به گزارش ایکنا، نشست «شادکامی در اسلام» با حضور حجتالاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه شامگاه هفتم اردیبهشتماه از سوی مؤسسه مفتاح کرامت برگزار شد.
حجتالاسلام آذربایجانی با بیان اینکه این بحث از سه منظر عرفان و فلسفه، فقه و اخلاق قابل گفتوگوست، گفت: شادکامی به معنای انبساط نفس و در عربی معادل فَرِح است که در قرآن گاهی به معنای سرور، گاهی رضا و گاهی غرور است. این واژه هم در حق و هم درباره باطل و هم امور مادی و هم معنوی به کار میرود. کریمه «لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ» ناظر به جنبه منفی و «فَرِحِینَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» ناظر به جنبه مثبت است.
وی با بیان اینکه شادکامی از نظر روانشناسی یکی از چند هیجانات اصلی و پایه انسان است، اظهار کرد: شادکامی نمادهای بیرونی مانند خندیدن و شوخی دارد؛ ابتدا به لذتگرایی شادکامی توجه داشتند و ابعاد جسمانی آن را مورد توجه قرار دادند، ولی در حدود ۴۰ سال اخیر مکتب روانشناسی مثبت به وجود آمد که به ویژگیها و توانمندیهای مثبت انسان توجه دارد، ولی قبل از آن عمدتاً تمرکز بر روی درمان بیماریهایی چون اسکیزوفرنی و ... بود که این روانشناسی بر توانمندیهای انسان تمرکز یافت که یکی از محورهای آنها شادزیستن است.
آذربایجانی گفت: در تحقیقات بیطرفانه، ده کشور شاد را بررسی کردهاند که دانمارک، فنلاند، سوئیس و سوئد و بلژیک در میان آنها هستند، در این کشورها میزان ساعات کار در هفته، نرخ بیکاری، استحکام خانواده، بیمه همگانی، پایین بودن آمار طلاق، آلودگی زیست محیطی، امکانات رفاهی و شهرنشینی سنجش شده و از آمار بهتری نسبت به دیگر کشورها برخوردارند.
وی با بیان اینکه امروزه شادکامی را ملاک و نشانه زندگی خوب و کیفیت زندگی تلقی میکنند نه فقط یک هیجان، تصریح کرد: ممکن است کسی ۸۰ سال عمر کند، ولی کیفیت زندگی خوبی نداشته باشد؛ بنابراین شادکامی نماد زندگی خوب قلمداد میشود؛ برخی روانشناسان گفتهاند همان طور که انسان اگر آب و اکسیژن نداشته باشد میمیرد، شادی هم یکی از سه نیاز روانی انسان در کنار آرامش و رضایت است.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به شادی در اسلام، بیان کرد: فقه با ابراز شادکامی یعنی خندیدن و مزاح کردن مشکلی ندارد بلکه شوخی کردن در روایات متعدد به عنوان یکی از ویژگیهای مؤمن شمرده شده است. از پیامبر(ص) نقل است که منافق خشمگین و غمناک است، ولی مؤمن شاد زندگی میکند که منشأ آن رضایت به قضای الهی است یا سرور در آخرت فضیلت برای بهشتیان برشمرده شده است: «وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا؛ یا «وَیَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا»(انشقاق/۹).
آذربایجانی اضافه کرد: غنیمت شمردن به نشاط از دیگر ابواب روایات است که بر نشاط داشتن برای آخرت تأکید شده است و اینکه انسان با تبسم شادی خود را به دیگران نشان دهد جزء ویژگی صالحان برشمرده شده است؛ در روایت بیان شده که انسان باید زیانهای مرتبط با اندوه را کنار بگذارد و از ترشرویی دست بردارد و موانع شادکامی مانند خودشیفتگی، حسادت، کینهورزی و خشم، آرزواندیشی، ترس، بیتابی، شتابزدگی، دنیادوستی و بدهکاری و فقر را بزداید.
وی افزود: نه تنها شادی و شادکامی در اسلام جایز بلکه راجح است؛ البته دست زدن و رقص جزء مواردی است که محل بحث در نزد فقهاست. در این موارد برخی، چون آیتالله نوری همدانی و فاضل لنکرانی با شروطی رقص را بلااشکال میدانند؛ مانند رقص زن برای شوهر و برعکس و مرد برای مرد.
آذربایجانی با اشاره به شادکامی از منظر اخلاق بیان کرد: آیا شادکامی فضیلت اخلاقی و یا رذیلت اخلاقی است؟؛ صراحتاً چیزی نداریم، ولی بنده بررسی کردم در کتاب جامعالسعادات آن را فضیلت ذکر کرده است، زیرا تناسب با رضا دارد و از طرفی فرموده که حزن و غم با نارضایتی تناسب دارد؛ «الحزن فهو تحسر و تألم لفقد محبوبهم و ...»؛ رضا نفس را از ورود به جزع و فزع نهی میکند، ولی سرور بالاتر از رضایت هم هست؛ یعنی فرد احساس رضایت دارد ولو اینکه ابتهاجی نداشته باشد، ولی در شادکامی، فرد راضی است و شاد است.
وی اظهار کرد: صاحب جامعالسعادات آیه «الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا یُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» را هم شاهد گرفته است؛ البته فرح و شادی که سبب سرگرمی انسان به زندگی زودگذر دینا باشد نفی شده است؛ فرح و شادکامی باید برگرفته از خوشی و رضایت خدا باشد و انسان را برای آخرت آماده کند. پس شادکامی در دانش اخلاق، ملکه نفسانی است که جزء فضائل و نشانه رضا به تقدیرات الهی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه ابنسینا در نمط هشتم اشارات به این بحث پرداخته و آورده است که سعادت عمیقترین شادکامی است، تصریح کرد: این پرسش فلسفی را ابنسینا مطرح کرده که آیا شادکامی به استفاده بیشتر از نعمات است؟ او پاسخ گفته که لذات این دنیا خوب است، ولی لذات باطنی برتر از دنیوی و لذات عقلی و معنوی بالاتر و برتر از لذات حسی است، زیرا دوام و پایداری بیشتری دارد.
وی اضافه کرد: انسان سالها بعد از آنکه به یک مطلب علمی دست یافته از آن لذت میبرد؛ همچنین لذات باطنی و عقلی خلوص بیشتری دارد؛ لذات مادی مانند خوردن و جنسی مشوب به یکسری آزار، اذیت و خسته شدن است و خالص نیست، ولی در لذات عقلی و باطنی خلوص وجود دارد و دلیل دیگر هم فراگیرتر بودن این لذات است؛ زیرا انسان وقتی غذایی خورد بخشی از بدنش درگیر است، ولی در لذت معنوی و عقلی همه جان او لذت میبرد. ابنسینا نتیجه گرفته که باید به سمت شادکامیهای مادی برویم، ولی رجحان با شادیهای باطنی و معنوی است.
آذربایجانی اضافه کرد: در نمط دیگری آورده است که عارف سرزنده و خوشرو و خندان است، هم افراد کوچک را تکریم میکند و هم بزرگان را و عارف کسی است که خوشحالی خود را مستقیماً از حق میگیرد و در هر چیزی رضایت او را ملاک قرار میدهد. نتیجه اینکه در رویکرد فلسفی و عرفانی شادکامی یک فضیلت است، بلکه در نگاه عارفانه کسی که خود را در مواجهه با خدا میبیند از همه چیز خوشحال میشود و در هر چیزی خدا را میبیند؛ لذا ناراحتی و کدربودن برای او معنا ندارد.
وی افزود: شادمانی در هر سه لایه عرفانی، اخلاقی و فلسفی مورد رغبت و تأکید است؛ پس نگاه اسلام مثبت بوده است. البته در واقعیت جامعه ما با این موضوع خیلی فاضله داریم و دچار افسردگی اجتماعی شدهایم و مسائل بعد از کرونا هم آن را تشدید کرده و وضعیت اقتصادی و سیاسی بر آن دامن زده است؛ لذا ما با همین سه لایه نیاز به درمان جدی جامعه داریم.
استاد حوزه علمیه با اشاره به آیه شریفه ۵۸ یونس «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ؛ بگو به فضل و رحمت خداست که [مؤمنان] باید شاد شوند و این از هر چه گرد مىآورند بهتر است»، ادامه داد: به بیان دیگر از فضل و رحمت خدا کمک بگیرید. در آیه چند تأکید جدی وجود دارد؛ اول فضل و رحمت مقدم بر فرح شمرده شده و بعد دوباره با واژه «فَبِذَلِکَ» بر آن تأکید کرده است، در انتها هم باز با «هُوَ» تاکید کرده است.
وی اضافه کرد: در تفاسیر در مورد فضل و رحمت خدا بیان شده است که فضل نعمت عام خداوند است و رحمت نعمت خاص به مؤمنان مانند هدایت، ولایت و برکات نبوت و سعادت دینی است. برخی گفتهاند که فضل آغاز نعمت و رحمت زیادت را میرساند، برخی هم معتقدند که فضل وجود پیامبر(ص) و اصل نبوت و رحمت، وجود ائمه(ع) و نعمت ولایت است. فضل اشاره به ایمان و رحمت اشاره به قرآن است.
آذربایجانی گفت: به نظر بنده با نگاه تفسیر قرآن به قرآن، چون آیه چند تأکید دارد، خدا عنایت به فضل الله دارد؛ در قرآن هفت مرتبه فضلالله و رحمته به کار رفته است؛ سه مورد بیان اسماء الهی و بقیه موارد نبود آن را موجب گمراهی دانسته است؛ فضل و رحمت در این آیات با صفاتی چون؛ تواب، حکمت، رئوف، رحیم، واسع و علیم همراه است، لذا میتواند مؤید این مطلب باشد که کسانی که خود را در معرض این اسماء قرار دهند به شادکامی میرسند؛ مثلاً گناهانی که خلاف نظام ارزشی انسان است، او را از لذت درونی باز میدارد و کمک میکند که آن را رفع کنیم یا بسیاری از کارهای جاهلانه منشأ خطا شده و با حکمت حل میشود.
انتهای پیام