به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر آیتالله عباسی خراسانی با محوریت سوره بقره، روز دوشنبه، 24 آذرماه در مدرسه فیضیه حوزه علمیه قم برگزار شد. وی در این جلسه به تفسیر آیات 23 و 24 سوره بقره پرداخت. خداوند متعال در این آیات میفرماید: «وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ؛ و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كردهايم، شك داريد، پس اگر راست مىگوييد، سورهاى مانند آن بياوريد و گواهان خود را غير خدا فراخوانيد، پس اگر نكرديد و هرگز نمىتوانيد كرد، از آن آتشى كه سوختش مردمان و سنگها هستند و براى كافران آماده شده، بپرهيزيد».
وی در این جلسه اظهار کرد: در آیات پیشین، سخن از کفار و متقین بود و بعد هم امر به عبادت باری تعالی مطرح شد که اولین امر مطرحشده در قرآن به لحاظ سیر ترتیبی است. آیه 23 میفرماید: «وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا». «ریب» غیر از «شک» است. ریب، شک همراه با افترا و تهمت است. آیه میفرماید اگر شما شک دارید، این قرآن کتاب الاهی است و این رسول، رسول الاهی است و به او افترا میبندید، سورهای مثل قرآن بیاورید. سوره از «سور» گرفته شده است. سور یعنی هیجان همراه با اعتلا، چنانکه عرب میگوید «سار غضبه» یعنی خشمش به جوش آمد. معمولا در لغت بر دیواری که دور آبادی و شهر احاطه دارد و ارتفاع دارد، «سور» نامیده میشود. در منطق هم اصطلاح «سور» کاربرد دارد و به معنای حد و حدود قضایا است. در اصطلاح قرآن هر قطعهای از کتاب الهی «سوره» گفته میشود و سوره اصطلاحی در قرآن مصداق کامل قطعههای قرآنی است. در قرآن چندین جا کلمه «سوره» به کار برده شده است. تنوین «بِسُورَةٍ» هم تنوین وحدت است.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: واژه بعدی واژه «نَزَّلْنَا» است که بر نزول تدریجی دلالت دارد. «شهدا» هم جمع شهید و به معنای گواه و کارشناس نیست، بلکه به معنای یار و معین است. گاهی اوقات انسان در بعضی صحنهها که با خطر مواجه میشود، نیاز به یار و یاور دارد. اینجا هم خداوند به منافقین خطاب میکند اگر شک دارید، یاورانتان را بیاورید. نکته قابل دقت و اهمیت این است که این آیه بیانگر تحدی است؛ یعنی اولین آیهای است که در این سوره مفید تحدی است و خدای متعال، قرآن را به عنوان معجزه و به عنوان کتابی که قابل مثلیت نیست، مطرح کرده است. «مثل» هم تشابه در ماهیت چیزی است و فرق آن با «مَثَل» این است که مَثَل، دو ماهیت مختلف هستند که در خصوصیات و اوصاف همانند همدیگر هستند و مثل، دو چیز هستند که ماهیتشان یکی باشد. بنابراین آیه میفرماید اگر شما در توانتان هست، همانند این قرآن بیاورید.
وی ادامه داد: نکته مهم دیگری که اینجا مطرح و قابل دقت است، در مورد مرجع ضمیر «مِنْ مِثْلِهِ» است. یک احتمال این است که به «مِمَّا نَزَّلْنَا» برگردد؛ یعنی مثل قرآن بیاورید. اگر اینطور باشد، تحدی در آیه شریفه و استدلال علیه منافقین برای آوردن قرآن است. یک احتمال دیگر این است که ضمیر، به «عبدنا» برگردد؛ یعنی اگر شما در آیات قرآن شک دارید، همانند این عبد ما بیاورید؛ پیامبری که امی است و بر تمام انبیای الهی احاطه دارد. تعبیر «عبدنا» هم بسیار قابل اهمیت است، با توجه به اینکه خطاب حضرت حق به انسان برای عبادت است و عبادت برای تقواست و تقوا هم برای فلاح است و فلاح، سرمنزل هستی انسان و سیر کمالات انسان است. ظاهراً در این آیه شریفه، «ریب» به لحاظ شککننده وجود دارد، اما «ریب» به لحاظ حقیقت در آیه «لاریب فیه» نفی شده است. این جمله در مقام نفی است و میگوید حقیقت قرآن هیچ شکی ندارد، ولی منافاتی ندارد برخی در قرآن راه بیراهه بروند و یک عده با قلب مریضشان در آن تردید کنند.
عباسی خراسانی در ادامه تصریح کرد: در این آیه خطاب به «عبدنا» است و این دلیل بر این است که هستی برای عبادت است و عبد مطلق، رسول مکرم اسلام است. بنابراین در تمام نمازها، تشهد واجب است و در تشهد باید شهادت به رسالت و عبودیت پیامبر(ص) بدهیم، چون این رسول مکرم(ص) عبد محض الاهی است، لذا در قرآن کلمه «عبد» بدون اسم و بدون قید جز راجع به پیامبر(ص) به کار برده نشده است و این دلیل بر این است که این قرآن بر عبد مطلق نازل شده است و این دلیل بر سیادت این سید بزرگوار است. آیه بعدی میفرماید اگر این کار را نکردید، بپرهیزید از آتشی که وقود آن مردم و سنگ هستند و این آتش برای کافرین آماده شده است. قطعا اینها در مقام تحدی قرآن دستشان خالی است و قرآن دارای اعجاز است؛ هم اعجاز ساختاری و لفظی و هم اعجاز معنوی و باطنی و محتوایی. بحث اعجاز بحث بسیار مهمی است که چندین جلسه درس و بحث را میطلبد.
انتهای پیام