به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی نصیری، استاد سطح خارج حوزه علمیه، 19 آبانماه در ادامه نقد مطالب سها در نقد قرآن، گفت: یکی از مدعیات سها آن است که مبارزهطلبی قرآن مغالطه است، زیرا سخن هر فردی منحصر به فرد است همان طور که شعر فردوسی و حافظ منحصر به فرد است؛ همچنین مدعی است بر فرض اگر اصل مبارزهطلبی را بپذیریم میبینیم مطالبی برتر و زیباتر از قرآن مانند مثنوی مولوی و ... وجود دارد؛ بنابراین وی دو ادعا دارد: یکی ممکن نبودن تحدی، زیرا سخن هر کسی منحصر به فرد است و دیگری فرازمندی برخی متون بر قرآن است.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: در مورد ادعای اول، بطلان آن آشکار است، زیرا هر سخنی از ساختار و محتوا تشکیل شده؛ خدا قرآن را با 28 حرف عربی ساخته است، بنابراین چرا اصل مبارزهطلبی باطل باشد؟ زیرا هر فردی میتواند از این 28 حرف، سخن تولید کند و بنابراین کسی اگر مرد میدان است وارد شود؛ همچنین اگر مبارزهطلبی باطل بود، تمامی ورزشها باید تعطیل میشد، وانگهی مگر شرکتهای تولیدکننده نمیتوانند دیگران را دعوت به مبارزه کنند؟ اگر قرار بر انحصار بود که بسیاری از این کارها بیمعنا میشد.
نصیری اظهار کرد: ادعای دوم، بازی با کلمات با هدف فریب دادن مخاطب عام است؛ اینکه میگوید اشعار حافظ و سعدی و ... برتر از قرآن است، خودشان(شعرا) مدعی هستند هرچه دارند از قرآن است و اگر تار و پود و مدالیل قرآنی را از این اشعار بگیرید، چیزی ندارند؛ حافظ در اشعار خود میگوید «هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم». زرینکوب نقل کرده است که حافظ سه ساعت نزد قوام میرفته و تفسیر میخوانده است. همچنین حافظ بیان کرده من قرآن را به 14 روایت میخوانم، لذا حافظ را باید شاگردی از شاگردان قرآن تلقی کرد.
بنیانگذار مؤسسه معارف وحی و خرد اضافه کرد: شیخ بهایی در مورد مولوی میگوید «مثنوی معنوی مولوی/ هست قرآنی به لفظ پهلوی»؛ بنابراین چگونه میتوان گفت سخن مولوی از قرآن بالاتر است> این مانند آن است که بگوییم ابن عباس که گفته من هرچه دارم از امام علی است، از علی بالاتر است یا بهمنیار که شاگرد ابن سیناست، او را برتر از ابن سینا بدانیم. شکیب ارسلان در مصر سخنرانی کرده بود؛ فردی به او گفت که تو از علی پیشی گرفتی؛ او جواب داد: خاموش باش! من هرچه دارم از علی است.
نصیری بیان کرد: نکته دیگر اینکه آیا هر چه حافظ و مولوی و ... گفتهاند فرازمند است؟ و میتوانند تحدی کنند؟ هرگز چنین سخنی از سوی آنها بیان نشده و قابل بیان هم نیست؛ کسانی مانند احمد سمیعی گیلانی و زرین کوب و ... که در ادبیات خبره هستند، تأکید دارند همه غزلیات یا قصاید و ابیات این شعرای بزرگ فرازمند نیست و افت و فراز و فرود دارد و گاهی سخیف میشود.
وی اضافه کرد: از این مهمتر بحث محتواست؛ جبرگرایی، نکوهش زنان و دعوت به رخوت و سستی و حتی مطالب خلاف اخلاق هم در بیانات مولوی و هم سعدی و شعرای دیگر پیدا میشود؛ مثلاً داستان کنیزک و خر آنقدر موهن و بیپرده است که کسی قدرت بیان آن در فضای عمومی را ندارد؛ این در حالی است که در قرآن داستانی مانند زلیخا و یوسف کاملاً باحیا بیان شده است. امام صادق فرمودند که خداوند ستار است و بسیار با ادب سخن گفته است و برای بیان همبستری از عبارت «لامستم النساء« استفاده میکند.
استاد سطح عالی حوزه بیان کرد: بنابراین آغاز قرآن یعنی سوره علق و خاتمه آن سوره نصر، همه فرازمند است؛ هم چینش کلمات و ساختار و هم محتوا این ویژگی را دارد. از خالقیت و ربوبیت شروع کرده و با تسبیح و استغفار خاتمه میدهد. بنابراین شروع قرآن و خاتمه آن عالی و بینظیر است، لذا قرآن هم در ساختار و هم در محتوا تحدی کرده و 1400 سال است که کسی به این تحدی پاسخ نداده است، از این رو این سخن سها هم از اساس بیبنیاد است.
انتهای پیام