دولت کریمه با تعامل انسان‌های صادق شکل می‌گیرد
کد خبر: 3934995
تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۳۹۹ - ۱۴:۴۶

دولت کریمه با تعامل انسان‌های صادق شکل می‌گیرد

حشمت‌الله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام، بیان کرد: اگر یک انسان صادق بتواند با انسان‌های صادق تعامل داشته باشد، زمینه‌های پیدایی و تأسیس دولت کریمه شکل می‌گیرد و از مالک اشتر نیز انتظار این بوده که چنین عملکردی را داشته باشد.

به گزارش ایکنا، حشمت‌الله قنبری، پژوهشگر تاریخ اسلام، شب گذشته، 23 آبان در برنامه تلویزیونی «هدی» که از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شد به شرح فقراتی از نهج‌البلاغه پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

در جلسات گذشته در محضر این فراز از کلام حضرت امیر(ع) بودیم که به مالک اشتر امر فرمود با اهل صدق و اهل راستی الصاق پیدا کن، یعنی اتصال غیرقابل گسست به وجود بیاور. مالک، خودش این ویژگی‌ها را داشت که از جانب حضرت امیر(ع) منصوب شد،‌ لذا پیغامش این می‌شود که اگر یک انسان صادق بتواند با انسان‌های صادق تعامل داشته باشد، زمینه‌های پیدایی و تأسیس دولت کریمه شکل می‌گیرد. از مالک انتظار این بوده و به نوعی قلب و فطرت آدم‌های مومن هم اگر در جایگاه مدیریت قرار بگیرند این است که از انسان‌های صادق و صالح بهره‌مند و برخودار می‌شوند.

ضرورت نظارت بر مدیران صادق

امام متقیان(ع) در ادامه فرایند و این انتخاب الهی تصریح می‌کند که ای مالک، وقتی اهل صدق، ورع و راستی را در دایره تدبیر خودت به استخدام درآوردی، آنها را رها نکن و آنها را تحت نظارت داشته باش و رفتار و اخلاق آنها را در یک فرایند منطقی مورد ارزشیابی مستمر قرار بده و مبادا که اینها را پس از انتصاب به حال خودشان رها کنی، چون گاهی می‌شنویم که می‌گویند در ابتدا خوب انتخاب کن و بعد بگذار کار خودش را انجام دهد. البته که باید میدان را برای مدیر اهل صدق باز کرد، اما میدان باز کردن، با رها کردن متفاوت است.

حضرت امیر(ع) فرمود به همین خوب‌ها نظارت کن، چون حق بهره‌مندی از خدمات انسان‌های ناسالم را ندارید. از نگاه امام علی(ع) نظارت کردن و ارزیابی عملکرد مدیران صادق و صالح به معنای بی‌اعتمادی به آنها نیست، اما نکته این است که ترازوی ارزشیابی اخلاق و رفتار و عملکرد مدیران و کارکنان باید دقیق و عادلانه باشد، یعنی کار و تلاش هر فردی به خود او تخصیص داده شود و دیگر اینکه در فرایند ارزیابی، حاصل تلاش یک آدم به شخص دیگری نسبت داده نشود.

معیار ارزشیابی افراد چیست؟

نکته لطیفی است که می‌فرماید ای مالک، معیار ارزشیابی و شایستگی یک فرد در دستگاه حکومتی تو توانایی‌ها و شایستگی‌های قابل اثبات او است و در این یک لطافتی قرار دارد. در قدم اول وقتی یک نفر را نصب می‌کنند شروع به تملق می‌کنند، اما این حرف یک کارکردی دارد و در روز اول که جلسه معارفه برگزار می‌شود در کمالات او سخن به میان می‌آید، اما وقتی که جلسه تمام شد او با اولین تصمیم و گفتار مورد ارزیابی واقع می‌شود.

اگر آنچه را که در مقام مافوق از مقام زیردست خود اظهار کردید اما در مقام عمل از وی سر نزد، صداقت شما زیر سوال می‌رود. بنابراین صلاحیت‌ها و توانایی‌های یک مدیر باید قابل اثبات باشد و به اندازه در مورد او حرف زد. چون اگر اینطور نباشد، باید برای او فضیلت‌تراشی کرد و هیچ کسی هم با فضیلت‌تراشی صاحب فضیلت نمی‌شود و هیچ کسی با تعریف بی‌جا، خلاق و کارآفرین نخواهد شد، چون میدان عمل بسیار نزدیک و شفاف است.

یک وقت است که می‌بینند یک نفر کارنامه‌ای ندارد و چند ماه آمده و کاری نکرده و گزارش می‌دهد که فلان کار را کردیم و این گزارش‌ها، عملکرد مدیر سابق است. وقتی شما در یکجا مدیر شدید که دفعتا نمی‌توانید انقلاب خاصی کنید، اثر وضعی عمل شما شش ماه قابل اندازه‌گیری است و یک ایرادی که در حوزه‌های مدیریتی وجود دارد اینکه، برخی تصور می‌کنند روز اول که سر کار می‌روند باید معجزه کنند، خیر اینطور نیست. باید مطالعه کرد و این مدیر باید خودش را ارزیابی کند و نسبت به دیگران هم ارزیابی داشته باشد.

اگر این طور نباشد خودش با وعده‌ها و مافوقش با تعاریف بی‌جا از او یک ابرقدرت کاردرست می‌سازند و این در میدان عمل احراز نمی‌شود و در اینصورت عملکرد دیگران را به نام خود ثبت می‌کند و بعد ارائه خواهد کرد. حضرت امیر(ع) فرمود که مراقب باش و اندازه‌گیری کن و ببین چقدر از این گزارش برای خودش است، مبادا که از کنار آن به صورت بی‌تفاوت عبور کنی. اگر کم‌کار و کم‌اثر بود مبادا که یک وقت با فهرست کردن آثار زحمات دیگران برای خودش رزومه‌سازی کند.

تنلبی و پخته‌خوری بلای جان نظام دیوانی و اداری

یکی از بلاهای نظام دیوانی و اداری امروز ما نیز همین مورد یعنی سرقت عملکردها است که جدی گرفته نمی‌شود. نتیجه‌اش هم میل به تنبلی و پخته‌خوری است و این پخته‌خوری و تنبلی به عنوان یک اخلاق زشت مذمت نمی‌شود که ایراد بزرگی است. در نظام تعلیم و تربیت و یا در نظام اداری هم مشکل وجود دارد اما ریشه جعل مدارک علمی و دانشگاهی چیست؟ برخی‌ها بسیار بی‌سواد هستند، اما مدارج علمی و رتبه دارند، اما چرا وقتی به یک کسی می‌گویند دکتر، به اندازه دکتر نمی‌فهمد؟ برای اینکه کارخانه تولید مقاله و تولید رساله به عنوان یک صنعت پردرآمد فعال است و بدون خجالت روی سنگ فرش خیابان هم برچسب تبلیغ می‌زنند و دانشجو و استاد هم می‌داند که وضعیت چیست، اما این عیب و ننگ محسوب نمی‌شود.

برای مصادر اداری و دیوانی نیز همینطور است و نتیجه‌اش ناکارامدی سیستم اداری خواهد شد. اینها نباید در جامعه محترم باشد، چون زشت‌ترین بی‌حیایی‌هایی که ممکن است در زندگی بشر اتفاق بیفتد، همین رفتارها است و وقاحت و بی‌حیایی علمی و انتشار این قبیل بی‌حیایی‌ها در بدنه سیستم و مردم، مولد بی‌حیایی اخلاقی می‌شود و جامعه را دچار وقاحت می‌کند و بی‌حیایی‌های سیاسی و اداری و اقتصادی از بسیاری از بی‌حیایی‌های اخلاقی که به دلیل خامی و غلفت در جامعه ما ظهور می‌کند، اثر ویرانگرتری دارد و مبدا و منشا آنها هستند و چه بسا ریشه بی‌حیایی‌های اخلاقی همین جنس بی‌حیایی‌هایی است که به آنها اعتنا نمی‌کنیم و بعد هم که به رسوایی می‌رسد سرزنش می‌کنیم.

وقتی یک مدیر دینی از حیای اداری برخوردار باشد، نه کار دیگران را به نفع خودش ثبت می‌کند و نه اجازه می‌دهد توان علمی و تلاش دیگران در سند اطرافیان خودش ثبت شود و یا اینکه حاصل فکر دیگری را به اسم خود و اطرافیانش جا نمی‌زند. در یک اداره، طرحی داده می‌شود و صاحبش مشخص است، اما اینکه در گزارش‌ها به اسم دیگری ثبت شود، صداقت و درستکاری مدیر زیر سوال می‌رود و امام علی(ع) می‌فرماید که نباید از این کارها کرد. فرمود نه خودت انجام بده و نه اجازه بده که صاحبان این اندیشه مجال کار پیدا کنند، چون بنیان‌های اعتقادی مردم را ویران می‌کند. بعد فرمود ای مالک، ممکن است برخی‌ها در اطراف تو آدم‌های شریف و متشخصی باشند و موقعیت اجتماعی داشته باشند، اما هر درجه‌ای که دارند سندی برای این نیست که کار دیگران را به اسم او ثبت کنید و یا کار کوچک او را بزرگ بدانی و در سایه آن، کارهای بزرگ دیگران را حقیر بشناسی.

انتهای پیام
captcha