مشاور حریص، مدیر نظام اسلامی را متملق‌پرور می‌کند
کد خبر: 3928434
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۳۹۹ - ۱۹:۱۶

مشاور حریص، مدیر نظام اسلامی را متملق‌پرور می‌کند

حشمت‌الله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام با اشاره به تبعات حرص در جامعه اظهار کرد: حضرت امیر(ع) در مشورت‌ خود به مالک اشتر، بر این نکته تأکید دارند که با انسان‌های حریص مشورت نداشته باش، زیرا نمی‌توانند میل خود را با تقوی کنترل کنند و در نهایت با فریب‌کاری، شخصی را که به او مشورت می‌دهند، به دام می‌اندازند.

به گزارش ایکنا؛ حشمت‌الله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام، شب گذشته، 18 مهرماه در برنامه تلویزیونی «هدی» که از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شد، به شرح فقراتی از نهج‌البلاغه پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

امام علی(ع) اهمیت مشاوره و مبنایی بودن مشورت را با افشای مضرات مشورت و آدم‌های مضر برای مشورت، پیش روی مالک اشتر قرار دادند و فرمودند آدم حریص را در این حلقه راه نده، چون اگر حریص را در حلقه مشاورین خود قرار دادی، خاصیت حرص این است که نهایتاً کار را به ظلم می‌رساند و عمل را در تراوزی ظلم در پیشگاه مردم و خداوند نمایش می‌دهد. این گروه، یکی از تبهکارترین گروه‌ها است، البته نه اینکه گروه‌های دیگری که امام(ع) به آنها اشاره می‌کند، بی‌تقصیر باشند، اما اینکه امام علی(ع) فرمود ای مالک، حریص را مورد مشورت قرار نده، علتش این است که دو کار می‌کند؛ یکی اینکه طمع‌ورزی ستمگرانه را در نظر تو آرایش می‌کند و دوم اینکه میل تو را طوری تقویت می‌کند و در برخوردار کردن خودت از بیت‌المال طوری تو را تهییج می‌کند که برای همیشه تو را از وادی عدالت اخراج می‌کند.

بلایی که حرص بر سر انسان می‌آورد

حرص از مهم‌ترین رذائل اخلاقی است و معنای متداول آن نیز این است که حرص، صفتی در انسان است که او را به اندوختن بیشتر از دنیا ترغیب می‌کند، یعنی اندوختن تعلقات دنیا را تبدیل به یک آرمان می‌کند و هر کسی در هر صنفی که باشد، اگر حریص باشد، نقطه آخر ریاستش انبارداری کردن برای دیگران است. تجربه تاریخی بشر ثابت می‌کند حریص قانع نمی‌شود و نهایتاً نیز در دنیا سرگردان می‌شود. اگر همه عالم را یک لقمه کنید و در دهان آدم حریص بگذارید، هرگز احساس رضایت نمی‌کند. خیلی از افراد اختلاسگر و رانت‌خوار اینطور هستند که حرص عامل رسوایی آنها شد. خیلی از اینها دنیای متمول را ترسیم کرده بودند، اما اگر گردن خودشان را به بند حرص نمی‌سپردند، رسوا نمی‌شدند.

اندوختن دنیا حرص است، اما اینکه حق خودش می‌داند، بی‌حیایی است. اینکه می‌گوید اگر شما نرسیدید، بی‌عرضه بودید، این بی‌حیایی است و خاصیت حرص این است که انباشتن دنیا را آرام‌آرام، تبدیل به یک وقاحت می‌کند که صاحبش هرگز از ظلمش خجالت نمی‌کشد. البته این را نیز تأکید می‌کنم که نوعاً حرص و میل به داشتن و خواستن در اولاد آدم لانه کرده است. همه نیز از این میراث پدری برخوردار هستیم. وقتی به ساحت قرآن عظیم و مجید تشرف پیدا می‌کنید، بعضی قطعات تاریخ حیات را ذات اقدس اله به صورت ویژه‌ای از طریق انزال وحی برای بشریت یادآور شده و به میراث گذاشته است. یکی از این قطعات تکان‌دهنده تاریخ، سرنوشت آدم ابوالبشر است. وقتی که بر تندیس خشکیده او نفخه روح شد، خداوند اسماء را به او آموخت و قیمتی شد و وقتی قیمتش عیان شد، به اعتبار معلم شدنش این ابهام برای فرشتگان برطرف شد.

میل و اشتها در قاموس انسان نهادینه شده است

وقتی که فرشتگان تحت تعلیم آدم قرار گرفتند، خداوند آنها را مکلف کرد که به مقام آدم ستایش کنند که این کار، کاری تربیتی است. منظور این نیست که آدم شایستگی سجده داشت، بلکه به دلیل علمی که از پروردگار گرفته بود، این علم اقتضا می‌کرد که مسجود ملائکه باشد. این مقام با عظمتی بود و این درجات برای او ایجاد شد و خداوند او را مورد تفقد قرار داد و فرمود خودت و همسرت در این باغ بهشتی ساکن شوید و از همه اینهایی که در اختیار شما است، میل کنید. خوردن و اشتها داشتن در قاموس وجود انسان نهادینه است و ایرادی هم ندارد و خداوند فرمود به این درخت نزدیک نشوید.

اینجا نزدیک شدن است و نه خوردن. در ابتدا مسئله خوردن بود که فرمود هرچه دوست داشتید بخورید، اما اینجا فرمود نزدیک نشوید و اگر شدید تمرد کردید. پس ابتدایی‌ترین ظلمی که ممکن است کسی در این عالم مرتکب شود، تمرد از امر خدا است. اگر انسان امر خدا را تمرد کرد، ظالم شده است.

گاهی می‌گویند آدم پیامبر و معصوم بوده و این کار ترک اولی است. اما اینها برای زمانی است که پیامبر نشده است و حرف قرآن کریم است و ذات اقدس متعال امر کرد که به درخت ممنوعه نزدیک نشوید، چون اگر نزدیک شوید، از آن می‌خورید. این میل وجود داشت و خداوند در آیات سوره طه فرمود شیطان متوجه شد که این میل در آدم وجود دارد و او را وسوسه کرد. وسوسه جایی کارکرد پیدا می‌کند که میل به خواستن وجود داشته باشد. پدر ما این میل را داشت و این به عنوان یک میراث برای ما ماند. آن چیزی که باعث می‌شود این میل مهار شود، تقوی است. اگر به قدرت تقوی، یک مدیر تملق‌پذیر نباشد، زمینه‌ای برای حیات متملق ایجاد نمی‌شود. متملق دنبال دنیای خودش است و رئیس باید خداترس و عاقل باشد.

خاصیت مشاور بی‌دین فریب‌کاری است

به هر حال از هدایت قرآن می‌فهمیم که بهشت بزرگ و زیبا، چشم آدم را پر نکرد و این بهشت نیز بهشت معاد نبود، بلکه بهشت اول است. لذا آدم به آنجا رفت و همسرش را با خود برد و این نیز یک درس تربیتی است که هرکجا می‌روید دیگران را نیز سهیم کنید. ولی وقتی ورود پیدا کرد، دغدغه داشت که چرا نباید به این درخت نزدیک شویم؟ این میل نسبت به درخت ممنوعه در او ایجاد شد و دشمن ورود پیدا کرد که حاصلش ریختن زهر به کام است. گفت ای آدم، می‌خواهی تو را به یک زندگی جاوید و ملک نابودنشدنی راهنمایی کنم؟ این میل در همه انسان‌ها وجود دارد، اما میل آدم با وسوسه شیطان قدرت یافت و به حرکت درآمد و ابلیس نیز برای شعله‌ور کردن میل آدم کم نگذاشت و خاصیت مشاورِ بی‌دین نیز همین است که با دروغ و فریب، اعتماد آدم را جلب می‌کند.

این یعنی اگر مشاور غیرمطمئن و ظالم و دشمن باشد، شما را نسبت به ذات اقدس اله نیز مسئله‌دار می‌کند و نباید پای حرف او نشست. شیطان گفت پروردگارتان شما را منع کرد تا مبادا تبدیل به فرشته شوید و ابدیت پیدا کنید. او مسجود ملائکه بود و برای چه باید ملک شود؟ وقتی ملک به او سجده کرده است، ملک بودن در مقابل مقامش چه ارزشی دارد؟ اما به این فکر نکرد و مشاوری که اندیشه ضدتوحیدی داشت مانع شد. دشمن انسانیت دنبال این بود که آدم را با خداوند مسئله‌دار کند.

یک وقت نیز گلایه می‌کنیم که چرا برخی‌ها با نظام مسئله‌دار می‌شوند. میل داشتن می‌تواند آدم را با خیلی از چیزها مسئله‌دار کند، اما انسان باید عاقل باشد چون خط ابلیس تعطیل نشده و همچنان نیز دنبال رهرو می‌گردد و مومنان وظیفه دارند شیطان را در هر شکلی بشناسند و وقتی هم شناختند، توطئه‌های آنها را درهم بشکنند تا برنامه‌های شیطانی عقیم بماند. قسم دروغ شیطان کارش را کرد و آدم و حوا باور نمی‌کردند که یک مخلوق برای فریب دادن مخلوق دیگری به دروغ قسم بخورد.

انتهای پیام
captcha