به گزارش ایكنا از فارس، قرآن در باب روزه مىگوید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیكُمُ الصِّیامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ اى مردم باایمان، براى شما روزه فرض شده است همچنان كه براى پیشینیان شما فرض شده بود» (آیه 183 سوره بقره).
چرا؟ قرآن فلسفه را هم ذكر مىكند: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»: براى اینكه در شما روح تقوا و ملكه تقوا پیدا بشود. ملكه تقوا یعنى چه؟ یعنى تسلط بر نفس. تسلط بر نفس همان است كه امام صادق فرمود: ربوبیت (الْعُبُودیةُ جوهَرَةٌ كُنْهُهَا الرُّبوبیة)
پس اگر ما ماه رمضانى را گذراندیم، شبهاى احیایى را گذراندیم، روزههاى متوالى را گذراندیم و بعد از ماه رمضان در دل خودمان احساس كردیم كه بر شهوات خودمان بیش از پیش از ماه رمضان مسلّط هستیم، بر عصبانیت خودمان از سابق بیشتر مسلّط هستیم، بر چشم خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر زبان خودمان بیشتر مسلّط هستیم، بر اعضا و جوارح خودمان بیشتر مسلّط هستیم و بالاخره بر نفس خودمان بیشتر مسلّط هستیم و مى توانیم جلو نفس امّاره را بگیریم، این علامت قبولى روزه ماست.
اما اگر ماه رمضانى گذشت و تمام شد و حظّ (بهره) ما از ماه رمضان- آنطور كه پیغمبر اكرم(ص) فرمود كه بعضى از مردم حظّشان (بهره شان) از روزه فقط گرسنگى و تشنگى است- فقط این بوده كه یك ماه یك گرسنگیهایى و یك تشنگیهایى كشیدیم (اغلب هم از بس كه سحر و افطار مىخوریم تشنه و گرسنه هم نمى شویم ولى لااقل بدحال مىشویم)، یك بدحالى پیدا كردیم و در نتیجه این بدحالى، قدرت ما بر كار كردن كمتر شد و بعد آمدیم روزه را متهم كردیم كه روزه هم شد كار در دنیا؟!
(آن كه محصل و دانشجوست گفت من در تمام این ماه رمضان قدرت درس خواندنم كم شد و آن كه اهل كار دیگرى است گفت قدرت فلان كار من كم شد، پس روزه بد چیزى است)، این علامت قبول نشدن روزه ماست.
منبع: مجموعه آثار استاد شهید مطهرى؛ جلد 23 ؛ ص474 و 473 با ویرایش جزئی
انتهای پیام