به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی نصیری، استاد سطح خارج حوزه علمیه، هفتم دیماه در ادامه مباحث نقد مطالب سها، گفت: وی وجود ناسخ و منسوخ در قرآن را دلیلی برای عدم فهم قرآن بر شمرده و گفته در موارد فراوانی حکمهای قبلی قرآن توسط آیات بعد نسخ شده است؛ مثلاً پیامبر در مکه آزادی بیان را آزاد میدانسته، ولی در مدینه و بعد از تشکیل حکومت آن را ممنوع کرده است.
وی با بیان اینکه انتساب این مسئله به پیامبر(ص) کذب و خلاف واقع است، اظهار کرد: او گفته نسخ بر روی بیش از 100 آیه تأثیر گذاشته و جالب اینکه ذکر نشده که ناسخ کدام و منسوخ کدام است، لذا برای فهم آن باید سراغ کتابهای مرتبط برویم، ولی باز علما و مفسران در فهم آن دچار خطا شدهاند.
نصیری بیان کرد: مسئله نسخ از جمله مباحثی است که به درستی مورد تبیین، واکاوی و حلاجی قرار نگرفت، لذا حتی در میان عموم اندیشمندان علوم قرآنی دچار سوء فهم شد؛ نسخ در لغت به معنای ازاله است؛ در مورد معنای اصطلاحی هم این مقدار قابل پذیرش است که یک گزارهای عموماً فقهی مدتی بوده، اما براساس مصلحت ثانوی آن گزاره برداشته شده است. درست مانند اینکه شریعت محمدی، شریعت عیسوی را نسخ کرده یا مسئله تغییر قبله.
استاد سطح خارج حوزه علمیه با بیان اینکه در علم اصول، دلیل ناسخ مفسر دلیل منسوخ است، اظهار کرد: این مسئله در علوم حدیث بازتاب زیادی دارد و وقتی وارد عرصه قرآن شده، برخی گفتهاند 200 تا 300 آیه نسخ شده است؛ مثلاً اگر کسی مدعی شود که ما صد آیه در مورد عفو و صفح و گذشت درباره کافران داریم؛ وقتی یکسری آیات دیگر مانند آیات جهاد و مقاتله میآید، آنها نسخ میشود، وقتی این طور بیمبنا حرف زده شود، نتیجه آن است که عفو و صفح در مکه بوده، اما در مدینه با دستور قتال و جنگ همه آنها از بین رفته است، لذا راه یافتن چنین آیاتی به قرآن که در عمل ساقط است، چه سودی برای مخاطب امروزی دارد؟ و از اینجا شبهات شکل میگیرد.
بنیانگذار مؤسسه معارف وحی و خرد با بیان اینکه آیتالله خویی با اینکه اندکی به بحث علوم قرآنی و تفسیر پرداخت، ولی خدمات شایانی داشت، اضافه کرد: ورود ایشان به بحث نسخ بسیار هوشمندانه بود به گونهای که آیتلله معرفت در اواخر عمر به نظر ایشان در باب ناسخ و منسوخ تمایل یافت و از نظر خود برگشت و نسخ مشروط را پذیرفت.
نصیری اظهار کرد: گاهی کسی میگوید ما ناسخ و منسوخ در قرآن نداریم و هرچه هست، عام و خاص و مقید و مطلق و ... است؛ حقیقت آن است که به صورت کلی نمیتوان ناسخ و منسوخ را رد کرد، اما باید بدانیم احکام خدا در قرآن گاهی تلورانسی است و سیالیت دارد؛ صوفیه وقتی در نزد امام صادق بر زهد و ترک دنیا استدلال و حضرت را توبیخ کردند که شما چرا زاهد نیستید، شماری از آیات قرآن را آوردند که مؤمنان در دوره رفاه و آسایش میتوانند در رفاه بیشتری باشند؛ این استدلال حضرت دال بر این نیست که آیات دیگر فاقد اهمیت و ارزش هستند.
وی تأکید کرد: این استدلال مؤید آن سیالیت آیات است. اگر در دوره تنگنا مانند صدر اسلام هستید، باید زاهدانه عمل کنید تا با سطح زندگی افراد فقیر همراهی شود، اما اگر اجتماع وارد رونق و رفاه شد، بالابردن سطح زندگی هیچ ایرادی ندارد؛ بنابراین آیات منسوخ ازاله واقعی ندارند، منتهی بسته به شرایط جنگ و صلح و فقر و غنا و ... دارد. بنابراین نسخ به معنای مصطلح میتواند وجود داشته باشد، اما با یک تفاوت اساسی که در علوم قرآنی و اصول به درستی تبیین نشده است.
نصیری اضافه کرد: این تفاوت آن است که ناسخ میتواند وجود داشته باشد، اما نه اینکه منسوخ را بمیراند و از بیخ و بن برکند و آن را ضایع کند و از فایده بیندازد؛ بلکه با توجه به شرایط، حکم ناسخ اجرا میشود و وقتی شرایط ناسخ تمام شد، منسوخ قابل اجراست. شاید نسخ مشروط استاد آیتالله معرفت میتواند ناظر به همین مسئله باشد.
انتهای پیام