به گزارش ایکنا، نشست علمی حکمت سیاسی متعالیه، ویژه بزرگداشت صدرالمتألهین، همراه با رونمایی از کتاب «سیاست الهیه در حکمت متعالیه»، امروز یک خرداد با سخنرانی آیتالله حسن رمضانی، حجج اسلام احمد واعظی، مرتضی واعظآملی، منصور میراحمدی و احمدرضا یزدانیمقدم و همچنین علیرضا صدرا برگزار شد. در ادامه متن سخنان آیت الله حسن رمضانی از اساتید برجسته فلسفه و عرفان را میخوانید؛
ملاصدرا غنی از بزرگداشت عرفی و متعارف است. بزرگداشت متعارف یک نوع تشریفات و آداب و رسوم است. او به معنای واقعی کلمه بزرگ بود و هست. امام صادق(ع) فرمودند: کسی که در مسیر تعلیم، تعلم، عمل و پایبندی به علم، آن هم برای خدا گام بردارد، عظمت ملکوتی پیدا میکند و در هر کسی در این زمینه موفق باشد، ملکوتا عظیم است. برخی با خوردن برنج و ... عظمت ملکی پیدا میکنند، اما اهل علم و عمل که برای خدا کار میکنند در بعد ملکوت بزرگ میشوند و عظمت ملکوتی پیدا میکنند. به تعبیر مولانا «جانور فربه شود لیک از علف، آدمی فربه ز عزست و شرف/ آدمی فربه شود از راه گوش، جانور فربه شود از حلق و نوش».
ملاصدرا از مصادیق بزرگ انسانهای عظیم و بزرگ ملکوتی است. آنچه را که داشت صرف تعلیم و تعلم کرد و در این مسیر نیز مصائبی را تحمل کرد و از پای ننشست. او را تکفیر و تبعید و تفسیق کردند، اما از هدفش قدمی عقب ننشست و به وظیفه عمل کرد و بنیانگذار حکمتی بس رفیع شد که حکمت متعالیه باشد. این جلسه نیز از مصادیق قدردانی از این شخصیت بزرگ است و باید از دستاندرکاران این پژوهشگاه تشکر کنم.
در قرآن میگوید: «إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ»؛ یعنی آن کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و در برابر آن استکبار ورزیدند درهای آسمان بر رویشان باز نمیشود و وارد بهشت نمیشوند، مگر آنکه جمل یعنی ریسمان ضخیم از ته سوزن عبور کند که نشدنی است. در اینجا مراد از آیاتی که در برابر آنها استکبار میورزند، گیاه و درخت و ... نیست، بلکه آیات به معنای انسانهای کامل است. آیت عظمی و کلمات اولیا یعنی انسان کامل که مظهر همه اسماء و صفات الهی است و این را باید تصدیق کرد و در برابر آن خاشع بود. کسی که انسانهای کامل را تکذیب میکند و نمیپذیرد و استکبار میکند، معاویهصفت است و این انسان هیچوقت به ملکوت راهی ندارد و به بهشت سعادت وارد نمیشود، مگر اینکه ریسمانی ضخیم از ته سوزن عبور کند که نشدنی است و مجرمین نیز کسانی هستند که از جهت مادیت فربه شدند و این افراد چنین هستند. مجرم دارای جرم و فربه است که از نظر مادی و حیوانی است که اینها از طبیعت بالاتر نمیروند.
ملاصدرا با اعتقادی که به انسان کامل دارد نه دین را بیسیاست و نه سیاست را بیدین قبول میکند و نه سیاست و دیانت را بدون انسان کامل قبول دارد. میگوید دیانت را اگر سیاست بگیرید، مانند این است که روح را از بدن گرفتهاید که بدن بیروح خاصیتی ندارد و اگر قرار است خاصیتی داشته باشد، باید روح داشته باشد و روح آن دیانت است و باید از این اکسیر بهره گرفت تا سیاست ما الهی باشد و انسان را از حیوانیت به انسانیت ببرد و این سیاست است که ائمه(ع) سیاستمدارش بودند و ملاصدراها در این زمینه نظریات مترقی دارند.
ملاصدرا از افلاطون نقل میکند که از خواص سیاست بدون دیانت آن است که مردم را به علل و مبادی مباشر ملتفت میکند و اما از خواص همراهی اینها این است که مردم را به علل عالیه متوجه میکند. یک وقت میخواهیم زمین آباد شود و از حیث کشاورزی موفق بوده باشیم و دست ما پیش اجانب دراز نباشد که به سراغ باروری ابرها میرویم. این سیاستی است که ربطی به دیانت و خدا و ... ندارد. باروری ابرها و باران گرفتن یک فرمول علمی و طبیعی است. اما قرآن که در بدنه سیاست تزریق شود، نتیجه متفاوت است که فرمود: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ»؛ یعنی این مردم که به سراغ پاکی و تقوا میروند به چنین نتیجهای میرسند و تقوا است که منشا نزول برکات از آسمان است. این یک فرمول است که در فضای دخالت دیانت در سیاست میتواند نتیجه دهد، اما اگر غفلت شد، حرکت جامعه به طرف امور فرمولی صرف خواهد بود. این امری است که ملاصدرا بر این اساس نوشت و پیش رفت.
در یکی از سایتهای خبری از یکی از سرمداران تفکیک از آخوند ملاصدرا این مطلب را نقل کرده است که گفته بود خود ملاصدرا اواخر عمر کتاب کوچکی به نام الحکمه العرشیه دارد که پس از اسفار نوشته است. او در آن از اسفار نام برده و از این اثر فوقالعاده خویش استغفار میکند و میگوید خدایا در کتاب مطالبی است که به دین و سنت پیامبر(ص) ضرر میزند. جمله او خبریه است و نه شرطیه و میگوید چنین چیزی هست و استغفار میکنم.
اما کسی که آخوند را میشناسد و با روش او آشنا است میتواند دروغ بودن این حرفها را متوجه شود. اما بنده بر آن شدم که یک دوره الحکمه العرشیه را زیر و رو کنم اما از این فرمایش اثری نیافتیم جز یک عبارت که موجب شبهه شده است و آن هم ارتباطی با استغفار و ... ندارد. اینها نشان میدهد که چقدر ذهنیت منفی نسبت به ملاصدرا وجود دارد. ملاصدرا میگوید من یقینا میدانم که بدون تمسک به ذیل ولایت انسان کامل، عبادت کامل نیست. این ملاصدرا است که دیانت او عین سیاست و سیاست او عین دیانت است. میگوید خشک باد دست فلسفهای که بخواهد شریعت را در تعارض ببیند و تصادم ایجاد کند و از آن طرف نیز شأن شریعت بالاتر از این است که خواسته باشد مقررات آن تصادم با عقل داشته باشد؛ عقلی که دیانت، مشروط به آن است و عقلی که اساس دیانت و انسانیت است. بنابر این، نمیشود دین با عقل و عقلانیت تصادمی داشته باشد.
در پایان به فرمایشی از استاد جوادیآملی اشاره میکنم که میگویند عقل، فقط چراغ راه است و اصلا حکم ندارد و حکم فقط از خدا است. اما بنده یک وقت این فرمایش را نقد کردم و گفتم قبول این فرمایش از شما سخت است. به لحاظ ثبوت این حرف درست است و «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ»، اما خود این یعنی دیگر احکام فانی در حکم خدا است؛ یعنی باید احکام دیگری را در نظر بگیرید اما در مقام اثبات که خلاف وجدان است. در مقام اثبات عقل و وهم و حس نیز حکم دارند؛ چون حکم فرع بر فهم است و وقتی انسان فهمید حکم را به دنبال دارد. اگر شما بگویید عقل میفهمد نمیتوانید حکم را از فهم جدا کنید و این را باید در نظر داشت و شاهد صدق آن نیز دولتهای سکولاری که دارند، حکم میکنند و دادگاه دارند که بر اساس عقل است و نه دین و شرع. در مقام اثبات نمیتوان گفت عقل حکم ندارد؛ چون فرمودند «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع».
انتهای پیام