به گزارش ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه مطالعات قرائت قرآن، مقالاتی با عناوین «تحلیل رویکرد ابوالفتوح رازی در مواجهه با اختلاف قرائات در تفسیر روض الجنان و روح الجنان»، «جایگزینی واژگان دخیل در قرآن و عهد جدید؛ بررسی موردی رهیافت خاورشناسان در اختلاف قرائات»، «واکاوی تعریف و جایگاه دو صفت اذلاق و اصمات از منظر مجوّدین»، «شاخصهها و آثار تلاوت معنامحور از دیدگاه آموزههای اسلامی»، «بررسی قرائت ابی بن کعب»، «نقش اجتهاد در اختلاف قرائات با تأکید بر دیدگاه آیتالله معرفت»، «اختلاف قرائات در سوره یوسف و تأثیر آن بر صیانت قرآن از تحریف»، «رابطه اختلاف قرائات و تحریف قرآن از دیدگاه مستشرقان»، «بررسی سیر نگارش قرائات قرآن کریم»، »سنجش قرائات با معیار زبان عربی و شاخصههای گزینش قرائت صحیح»، «نگرشی تاریخی تحلیلی به قرائت زید بن علی ( از نظر شکلگیری و دارا بودن معیارهای صحت قرائت)» و «تعیّن و تواتر قرائت حفص در عصر پیامبر تا کنون» منتشر شده است.
در چکیده مقاله «تحلیل رویکرد ابوالفتوح رازی در مواجهه با اختلاف قرائات در تفسیر روض الجنان و روح الجنان» میخوانیم: مفسران قرآن در تلاشهای تفسیری خود بینیاز از مراجعه به قرائات قرآن نبودهاند، ازاینرو، اگرچه برخی از قرآنپژوهان، قرآن و قرائات را دو حقیقت متغایر به شمار آوردهاند؛ اما ایشان اهتمام به قرائات را در مواجهه با تفسیر قرآن، اجتنابناپذیر دانستهاند. در این میان میتوان از تفسیر روض الجنان بهعنوان اولین تفسیر شیعی به زبان فارسی که در مواجهه با اختلاف قرائات به نقل و ارائه نظر پرداخته است، یاد نمود. این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی، رویکرد رازی در مواجهه با قرائات گوناگون را بررسی نموده و در پایان بر این باور است که وی در تبیین تفسیر آیات به قرائت خاصی ملتزم نبوده است، بلکه با ذکر موارد اختلاف با ملاکهای مختلف روایی، ادبی، تفسیری و ... سعی در ترجیح یک قرائت دارد. این قرائت در برخی موارد قرائت حفص از عاصم نیست. همچنین گاهی برداشتهای تفسیری مفسر از ترجیح قرائت او تأثیر پذیرفته است.
نویسنده مقاله «جایگزینی واژگان دخیل در قرآن و عهد جدید؛ بررسی موردی رهیافت خاورشناسان در اختلاف قرائات» در طلیعه نوشتار خود آورده است: مسئله اختلاف قرائات از دیرباز مسئلهای مهم در مباحث علوم قرآنی بوده و اندیشمندان و مفسران اسلامی نیز بدان پرداختهاند. اختلاف قرائات در نزد عالمان مسلمان، مسئله بغرنجی به شمار نمیرود؛ اما در دوران متأخر، این مسئله در نظر خاورشناسان بسیار بزرگ جلوه کرد و پژوهشهای زیادی در غرب بدان اختصاص یافت. یکی از رهیافتهای اخیر خاورشناسان برای تشخیص قرائت صحیح، استخدام واژگان زبانهای غیرعربی، همچون عبری، سریانی، نبطی و غیره است. رهیافت جایگزینی واژگان دخیل توسط دانشمندان عهد جدید نیز به کارگرفته شده و بهعنوان معیارهایی چون معیار زبان یونانی و بافت آن و معیار پدیده زبان سامی (آرامی) و یا ویژگیهای محیطی فلسطین مطرح شده است. نوشتار پیشرو به روش توصیفی ـ تحلیلی، به تبیین این رهیافت در قرآن و عهد جدید پرداخته و کاربست آن در مسئله اختلاف قرائات قرآنی را مورد ارزیابی و نقد قرار داده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که هرچند نباید از اهمیت این رهیافت و موفقیت آن در مطالعات انتقادی عهد جدید چشمپوشی کرد؛ اما کاربست آن در موارد اختلاف قرائات قرآنی با اشکالاتی چون تعمیم ناصواب، گسستگی از فهم عینی و تاریخی، توهم توطئه همگانی، مبهمتر و غامضتر بودن از قرائت رسمی قرآن و بیاعتبار دانستن سند قرائات مواجه است.
در طلیعه نوشتار «واکاوی تعریف و جایگاه دو صفت اذلاق و اصمات از منظر مجوّدین» آمده است: یکی از مباحث نظری و عملی تجوید قرآن، آشنایی با صفات حروف است، حروفی که اساس قرائت قرآن را تشکیل میدهد؛ زیرا بدون آشنایی با این صفات، ممکن است در تلفّظ صحیح آنها، آنگونه که بر زبان پیامبر(ص) جاری شد، دچار اشتباه شد. این صفات به صفات دارای ضد و غیر دارای ضد تقسیم میشوند. دو صفت إذلاق و إصمات از صفات دارای ضد بوده و ظاهراً آشنایی با آنها تأثیر خاصی در تجوید صحیح قرآن دارد؛ اما آیا این دو صفت، چنین تأثیری دارند؟ تعریف صحیح این دو چیست؟ آیا وجود آنها در میان صفات دارای ضد و در کتابهای تجوید، تأثیری تجویدی دارد؟ این مقاله، به روش توصیفی ـ تحلیلی و با اتکا به شیوه کتابخانهای، درصدد بررسی تعاریف مرتبط با این دو صفت و نیز ارزیابی آنها در خصوص تأثیر و فایده تجویدی آنهاست. درنهایت معلوم میشود که این دو صفت، کاربردی تجویدی و تأثیری در تصحیح قرائت قرآن نداشته و ذکر آن دو در کتابهای تجویدی هیچ سودی در تعلیم و تعلّم تجوید ندارد و باید از این کتابها حذف گردند.
نویسنده مقاله «شاخصهها و آثار تلاوت معنامحور از دیدگاه آموزههای اسلامی» در طلیعه نوشتار خود آورده است: یکی از مهمترین هنرهای اسلامی، هنر تلاوت قرآن کریم است که در کشورهای مختلف اسلامی از مقبولیت برخوردار است. از عوامل مهم ارتقاء و نیل به حق تلاوت و از مهمترین آداب معنوی تلاوت، مسئله معنامحوری است. تلاوت معنامحور، تلاوتی است که بر اساس سیر معنا و مفهوم آیات تنظیم و اجرا شود. در این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی صورت پذیرفته است، ضمن تبیین جایگاه معنامحوری، شاخصههای بارز آن، از قبیل تأثیرگذاری، خشوع و حضور قلب و نیز آثار مترتب بر آن، از قبیل تقدیس اهداف تلاوت، احیای جایگاه حقیقی قاری و إقراء قرآن کریم در جامعه، ایجاد فضای تفکّر، تعقل و تدبر در محافل بررسی شده است. بر اساس این تحقیق، هر تلاوتی، مطلوب آیات و روایات کریمه نیست و رویکرد معنامحوری در تلاوت، اساس یک تلاوت مطلوب است، ازاینرو، توجه و اهتمام هرچه بیشتر نهادهای قرآنی و بهتبع آن قاریان و حافظان قرآن کریم به تلاوت معنامحور امری ضروری است که منتهی به انس با قرآن در جامعه در سطوح عام و خاص آن میگردد.
در طلیعه نوشتار «بررسی قرائت ابی بن کعب» میخوانیم: اختلاف قرائت به عنوان واقعیتی انکارناپذیر در عهد نبوی به سبب اختلاف لهجه و گویش مسلمانان آغاز شد. رسول خدا به منظور فراهم آوردن زمینه بهتر، برای فهم زبان قرآن و اسلوب بیانی آن به صحابه اجازه دادند تا فهم و تدبّر خود از قرآن را در هنگام قرائت قرآن بیان و تبیین کنند. ازاینرو، در قرائات صحابه، کلمات و جملات توضیحی، تفسیری و تصریفی آنان به صورت مزجی (لابهلای عبارات و فرازهای قرآنی) گزارش شده است. با وجود اینکه پیامبر اکرم به صحابه اجازه دادند که فهم خود از قرآن را هنگام قرائت و تلاوت آن بیان کنند؛ اما همواره تأکید داشتند که نباید آن را ثبت و وارد متن اصلی قرآن نمود. از اُبَیّ بن کعب، مُقری و معلّم برجسته قرآن و صحابی رسول خدا که چندین مرتبه قرآن را بر ایشان عرضه کرد، قرائات معتنابهی روایت شده که مقاله حاضر با گزارش آنها کوشیده است به دستهبندی آنها بپردازد.
در طلیعه نوشتار «نقش اجتهاد در اختلاف قرائات با تأکید بر دیدگاه آیتالله معرفت» آمده است: یکی از موضوعات مطرحشده درباره دلایل اختلاف قرائات، مسئله اجتهاد است که تحت عنوان اجتهاد قاریان و صحابه مطرح میشود. بزرگانی مانند آیتالله خویی و آیتالله معرفت، مسئله اجتهاد در قرائت را بیان کردهاند. در این مقاله که به روش توصیفی ـ تحلیلی نگاشته شده است، دلایل موافقان و مخالفان بحث اجتهاد در مسئله اختلاف قرائات بررسی گردید. عمده دلیل موافقان، اعمال سلیقه صحابه و قاریان بوده که از موارد مهم در تأثیرگذاری اختلاف قرائات ذکر شده است؛ درحالیکه مخالفان، قرائات را مستند به سماع و روایت دانسته و بیان داشتهاند که اجتهاد در قرائت با اختیار در قراءت خلط شده است، ولی با مراجعه به تاریخ قرائات روشن میشود که اجتهاد در قرائت وجود داشته و این اجتهادها تنها از سوی افرادی اندک و ناشناخته که غالب مسلمانان به آن بیاعتنا باشند، صورت نگرفته است.
در چکیده نوشتار «اختلاف قرائات در سوره یوسف و تأثیر آن بر صیانت قرآن از تحریف» آمده است: یکی از علوم قرآنی که در فهم، ترجمه و تفسیر کلام الهی تأثیر مستقیم دارد، علم قرائت قرآن است. به همین جهت تلاش مفسران از دیرباز بر این بوده که با توجه قرائتهای مختلف و تأثیر گذاردن آنها در فهم قرآن، بتوان بهترین برداشت را مطابق قرائت مقبول عرضه نمود. در این نوشتار گونههای اختلاف قرائات از هفتقرائت مشهور در سوره یوسف بررسی و تحلیل گردیده است. بررسیها حاکی از آن است که روایات حول محور سوره مبارکه یوسف یا در حوزه اختلاف قرائاتی است که به صیانت قرآن از تحریف لطمه نمیزند و یا در مقام بیان معنا و تفسیر آیه است که از روی سهلانگاری بهعنوان اختلاف قرائات مطرح شده است میتوان اذعان داشت که اختلاف قرائات، در اکثر کلمات مورد اختلاف از قبیل اختلاف در کیفیت قرائت ازلحاظ اماله، فتح، ادغام، اظهار، تفخیم، ترقیق و... است و یا اختلاف در اعراب کلمهای است که به معنا خللی نمیرساند و میتوان با روش تحقیق تطبیقی به بررسی سیاق آیات، قواعد صرفی و نحوی، سازگاری با معنای آیات، انسجام در الفاظ آیات و موسیقایی آن، محقق را به قرائت صحیح که همان قرائت مشهور است؛ رهنمون سازد.
انتهای پیام