به گزارش ایکنا، نشست علمی ــ تخصصی «بایستههای ادب اختلاف در آموزش و پژوهش» با حضور آیت الله احمد مبلغی، محمدعادل ضیایی و عابدین مؤمنی، روز گذشته 15 بهمنماه در دانشگاه مذاهب اسلامی به صورت مجازی شد.
احمد مبلغی، عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس شورای دینپژوهان کشور در مقدمه سخنان خود به دو محور اشاره کرد. در محور نخست وی در بابِ «اهمیت آداب» گفت: آداب یک امر ارزشی ـ اخلاقی است. امر ارزشی، اگر لباس اجتماعی به تن کند در ادبیات اسلامی «آداب» نامیده میشود. آداب ماهیت فرهنگی دارد. زمانی که آداب به میان میآید طبیعتاً باید به فرهنگ وصل شد. کارکرد آن متنوع است و حتی با قانون تنه میزند. قانون منوط به آداب است. تا آنجا که به خلوص نیز میانجامد. سخن از آداب سخن از ارتقای اجتماعی است. فرایندی از ارزش و ارزشگذاری است.
مبلغی در محور دوم سخنان خود به اهمیت «انصاف علمی» اشاره کرد. داشتن انصاف علمی از ضروریات آداب بهشمار میآید و عنایت به آن در همه زمینهها مهم و ضروری است اما، در عرصه پژوهش و آموزش ضروریتر است و نبودِ آن بسیار مخل است؛ انصاف علمی بر محتوایابی نیز تأثیر میگذارد و فضای ابداع و ابتکار را فراهم میکند. بداخلاقی و بیاخلاقی در فضای دانش خیلی ضررش از بازار، خانواده و غیره بیشتر است.
این نظریهپرداز مطالعات تقریبی تأکید کردند که انصاف علمی، مقدمه انصاف اجتماعی است و بدون توجه به «اهمیت آداب» و «انصاف علمی» این مهم محقق نخواهد شد.
احمد مبلغی در بخش اصلی سخنان خود بر «ضرورت توجه به ساحتهای شکلگیری آداب پژوهش و آموزش در مطالعات تقریبی» اشاره کرد و آن را بر شش اصل استوار ساخت:
1) ذکر منشأ دیدگاه
دیدگاه، حرف اصلی را در پژوهش و آموزش میزند. باید توجه داشت در ذکر منشأ «دیدگاه» انصاف علمی را رعایت کنیم و به سرقت علمی دچار نشویم که نوعی بداخلاقی علمی است و اثرات منفی دارد. اصل صداقت در علم از جاهای دیگر مهمتر است؛
2) نقل دیدگاه
نقل دیدگاه بسیار حساس است؛ نقل باید دقیق باشد و عین عبارت ذکر گردد. قیچی کردن عبارت امر معقول و صحیحی نیست؛
3) پذیرش دیدگاه
در پذیرش دیدگاه اگر دیدگاهی ذکر شد و حق بود، حتی از مذهبی غیر از مذهب خود باید آن را پذیرفت. مرحوم سید مرتضی در درسهای خود میگفت: «آنچه در نفس من مطرح میشود نسبت به رأی شافعی، بیتعصب میپذیرم». در پذیرش نباید تعصبآمیز عمل کنیم؛
4) وصف دیدگاه
وصف غیر از نقل است. وصف، متصف به اوصافی است که باید ذکر شود. ابعاد تاریخی، عمقی بودن و کارآمدی دیدگاه در وصف آن باید گفت. در خصوص کارآمدی دیدگاه ذکر این نکته مهم است که اگر به عنوان مثال خلأیی در فقه است زمانی که وصف دیدگاهی میشود و تزریق میگردد کارآمدی و عملیاتی بودن دیدگاه خود را نشان میدهد. مرحوم شهید صدر خانههای خالی نظریه خود را با نظریات اهل سنت پر میکرد؛
5) نقد دیدگاه
در نقد باید منصفانه و بدور از تعصب و فضای تعصب – مهمتر از تعصب است- عمل کرد همچنین مشخص کردن بنایی یا مبنایی بودن نقد حائز اهمیت است؛
6) به کارگیری دیدگاه
اگر میخواهیم برای امت نسخه بپیچیم این را باید در نظر بگیریم که امت تنها شیعیان و اهل سنت نیستند؛ بلکه همه افراد با مذاهب مختلف را در بر میگیرد و این نسخه باید مبتنی بر تبادل اندیشهها باشد.
محمد عادل ضیایی، عضو هیأت علمی و مدیر گروه فقه شافعی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران سخنان خود را این چنین آغاز کرد که مهمترین موضوع در بحث ادب اختلاف ضرورت رجوع به رفتار و کردار سلف صالح و نحوۀ تعامل آنان با همدیگر است. میتوانیم شیوۀ ایشان را بهعنوان مقتدای خود در نظر؛ مطمئناً این شیوه، میتواند ما را هرچه بهتر و مناسبتر در نهادینه کردن آداب اختلاف کمک کند. اگر به نسل طلایی که در صدر اسلام حضور داشتند توجه کنیم میبینیم که با وجود اختلافاتی با همدیگر در نهایت احترام متقابل امور را انجام میدادند.
اصل اولیه در احترام به دیگران توجه به «انسانیت» است؛ همه انسانند و انسانها بنا بر طبیعت انسانی خود جایزالخطا و صواب هستند. امام مالک میفرمایند: همه انسانها اشتباه میکنند و حرف درست هم میزنند و به تعبیری، کلام همه انسانها أخذ میشود و رد هم میشود؛ سپس با اشاره به روضۀ پیامبر میگویند: «إلا صاحبَ هذا القبر...». بنابراین، اگر امکان خطا و صواب را برای انسانها به عنوان یک مبنای اولیه بپذیریم، این امکان را هم خواهیم پذیرفت که هم خود ما و هم همکیشان ما ممکن است اشتباه کنیم و دیگران هم احتمال خطا دارند؛ اگر این مبنا را نپذیریم نمیتوانیم مدعی ادب اختلاف باشیم و اگر فردی مطلقنگر باشد نمیتواند ادب اختلاف را اجرا کند.
امام شافعی می فرماید: «قولي صواب يحتمل الخطأ و قول المخالف خطأ يحتمل الصواب»: سخن و نظر من صواب است و احتمال خطا هم در آن میرود، نیز سخن و نظر مخالفِ من هم خطا است و البته احتمال صواب هم در آن است. این سخن، شیوۀ تعامل با دیگری هم در پژوهش، هم در آموزش و هم در احترام اجتماعی با مخالف را به ما میآموزد. نمونههای زیادی در صدر اسلام بود که با وجود اختلافات بسیار با یکدیگر، احترام و آداب اختلاف را رعایت میکردند.
اختلاف یعنی وجود فهمهای مختلف
عابدین مؤمنی، عضو هیأت علمی گروه فقه و حقوق دانشگاه تهران در این نشست گفت: اختلاف میان مذاهب اسلامی همانند هر حوزه علمی مانند پزشکی، قضاوت، تدریس و ... نخستین اصل در رعایت ادب اختلاف، داشتن صلاحیت علمی است. اختلاف یعنی وجود فهمهای مختلف که ممکن است وجود داشته باشد. منظور از ادب اختلاف روابط ارزشی و فرهنگی، بزرگوارانه و با کرامت اسلامی در همه عرصههای اسلامی با یکدیگر است. وی گفتند: جایی که بشر هست در کنار آن اختلاف هم هست. این اختلاف ایرادی ندارد اما نباید اختلاف را با نزاع اشتباه گرفت. از اینرو ادب اختلاف یعنی نبود نزاع و درگیری. در موضوعات اختلافی ممکن است نسبت به سخنان همدیگر نیت سوء نداشته باشیم بلکه سخنان همدیگر را براساس اجتهاد خود درک کنیم اما این گونه نیست که حرف طرف مقابل همان باشد که ما درک و بیان میکنیم، شاید به گونه دیگری باشد. در واقع ما نباید براساس اینکه اجتهاد من این است سخنی را بار کنیم که کسی نتواند آن را تحمل نکند.
وی درباره نفی و انکار حکم قطعی براساس اجتهاد شخصی و رد تکفیر از کتابهای المواهب السنیۀ میرزا مهدی اصفهانی، تهافت الفلاسفۀ از غزالی و تهافتالتهاتف از ابنرشد مثالهایی گفت: این اجتهادها به کلام معصومان نیست بلکه اجتهاد به کلام انسانهای عادی است پس به علت ویژگیهای نفسانی و داشتن فهمهای مختلف باید در تفسیر مطالب خود و صادر کردن حکم مواظب باشیم.
بسیاری از سخنانی که مسلمانان به یکدیگر نسبت میدهند درست نیست، زیرا ممکن است لزوماً تفسیر ما درست نباشد یا لزوماً تفسیر طرف مقابل درست نباشد. از اینرو در نقل سخنان دیگری باید احتمال بدهیم که شاید دیدگاهش را نقل نکرده یا نفهمیده باشیم و او را تکفیر کنیم. این امر به هیچ وجه وجاهت ندارد.
روی همرفته باید گفت: در بیان آراء و اندیشههای دیگران به این توجه کنیم که آیا کسانی که چیزی به آنها نسبت میدهیم میپذیرند و برای آنها مستند است و اینکه سخنان طرف مقابل را درست نقل میکنیم و مستندات ما درست است؟ افزون بر اینها، آراء مذهبی، اجتهادی است، پس من که نظر خودم را درست میدانم باید احتمال درست بودن نظر طرف مقابل را هم بدهم. طرف مقابل هم که نظر خودش را درست میداند باید احتمال درست بودن نظر من را بدهد.
به طور کلی نباید با جزمیت و قطعیت سخن بگوییم و طرف مقابل را تخطئه و تکفیر کنیم. اینها قواعدی است که لازم است در کلاسهای آموزشی و تدریس استادان دانشگاه مذاهب اسلامی رعایت شود.
انتهای پیام