به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه اندیشه نوین دینی، مقالاتی با عناوین «نقد و بررسی اصالت عقل و ادله آن از دیدگاه روشنفکران معاصر»، «تأمّلی بر بنیادهای کلامی اندیشه سیاسی شیعه با تاکید بر آراء شیخ مفید و سید مرتضی علمالهدی»، «ارزیابی حدیث «السعید سعید فی بطن امه و الشقی شقی فی بطن امه» و بررسی پیوند آن با اندیشۀ جبرگرایی»، «بررسی تطبیقی دیدگاه شیخ طوسی و غزالی در مورد جایگاه عقل در معرفت به خدا در گستره انتظار بشر از دین»، «بررسی استنادات قرآنی ملاصدرا در مراتب علم خداوند»، «امامت و تقویت مولفههای شناختی «سرمایه اجتماعی»»، «تحلیل انتقادی دیدگاه جامعیت قرآن نسبت به مسائل اخروی با محوریت کتاب «القران و التشریع»»، «تحلیل انتقادی «عقل جسمانی» از دیدگاه ابن تیمیه»، «ماندگاری بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی مبتنی بر مبانی فطری و کلامی» و «تأملی برنظریات ابن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی در علم واجب تعالی به جزئیات» منتشر شده است.
در طلیعه نوشتار «نقد و بررسی اصالت عقل و ادله آن از دیدگاه روشنفکران معاصر» میخوانیم: یکی از مناقشات روشنفکران در رابطه عقل و دین، پایبندی آنان به اصالت عقل یا عقل خودﹾ بنیاد منقطع از وحی است. آنها با استفاده از معیارهای اصالت عقل به بازتفسیر دین و در واقع، نفی حقیقت دین و آموزههای آن پرداختهاند. در مقاله حاضر با واکاوی و بررسی آثار روشنفکران معاصر چهار دلیل بر مدعای آنها بدست آمده است که عبارتاند از: نفی عقل منبعی، ابزارانگاری محض عقل، وجود ویژگیهای برتر در اصالت عقل و دین سنتی ناآزموده. تلاش شده است ادله مذکور به شیوه تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گیرند. نادیده انگاشتن کارکردهای مختلف عقل، نفی شریعت و نگاه کارکردی به دین، ارائه تصور نادرست از انسان و تواناییهای عقلانی او و همچنین نقض غرض الهی از ارسال رسل از جمله نقدهایی است که بر آنها وارد است. با وجود این نقدها، این رویکرد در مواجه با دین و آموزههای وحیانی کارایی خود را از دست میدهد.
نویسنده مقاله «تأمّلی بر بنیادهای کلامی اندیشه سیاسی شیعه با تاکید بر آراء شیخ مفید و سید مرتضی علمالهدی» در طلیعه نوشتار خود آورده است مسأله این پژوهش، تأکید بر «کلام» و اصول عقائد به عنوان مبنا و شالوده اندیشه سیاسی شیعه است. مطابق این نظر، مفاهیم کلامیای چون نبوت، امامت، غیبت و ولایت فقها، چارچوبی هستیشناسانه و معرفتشناسانه را به وجود میآورند که دلالتهای سیاسی - اجتماعی مخصوص به خود را اقتضا میکند. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و متن محور است و با رجوع به مفاهیم پایه در متون کلامی شیخ مفید و سید مرتضی علمالهدی به عنوان دو چهره محوری علم کلام شیعی، به استنباط اندیشه سیاسی آنان و مبانی اندیشه سیاسی شیعه میپردازد. مهمترین یافتههای این پژوهش تبیین شاخصههای اساسی اندیشه سیاسی مبتنی بر کلام شیعه است که رئوس آن عبارت است از پیوند و درهمتنیدگی جوهری و ساختاری دیانت و سیاست، محوریت «تکلیف» در اندیشه و کنش سیاسی، نگاه به سیاست به عنوان بستری برای استقرار دیانت، به همین دلیل در کلام سیاسی شیعه بر لزوم وجود صفاتی چون علم و عصمت برای متولیان امر حکومت، تأکید شده است.
در چکیده مقاله «بررسی استنادات قرآنی ملاصدرا در مراتب علم خداوند» آمده است: ملاصدرا در اسفار، مراتب چهارگانهای را برای علم خداوند در نظر میگیرد. مسئله این مقاله بررسی استنادات قرآنی ملاصدرا و هماهنگی برداشتهای وی با ظواهر آیات و دیدگاههای غالب در تفاسیر شیعی است. از آنجا که مراتب علم الهی در حکمت متعالیه با مراتب وجود پیوند خورده و حقیقت علم عین حقیقتِ وجود، بسیط و دارای مراتب حقیقی است؛ بر این اساس با روشی تحلیلی و استنادی مروری بر اقسام علم الهی، چگونگی علم الهی به ماسوا و مراتب و عوالم وجود در نظام آفرینش از نظر ملاصدرا خواهیم داشت. یافتههای تحقیق نشان میدهد که ملاصدرا کوشیده تا حد امکان آیات قرآن را با استفاده از ضوابط عقلی و نوآوری های حکمی خود تفسیر کند.
نویسنده مقاله «امامت و تقویت مولفه های شناختی «سرمایه اجتماعی»» در طلیعه نوشتار خود آورده است امروزه سرمایه اجتماعی دارای اهمیت فراوان است و پایین بودن آن به این معنا است که ذخیره اعتماد اجتماعی به قدر کافی درجامعه وجود ندارد و در نتیجه آن پیوندها درجامعه مخدوش شده و اخلاق عمومی مورد تهدید قرار میگیرد و به دنبال آن کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی دستخوش بحران میشود. در جهت ارتقای سرمایه اجتماعی در کشورمان ارائه نظریهای بومی و متناسب با ساختار و شرایط سیاسی و اجتماعی کشورمان و با رویکردی دین محور و ارزشی ضروری است. دراین مقاله با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و نیز تاریخی ـ تفسیری به این مهم پرداخته میشود که امامت شیعه، با داشتن شاخصههایی چون عصمت، علم و ولایت الهی ضمن ارائه بهترین منظومه معرفتی سرمایه اجتماعی در گسترش و تقویت مهمترین مؤلفههای شناختی سرمایه اجتماعی یعنی مولفه اعتماد و دو شاخه اصلی آن یعنی باور و رفتار اعتمادی بسیار موثر است.
در طلیعه نوشتار «تحلیل انتقادی «عقل جسمانی» از دیدگاه ابن تیمیه» میخوانیم: بنیانهای معرفتی در یک منظومه فکری نقش تعیین کنندهای در انگارههای اعتقادی آن دارد. اندیشه سلفیه به ویژه دیدگاههای ابن تیمیه برخاسته از یک پایگاه معرفتشناختی حسگرایانه میباشد؛ بدین معنی که هر چه غیر محسوس و قابل تخیل نباشد معدوم است. بر این اساس، ابن تیمیه در تقابل با عقلانیت تجریدی، عقلانیت جسمانی را مطرح میکند. وی بر این باور است حس و خیال همانند عقل میتواند افعال خداوند را درک کنند. از این رو پژوهش پیش رو بر این مسأله تمرکز دارد: انگارههای افراطی سلفیت مانند جسمانگاری خداوند و نصگرایی افراطی بر چه عقلانیتی استوار است؟ در این مقاله در پرتو روش تحلیلی - انتقادی به این نتیجه رسیدیم مهمترین کارکرد عقل جسمانی قیاس الغائب علی الشاهد است. ابن تیمیه مرز میان حس و خیال و وهم و عقل را در هم ریخته، و یک عقلانیت ترکیبی پیشنهاد میدهد.
در چکیده مقاله «تأملی برنظریات ابن سینا و خواجه نصیرالدین طوسی در علم واجب تعالی به جزئیات» میخوانیم: پرسش اصلی جستار حاضر این است که: وجوه اشتراک و افتراق رویکرد ابنسینا و خواجه نصیر درباره علم خداوند به امور جزیی چیست؟ و این دو حکیم تا چه اندازه توانستهاند پاسخگوی حلّ مسئله باشند؟ مطابق یافته های پژوهش، شیخ الرئیس با استناد به اصل علّیت و صورمرتسمه به اثبات و تبیین علم خداوند به جزئیات می پردازد اما خواجه طوسی با طرح اشکالاتی بر سخنان ابنسینا در خصوص علم خداوند به امور جزیی و متغیر، نظریه دیگری را ارائه میکند؛ به اعتقاد خواجه، علم خداوند به مجردات به وجود خاص خارجی و به مادیات، به صور آنها در عقول تعلق میگیرد. از مهمترین نتایج پژوهش حاضرکه به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده آن است که: ارائه این نظریات علیرغم اینکه از اثبات علم تفصیلی که عین ذات خداوند باشد، ناتوان بود، اما زمینه را برای دستیابی فیلسوفان بعدی مانند شیخ اشراق در تبیین علم خداوند در مقام فعل فراهم کرد.
انتهای پیام