوان کند رو همچون گاو است یا حیوان تند رو؛ مثل اسب که امام در رفع این ابهام فرمود که مبنا وسیله رایج و غالب عصر؛ یعنی شتر است.

روایت دوم:

11141- وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى الْكَاهِلِيِّ أَنَّهُ سَمِعَ الصَّادِقَ ع يَقُولُ فِي التَّقْصِيرِ فِي الصَّلَاةِ بَرِيدٌ فِي بَرِيدٍ أَرْبَعَةٌ وَ عِشْرُونَ مِيلًا ثُمَّ قَالَ كَانَ أَبِي ع يَقُولُ إِنَّ التَّقْصِيرَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى الْبَغْلَةِ السَّفْوَاءِ وَ الدَّابَّةِ النَّاجِيَةِ وَ إِنَّمَا وُضِعَ عَلَى سَيْرِ الْقِطَارِ.

درباره برید که در لغت به معنای «اسب چاپار» است، در جایی دیگر سخن خواهیم گفت. اجمالا مراد از هر برید چهار فرسخ است و تعبیر «برید فی برید» به معنای هشت فرسخ است. مراد از «الْبَغْلَةِ السَّفْوَاءِ» استر تیز رو و مراد از «الدَّابَّةِ النَّاجِيَةِ» هر حیوان چهارپای تیزر و تیزپا و مقصود از «سَيْرِ الْقِطَارِ» شتران بسته به هم به هنگام حرکت است.

محل شاهد عبارت «إِنَّ التَّقْصِيرَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى الْبَغْلَةِ السَّفْوَاءِ وَ الدَّابَّةِ النَّاجِيَةِ وَ إِنَّمَا وُضِعَ عَلَى سَيْرِ الْقِطَارِ» است که امام در این فقره بسان روایت قبل تصریح می‌فرماید که مبنای تشریع قصر نماز در سفر استر یا هر حیوان تیزپا نیست که چه بسا محتمل است مسیر یک روز را بیست فرسخ طی کند، بلکه مراد میزان حرکت شتران بسته به هم در یک کاروان و قافله است که به طور متوسط در یک روز هشت فرسخ را طی می‌کنند.

تذکر این که مراد حیوان متوسط السیری همچون شتر است نه هر حیوان تیزپا، آن هم بلافاصله پس از ذکر فقره «برید فی برید» نشان می‌دهد که اصولاً مسافت در روایات باب سفر هیچ موضوعیتی ندارد و تمام مراد و مقصود برآیند سفر طبیعی شتران یک قافله در یک روز است؛ چنان که روایت قبل به صراحت به آن تأکید داشت. زیرا همان گونه که بیان شد اگر موضوع سفر هشت فرسخ یا دو برید باشد، دیگر معنا ندارد که نوع مرکب تعیین شده و اعلام شود که شتران بسته به هم در قافله‌ها مراد است!

روایت سوم:

11153- 15- «1» وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ وَ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ: قُلْتُ لَهُ كَمْ أَدْنَى مَا يُقَصَّرُ فِيهِ الصَّلَاةُ قَالَ جَرَتِ السُّنَّةُ بِبَيَاضِ يَوْمٍ فَقُلْتُ لَهُ إِنَّ بَيَاضَ يَوْمٍ يَخْتَلِفُ يَسِيرُ الرَّجُلُ خَمْسَةَ عَشَرَ فَرْسَخاً فِي يَوْمٍ وَ يَسِيرُ الْآخَرُ أَرْبَعَةَ فَرَاسِخَ وَ خَمْسَةَ فَرَاسِخَ فِي يَوْمٍ قَالَ فَقَالَ إِنَّهُ لَيْسَ إِلَى ذَلِكَ يُنْظَرُ أَ مَا رَأَيْتَ سَيْرَ هَذِهِ الْأَمْيَالِ بَيْنَ مَكَّةَ وَ الْمَدِينَةِ- ثُمَّ أَوْمَأَ بِيَدِهِ أَرْبَعَةً وَ عِشْرِينَ مِيلًا يَكُونُ ثَمَانِيَةَ فَرَاسِخَ.

در این روایت دو شاهد آشکار بر مدعای «مسیرة یوم» وجود دارد: 1. فقره «جَرَتِ السُّنَّةُ بِبَيَاضِ يَوْمٍ» بر مدعا صراحت آشکار دارد. 2. وقتی راوی پرسید که برآیند سفر برای افراد مختلف تفاوت می‌کند و در حقیقت خواست بگوید هر کس با مرکب خودش حرکت می‌کند و چه بسا با اسب برود که 15 فرسخ را در یک روز طی می‌کند و اگر با الاغ یا گاو سفر کند، تنها چهار یا پنج فرسخ را در یک روز طی می‌کند! 

امام صادق(ع) هم چنان اشاره کردند به مسیرها و آمدوشدهای رایج و متعارف میان راه مکه و مدینه که چگونه با سیر متعارف مسیر 24 میل یا هشت فرسخ را طی می‌کنند. در این روایت نیز درباره تفاوت برآیند افراد در سفر به اعتبار نوع حرکت و نوع مرکب‌های آنان سخن به میان آمده است و پیداست هم چنان که بیان شد، اگر معیار تحقق مسافت شرعی هشت فرسخ باشد، دیگر معنا ندارد از تفاوت زمان آمدوشد افراد سخنی به میان آید. مدعای «مسیرة یوم» دلایل دیگری نیز دارد که ان شاء الله در مجال مناسب ارائه خواهد شد.

یادآور می‌شود، علاقه‌مندان برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند به کانال استاد علی نصیری در ایتا به نشانی @alinasirinasiri مراجعه کنند.

انتهای پیام
captcha