به گزارش ایکنا، حجتالاسلام مهراب صادقنیا یادداشتی درباره انتظار منفی به رشته تحریر درآورده که متن آن از نظر میگذرد؛
«خانم مری جو ویور در کتاب درآمدی به مسیحیت، برخی از گروههای مسیحی که در انتظار بازگشت عیسی مسیح و برقرار ملکوت الهی هستند را «انزواطلبهای روانی» لقب میدهد. از نگاه او انزواطلبهای روانی کسانی هستند که اگر چه با جسمِ خویش در جهان طبیعی زندگی میکنند و از آن برخوردارند؛ ولی روح خود را به این جهان متعلّق نمیدانند و تمام فکر و ذکرشان به یک آینده طلایی معطوف است که کتاب مقدس آن را وعده داده است.
به بیان دیگر، امروزشان را به پای فردایی که کتاب مقدس به آنها وعده داده است، هزینه میکنند. آنها وضع موجود را مطلوب نمیدانند و ممکن است از آن ناراضی باشند؛ ولی تحقق وضعیّتِ آرمانی را به بازگشت منجیِ موعود مشروط میدانند و نه احساس مسئولیّت و تلاشِ خود. انزواطلبهای روانی روحشان از شرایط ناپسند جهانی که در آن زندگی میکنند، آزرده و رنجور است، اما بهجای آنکه خود را مسئول تغییر وضعیّت آزاردهنده بدانند، زیر چترِ انتظار پناه میگیرند و ظلم، بیعدالتی، تبعیض، و ناامنی را با رؤیای برقرار ملکوت تحمل میکنند.
نتیجه اینکه، از این گروهها نمیتوان انتظار مسئولیتپذیری، انقلاب، و تلاش برای تغییر وضع موجود و رویارویی با زمینههای پیدایش آن را داشت. به همین دلیل است که برخی از دینپژوهان معتقدند که این گونه از موعودباوری یک آفت بزرگ اجتماعی است که امکان پویایی و تغییر مثبت اجتماعی را از بین میبرد و نیز ابزاری است برای حاکمان که به وسیله آن جامعه را از اندیشه در باره نامناسب بودنِ وضع موجود دور کنند و شهروندانی رام و سر به راه داشته باشند.
شوآرتز در مدخل هزارهگرایی از دائرةالمعارف دین (میرچا الیاده) به نقل شماری از دینپژوهان اینگونه از هزارهگرایی را اینگونه معرفی میکند: «یک بیماری واگیردار که باید قرنطینه شود» و یا «جوش چرکینی که باید به آن نیشتر زد» و یا «غذای در حال جوشیدن که باید مراقب بود سر نرود».
انتهای پیام