به گزارش ایکنا، برای شناسایی نیازها و تواناییهای جامعه در عرصه توسعه و رفاه اجتماعی مسیری جز مطالعه ارزشها، واقعیتها و تاریخ آن جامعه وجود ندارد تا با شناخت این مقولات موجود در هر جامعه، نیازها و ضروریات آن تعیین و مشخص شود. در این بین یکی از ظرفیتهای مهم و برخاسته از فرهنگ اسلامی ایرانی در جامعه، اعمال خیرخواهانه حمایتی مانند وقف است. نقش وقف در توسعه جامع کشور و سهم موقوفات در اقتصاد بدون نفت و رواج صنعت گردشگری، علیرغم اهمیت فراوان آن، کمتر مورد توجه کارشناسان و برنامهریزان قرار گرفته است. بر همین اساس و با توجه به اهمیت موضوع، گفتوگویی با علیاصغر سعیدی، جامعهشناس اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، داشتیم که در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ یکی از مسائل مهم در حوزه وقف بررسی عملکرد آن در جامعه است که شاید به خوبی محسوس نباشد؛ ارزیابی شما از وضعیت موجود در حوزه وقف چیست و عملکرد آن را نسبت به شرایط جامعه چگونه میبینید؟
یکی از موضوعات مطرح در جامعه ایران از گذشته این بود که مهمترین و با ثباتترین نهاد در ایران، وقف است. در گذشته عدهای از جامعهشناسان بر این عقیده بودند که موضوع خیریه و وقف جزء مباحث فرعی است و بحث اصلی این است که در جامعه ما به دلیل اینکه دولتها متزلزل بودند و دائما بیثباتی سیاسی وجود داشت، کسانی که متمول و صاحب مال و زمین بودند، برای حفظ مالکیتشان و اینکه درگیر حکومتهایی که دائما تغییر میکردند نشوند، اموال خودشان را به نهادی که مطمئنتر از همه میدیدند میسپردند و آن وقف بود؛ لذا اموال خودشان را وقف میکردند؛ البته این یک نظریه بود، اما وقتی در ابعاد جهانی به قضیه نگاه میشود، متوجه میشویم که وقف در بسیاری از کشورها وجود داشته است. برای مثال از قرون وستا در کشورهایی مانند انگلستان، آمریکا، آلمان و... موضوع وقف وجود داشته است و امروز هم این بنیادهای مذهبی در حوزههای مختلف فعالیت میکنند و کارکردهای مختلفی دارند.
در کشور ما نیز تقریباً به همین شکل است، چراکه وقتی به این قضیه جهانی نگریستند، اندیشه قبلی تا اندازه زیادی مورد انتقاد قرار گرفت و اعلام کردند که اگر وقف و نهادینه شدن آن و همچنین عظمت آن در ایران به دلیل تزلزل دولتها بوده است، اما مالکیت خصوصی در کشورهای دیگر هم قوی بوده و در آن کشورها نیز وقف وجود داشته است. پس این قضیه بیشتر به عملکرد خود جامعه مخصوصاً جامعه دینی باز میگردد؛ چراکه هر مقدار جامعه دینیتر باشد وقف نیز در آن قویتر خواهد بود و امروز این موضوع جریان پیدا کرده است و به ویژه از طریق طبقه روحانیت مورد حمایت جدی قرار گرفته است.
موضوع کارکرد وقف، متفاوت با سایر مباحث بهویژه در دوران جدید است. هر مقدار که ما ایران را با بسیاری از کشورهای دیگر در این حوزه مقایسه کنیم، میبینیم در کشورهایی که کارکردهای وقف شفافتر بوده است، موفقتر و کارکردهای آن بیشتر بوده است. برای مثال امروز در بین نهادهای مختلف از جمله آموزشی و دولتی در ایران، از بزرگترین نهادهای صاحب وقف، دانشگاه تهران است، چراکه از گذشته تا به امروز بسیاری از مردم اموال خودشان را وقف آموزش میکردند و امروز بیشتر درآمدهای دانشگاه تهران از وقف تأمین میشود؛ اما به دلیل اینکه این وقف شفاف نبود، کارکرد آن نیز خوب نبود. به همین دلیل وقتی از برخی اساتید و یا مسئولان دانشگاه در این خصوص سوال میکردم، تا مدتها نمیدانستند که چه فرد و یا افرادی اموال خودشان را وقف دانشگاه تهران کردهاند و این به عملکرد وقف در نهادهای مختلف باز میگردد.
ایکنا ـ عدم شفافیت در حوزه وقف به چه مسئله و موضوعی مرتبط است؟
ماهیت روشن نبودن مسئله کارکرد وقف به شفاف نبودن حوزههای آن بازمیگردد. حتی امام خمینی(ره) نیز در اوایل انقلاب چندینبار نسبت به این مسئله تذکر دادند. البته متولیان در برخی از امور وقف و نیت واقف تغییراتی دادند که عملکرد و کارکرد آن را تا حدودی متزلزل کرد. البته در برخی از مواقع نوع وقف را هم تغییر دادند. در برخی از مواقع کارکرد وقف به آموزش آن به جامعه باز میگردد، به این معنا که در بسیاری از موارد مردمی که قصد وقف اموالشان را داشتند نمیدانستند چه نیتی کارکرد بهتری خواهد داشت. در کنار این موضوع برخی معتقدند، اگرچه تغییراتی که در موضوعات وقف شده است، نهاد وقف را متزلزل میکند، اما کارکرد آن را در برخی از زمینهها ارتقا داده است. برای مثال گاهی واقف نیت خاصی داشته است و متولیان تصمیم میگیرند آن نیت را به سمت امور رفاهی نیازمندان سوق دهند که در اینجا تغییر نیت میتواند مثبت نیز باشد؛ البته این یک مسئله شرعی و شمشیر دولبه است که ممکن است خود نهاد وقف را به دلیل تغییر نیت واقف متزلزل کند.
در سال ۲۰۰۴ مقالهای را در خصوص بنیادها نوشتم و آن را به زبان انگلیسی منتشر کردم. این مقاله در خصوص نقش کمیته امداد در گسترش رفاه در ایران بود که آن را مورد ارزیابی قرار دادم. در آن مقاله سابقه تاریخی بنیادهایی که به رفاه مربوط میشدند را تشریح کردم؛ بهویژه ریشههای رشد خود بنیادها از جمله وقف را تشریح کردم. بعد از آن بنده را از طرف ایران به سمیناری دعوت کردند که سازمان اوقاف ترکیه این گردهمایی را برگزار میکرد؛ در این گردهمایی از همه بنیادهای مهم دنیا حضور داشتند. زمانی که کارکردهای مختلف آنها را با هم مقایسه میکردم به نتایج جالبی رسیدم. یکی از این موارد این بود که برای مثال در رابطه با نهاد وقف در کشورهایی مانند انگلستان که متولی وقف کلیساها هستند، شفافیت نسبت به کشور ما بیشتر است و آنها شفافتر نسبت به حسابرسی هزینهها در رقبات و موقوفاتی که دارند عمل میکنند. خود این موضوع باعث عملکرد بهتر آنها شده بود. اما امروز در کشور ما بسیاری از افراد نمیدانند که نهاد وقف چه کاری انجام داده است و شفافیت کمی وجود دارد.
درحقیقت کارکرد و نوع عملکرد وقف به نوع برخورد آن با واقف و مردم بازمیگردد. اگر میخواهیم که این مسئله در جامعه گسترش پیدا کند باید نسبت به اینکه با واقف و نیات آن و اینکه چگونه با مردم ارتباط برقرار میکند، دقت بیشتری داشته باشیم؛ لذا این ضعف در نهاد وقف ما وجود دارد که باید شفافتر عمل کند و مورد حسابرسی بیشتری قرار گیرد.
وقف موضوعی ارزشی است که براساس تکلیف دین شکل میگیرد و واقف نیت وقف کردن را تکلیف دینی خود میداند، بر همین اساس مدیر وقف هم تکلیف دینی خود را اجرای عمل به نیت واقف میداند و لذا لازم نمیبیند که گزارشی را ارائه دهد. این نشان میدهد که نهاد وقف در کشور ما مدرن نشده است. معمولاً کسی که وقف میکند به فکر ابعاد دیگر وقف نیست و با احساس به اینکه تکلیف دینی خودش را انجام داده است گزارشی هم از عملکرد مدیریت مطالبه نمیکند؛ اما اگر این تکلیف دینی به حق واقف تبدیل شود و این حق، قانونی شود ممکن است که ماهیت وقف را تغییر دهد. البته اساس وقف دینی بودن ماهیت آن است و اگر بعضا ضعفی در عملکرد گسترشی این حوزه مشاهده میشود شاید به دلیل عدم توجه به تأکیدات دینی و قرآنی در این عرصه باشد.
ایکنا ـ چگونه میتوان نیات واقفان را به سمت نیازهای روز جامعه سوق داد؟
امروز وارد عرصه جدیدی از زندگی شدهایم که دائما نیازهای جدید در آن بهوجود میآید. برای مثال اگر در گذشته یک نیاز در حاشیه بود، امروز همان نیاز رتبه اول را در زندگی افراد پیدا کرده است؛ لذا نیت واقف و هدایت آن به نیازهای روز جامعه میتواند عملکرد آن را اثرگذارتر کند، چراکه اگر دقت کنیم متوجه میشویم که تمامی نیات واقفان برای اجرای یک امر خیر بوده است و در مواقعی که نیت قبلی عملاً کارکرد و بازخوردی ندارد و نیاز امروز جامعه را برطرف نمیکند، باید واقفان را به سمت ضروریات جامعه هدایت کرد. این امر از موضوعات بسیار مهمی است که مقام معظم رهبری نیز بر آن تأکید دارند و باید شورای وقف نیز راهکارهای آن را استخراج کند.
در گذشته نیازها به آسانی تغییر پیدا نمیکرد، اما امروز دائما شاهد تغییر نیازها هستیم و حتی گاهی اوقات این نیازها برای جامعه حیاتی میشود. برای مثال کسانی هستند که کتابخانههای قدیمی بسیاری را وقف کردند تا مردم و علما از آنها استفاده کنند، اما از یک طرف هم حضور همه مردم در این کتابخانه ممکن نیست و لذا میطلبد که این کتابها دیجیتالی شده و در اختیار اهل علم قرار گیرد. در کتابخانه وزیری یزد واقف کتابخانه خودش را با صدها کتاب خطی وقف کرده است، اما متولیان امروز تمامی این کتب خطی را اسکن کرده و برای حفظ آثار نسخههای اسکن شده و دیجیتالی از آن کتب تهیه کردند، این در حالی بود که واقف آن زمان چیزی از دیجیتالی شدن نمیدانست و تنها کتابخانه را وقف کرده است و لذا امروز به دلیل نیاز، این اتفاق انجام شده است.
ایکنا ـ عملکرد مدیریت سازمان اوقاف و امور خیریه را چگونه ارزیابی میکنید و چه پیشنهادهایی در این حوزه دارید؟
تحقیق خاصی بر نحوه مدیریت سازمان اوقاف انجام ندادهام، اما زمانی که از دور به نحوه عملکرد آن نگاه میکنم، همین که این سازمان در سطح جامعه آنطور که باید و شاید نسبت به اموری که زیر نظر دارد دیده نمیشود، نشان از ضعف عملکرد است. وقف، به ویژه در زمان حال آنقدر اهمیت دارد که باید نه تنها در یک روز و 10 روز، بلکه در تمام روزهای سال و زندگی روزمره مردم دیده شود؛ بهویژه در دورانی که آن را دولت رفاهی مینامیم، باید جنبههای رفاهی، در سازمان اوقاف قویتر شود. تأکید اوقاف به مسائل مذهبی است، اما به نظر میرسد که این فعالیتها باید چندگانه وچندمنظوره شود؛ لذا باید حوزههای رفاهی در مسئله وقف ـ البته نه به این معنی که مردم مصرفزده شوند بلکه به این معنی که مردم را حمایت و هدایت کند تا بتوانند در جامعهای با نابرابری زیاد، از پس زندگی و مخارج آن بر بیایند ـ نسبت به گذشته قویتر دیده شود.
ایکنا ـ آیا سازمان اوقاف و وقف هم در کاهش نابرابریها نقش دارد؟ این نقش چگونه در زندگی مردم تسری پیدا میکند؟
در دوره جدید نابرابریها افزایش پیدا کرده است و انسجام اجتماعی را تحت شعاع قرار میدهد؛ لذا سازمان اوقاف در این زمینه وظیفه سنگینی دارد و باید وارد صحنه شود و باکارهای کارشناسی مختلف ابعاد این قضیه را بررسی کرده و خلأهای موجود را برطرف کند. برای مثال در زمینه مسکن، حمایت از آسیبهای اجتماعی و در بسیاری از حوزههای دیگر میتواند اثرگذار باشد. برهمین اساس اگر مشکلات روزمره مردم با تکیه بر موضوع وقف رفع شود، اهمیت و کارکرد وقف در زندگی مردم روشن میشود.
امروز باید تجدیدنظر اساسی در کارکرد و اهداف نهاد وقف در کشور انجام شود. امام خمینی(ره) تأکید داشتند که دولت اسلامی در مواردی باید چیزهای زیادی را تغییر دهد و این را نباید به حساب این بگذاریم که ما با این کار در نیت واقف تجدید نظر میکنیم؛ حتی در فقه اسلامی نیز این مسئله وجود دارد و باب اجتهاد باز است؛ لذا ما نیازهایی داریم که بیشتر آنها براساس نابرابرایهاست و لذا سازمان اوقاف هم نباید این عقیده را داشته باشد که رفع نابرابریها در جامعه فقط وظیفه دولت است و بنابر وظیفه، سازمان اوقاف نباید این کار را انجام دهد. به نظر میرسد که سازمان اوقاف باید بازنگری اساسی در این حوزه داشته باشد و با استفاده از نظر نخبگان به این نیازها رسیدگی کند، چراکه نابرابریهای اجتماعی اساس اتفاقات ناگوار در ابعاد کلان یک جامعه و حکومت خواهد شد و بر همین اساس سازمانهایی مانند اوقاف وظیفه سنگین بسیاری را در کاهش نابرابریها دارند.
این موضوع در تأکیدات مقام معظم رهبری نیز وجود دارد و ایشان در حکم تولیت آستان قدس رضوی، بر کاهش فقر و فقرزدایی تأکید داشتند و این نشان میدهد که مسئله فقرزدایی و کاهش آسیبهای اجتماعی از موارد مورد تأکید و دغدغه رهبر معظم انقلاب است و اینها باید در وظایف نهادهایی با رویکرد خیر دیده شود.
انتهای پیام