به گزارش ایکنا، نشست علمی «امکانسنجی تشدید مجازات قتل فرزند توسط پدر از منظر فقهی، حقوقی و جرمشناختی»، امروز چهارشنبه، سوم دیماه به صورت مجازی و با سخنرانی معصومه ابتکار، معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده، حجتالاسلام والملسمین محمد سروشمحلاتی، استاد خارج فقه حوزه علمیه، حسین سلیمانی، استادیار و معاون پژوهشی دانشگاه مفید و سودابه رضوانی، استادیار دانشگاه خوارزمی برگزار شد. در ادامه متن سخنان حسین سلیمانی را میخوانید؛
وقتی داشتم پیامها و مطالب در مورد قتل رومینا را بررسی میکردم، به خبر جدید دیگری برخوردم که دیروز رسانهای شد و آن اینکه یک دختر 21 ساله نجفآبادی به دست پدر به قتل رسید و پدرش نیز جنازه فرزند را در گونی پیچید و در بیابان رها کرد. این پدر نیز در انتظار کیفر است و این آخرین خبر از قتل فرزند است که رسانهای شده است. دادگاه نیز پدر رومینا را به 9 سال حبس محکوم کرد و با توجه به تغییراتی که اخیراً در قانون رخ داده، احتمالاً پدر شیدای 21 ساله خوشاقبالتر از پدر رومینا باشد، چون با اصلاحی که در ماده 18 قانون اعمال شد، قاضی مکلف به این است که حکم کمتری برای زندان بدهد و بین سه تا 10 سال، قاضی باید به سه سال حبس حکم دهد، مگر اینکه موارد چندگانهای که در ماده 18 ذکر شده، متقاعدکننده باشد، مانند انگیزه، شیوه ارتکاب جرم و ... که قاضی را متقاعد کند که از حداقل، کیفر فراتر رود.
به یک مورد دیگر نیز برخورد کردم و آن ندامتنامهای از دختر دیگری معروف به سحر تبر بود که در فضای مجازی و ... نیز پخش شد. این دختر که به دلیل گریمهای عجیب در فضای مجازی شهرتی بههم زده بود، دستگیر شد و در سن 19 سالگی بسیار خوشاقبال بود که اتهام افساد فیالارض که در پروندهاش بود یا معاونت در افساد فی الارض مورد حکم قرار نگرفت و فقط به 10 سال حبس محکوم شد و آنچه در فضای پُرالتهاب جامعه میبینیم، مقایسه این احکام است. پدری که با داس فرزندش را میکشد، به 9 سال حبس محکوم میشود و دختری که صرفاً با گریمهای غیرعادی در فضای مجازی فالوور دستوپا میکند، به 10 سال حبس محکوم میکند و این یعنی ایرادی وجود دارد که جامعه متقاعد نمیشود و اینها را مقایسه میکنند.
در نظام کیفری اسلام، این جرم به قدری سنگین است که کشتن یک انسان برابر با کشتن تمامی انسانها تلقی شده است. قانونگذار ما به تبع فقه، مجازات قتل عمد را قصاص دانسته، اما مواردی را موجب قصاص نمیداند که از جمله کشتن فرزند از سوی پدر است. اما پرسشی که دارم این است که آیا کیفر قصاص که قانوناً قابل اعمال نیست، در حالی که پدر فرزند را بکشد، برای چنین رفتاری موجه است یا خیر؟ پاسخ من آشکارا منفی است.
دلیل اول به نگاه کیفری قرآن به مقوله جرم برمیگردد. قرآن گرچه به جهت گناه بودن رفتارها توجه دارد و به جهنم ابدی وعده میدهد و بر ناشایست بودن قتل تأکید میکند، اما در مقوله جرم، آسانگیرانه برخورد میکند و شاید فقط برای قتل، کیفر قصاص پیشبینی شده و قصاص نیز جنبه پیشگیرانه دارد و قرآن تأکید دارد در قصاص حیات است، اما نهاینکه قصاص فضیلت باشد. بیان قرآن در مورد قصاص اینطور است که ای مردم، فضیلت آن است که اگر کسی از شما را کشتند، عفو کنید، اما اگر نمیخواهید، فقط قاتل را قصاص کنید و اگر بیگناهی را بکشید، گویا همه انسانها را کشتهاید و این نگاهی است که به قتل دارد.
فقه نیز گرچه دایره جرائم را توسعه داده و جرائم زیادی را مستوجب اعدام دانسته، اما دیدگاههایی است که قابل تأمل است. بسیاری از فقهای شیعه اجرای کیفرهای شرعی را به حضور امام معصوم منوط میکنند و افزون بر این، باید توجه کنید زمانی که دلیل مسلم وجود ندارد، قواعد به نفع عدم سلب حیات مطرح میشود و مانع میشود که حکم سلب حیات را توسعه دهیم و از آنجا که فقهای شیعی، به اتفاق قائل به عدم قصاص پدر در صورت قتل فرزند هستند، هر استدلالی که تلاش کند قصاص را تجویز کند، شاید ناروا باشد و حتی فقها گفتهاند اگر مردی زنش را بکشد، فرزندشان نمیتواند خواستار قصاص باشد و بسیاری از فقها در این فرض نیز اجازه ندادهاند که فرزندی خواهان قصاص پدر شود.
افزودن مادر به اینجا نیز کاملاً موجه است و هرچند که این ادعا مطابق با نظر اکثر فقها نیست، اما از یکسو نظر اقلیتی از آنها به این نظریه تعلق گرفته و قواعد نیز پشتیبانی میکند و واژه «والد» که به آن استناد میکند نیز ظرفیت این را دارد که به گونهای تفسیر شود که شامل مادر نیز شود و اگر بخواهیم حکمتی برای آن بیابیم، بتوانیم مادر را به پدر در قتل فرزند ملحق کنیم.
اما گرایش نظامهای بینالمللی حقوق بشری به حذف کیفر اعدام پیش میروند و ملزم شدند یا کیفر اعدام را حذف کنند یا آن را به مهمترین جنایات محدود کنند و تأکید شده اینکه اجازه داده شده در مهمترین جنایات اعدام صورت گیرد، به این معنا نیست که میتوانند مجازات اعدام را حفظ کنند.
البته کشور ما در صدر کشورهای اعدامکننده است و در کنار آمریکا، چین و عربستان قرار دارد و همین میزان محدود کردن کیفر سلب حیات نیز که اتفاق افتاده، امر شایستهای است و در این مسئله باید عواطف پدری را نیز در نظر گرفت که اگر به صورت واقعبینانه نگاه کنید، در این موارد در عنصر عمد نیز میتوانید خدشه کنید و در بیشتر موارد، پدر طوری دچار احساسات میشود که به نظر، میشود عمد در معنای واقعیاش محقق نباشد و قتل درجه یک را به سختی میشود قبول کرد، مگر اینکه پدر با برنامهریزی این کار را کرده باشد.
اگر با این استحسانات جلو برویم و کیفر قصاص را مناسب ندانیم، برای پیشگیری از این جرم چه باید کرد؟ مجازاتی که پیشگیرانه باشد و مقتضای انصاف را داشته باشد، چیست؟ چیزی که در فقه آمده، پرداخت دیه است و پدر باید دیه را به سایر اولیای دم بدهد، اما در کنار این، فقها تعزیر را نیز در نظر گرفتهاند و براساس قاعده عام میگویند مرتکب هر گناه کبیرهای مستوجب تعزیر است و فقها میگویند از این باب میشود پدر را تعزیر کرد و قاعده خاصی را نیز در قتل آوردهاند که اگر کسی فرزندش را کشت، قصاص نمیشود، اما به شکل شدیدی میشود او را مجازات یا تبعید کرد.
گزارش از سیدمیلاد اوصیاء
انتهای پیام