به گزارش ایکنا؛ نهمین همایش بینالمللی «فلسفه دین معاصر» امروز، 9 خردادماه با سخنرانی جمعی از پژوهشگران و اندیشوران به صورت مجازی برگزار شد. جواد درویش محقق و پژوهشگر فلسفه دین در این همایش با موضوع «چشمانداز علمی و مسائل الهیاتی: بررسی پروژه فعل الهی رصدخانه واتیکان» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه متن آن را میخوانید؛
وقتی میگوییم علم و دین، باید توجه کنیم که مراد از اینها چه چیزی است. به همین دلیل، بهتر است در این مسائل از واژههای دقیقتری استفاده کنیم. وقتی میگوییم دین و منظور ما آموزههای متن مقدس است، اصطلاحی که به کار بردیم صحیح است، اما وقتی منظور ما صفات خدا است، باید از الهیات سخن بگوییم. در مورد علم نیز وقتی یک نظریه علمی مدنظر است، علم خوب است، اما وقتی مبانی متافیزیکی و ... مد نظر قرار دارد، بهتر است از طبیعتگرایی استفاده کنیم. همچنین وقتی میگوییم تعارض بین علم و دین، باید توجه کنیم که در هریک از اینها موضوع، چه چیزی میشود و باید روشن شود مسائل میتواند متفاوت باشد. برای نمونه، یکی از مباحث، آفرینش انسان است که دین در این زمینه یک تلقی دارد و علم روایت تکامل داروینی را مطرح میکند که روایت کتاب مقدس را قبول ندارد. وقتی بخواهیم تعارض علم و الهیات را در نظر بگیریم، در موضوعی که داروین مطرح میکند، نفی غایت، یک مصداق از این تعارض است.
نفی غایت در یک متن مقدس مطرح نیست و تلقیهای فلسفی و الهیاتی مطرح است که متکلمین و فلاسفه در مورد آن بحث میکنند که در مورد غایت و هدفداربودن خداوند است، اما با تلقی داروینیسم که شانس و اتفاق هم وجود دارد، در تعارض قرار میگیرد؛ لذا باید دقت کنیم موضوع علم و الهیات در این نقطه تعارض دارند، اما وقتی در مورد طبیعتگرایی یا طبیعتگرایی روششناختی سخن میگوییم، نقطه تعارض نیز متفاوت خواهد بود. وقتی که به صورت کلیتر فاعلیت الهی در طبیعت مد نظر ما باشد، بحث فاعل بودن خدا مطرح است و دیگر عین این موضوع در کتب مقدس نیست و تعارض این موضوع با علم در همان نقطه طبیعتگرایی است؛ یعنی با اینکه طبیعتگرایی روششناختی میگوید هر پدیده طبیعی علت طبیعی دارد، نیازی نداریم که به یک موضوع فراطبیعی متوسل شویم.
در این مرحله آخر؛ یعنی در فاعلیت الهی در طبیعت، راه گریزمان اندک است؛ مثلاً وقتی در مورد تعارض علم و الهیات سخن میگوییم، یک پاسخ این است ک نظرات علمی در معرض ابطال هستند و این نظریات پیشتر هم بوده و علم ابطال شده است و تعارضات از بین رفته یا وقتی از تعارض علم و دین صحبت میکنیم، راه مفری هست که بگوییم تفسیر مفسرین این تعارض را به وجود آورده و امکان نوع دیگری از تفسیر نیز هست؛ یعنی از راههای غیرفلسفی و غیرالهیاتی میتوانیم مسئله را حل کنیم. اما در موضوعی مانند فاعلیت الهی در طبیعت، مسئله نه با تفسیر متن مقدس و نه با توسل به اینکه علم رو به پیشرفت است، حل نمیشود و راه فراری نداریم. یک موضوع حیاتی است که راه مفری ندارد و باید فلاسفه و دانشمندان درگیر شوند. مسئله فاعلیت الهی در طبیعت این طور است که فاعلیت الهی به روایت ادیان، امری است که محقق شده و میشود و نمیتوانیم از آن دست بکشیم؛ چون در مرکز فهم ما از ادیان است و وقتی از طبیعتگرایی سخن میگوییم، اجازه نمیدهد به امر فراطبیعی متوجه شویم.
پروژهای در این زمینه در سال 1987 انجام شد. یک دعوتنامهای مطرح شد که در آن بیان شد الآن در بحران الهیاتی قرار داریم و باید الهیدانان متعصب بیایند و حرف بزنند و همایش مقدماتی صورت میگیرد و در این همایش، به این رسیدند که موضوع مهم در الهیات معاصر، فعل الهی در طبیعت است و پنج همایش را شکل دادند و در نهایت جمعبندی را برگزار کردند. این کنفرانسها درسآموز بود و یکی از افراد، مقاله مفصلی نوشت که نظریات و روند همایش را بیان کرد. این محقق میگوید روش اجرای ما این بود برای هر کنفرانس، یک گروه علمی انتخاب کردیم؛ مثلاً یکسری زیستشناس و یکسری گروه در عصبشناسی فعال بودند، اما فیلسوف و الهیدان در همه گروهها ثابت بودند. همه یکسری کتاب و مقاله را خواندند و پیشهمایشهایی شکل گرفت و پیشنویسهای مقاله، خوانده و بررسی شد.
سپس پاسخ کتبی همه اعضای گرفته و بررسی شد و این مقالات را برای همایش اصلی آماده کردند. بعد که همایش اصلی برگزار شد، در این همایش مقالهای ارائه نشد و مقدماتی در حد چند دقیقه ارائه شد و 90 دقیقه بحث روی هر مقاله صورت گرفت و پس از کنفرانس، مجدداً نکاتی که بیان شده، اعمال میشود و برای ویراستار فرستاده میشود و آنها برخی از مقالات را رد میکنند و مقالاتی که پذیرفته میشود، آماده چاپ شدند که دو سال طول کشید.
اینها دنبال یک نقطهای بودند که تأثیر فعل خدا با علم طبیعی بههم برسند؛ یعنی نقطه اتصال عملیات الهی و طبیعی را دنبال میکردند و برخیها این را در سطح کوانتوم پیدا کردند، اما مفروض اصلی همه چند نکته بود؛ یکی اینکه برخی قائل نبودند که به خاطر مداخله خدا در طبیعت باید قانون طبیعت لغو شود، یکی دیگر اینکه نگاهشان به قوانین طبیعت این طور بوده که ضرورتش را میپذیرفتند و یک عده هم میگفتند اگر خدا فعلی اعمال کند، میتواند قانون طبیعت با آن ناسازگار باشد، پس باید دنبال یک نقطه اتصال بین اینها باشیم. همچنین حداکثرسازی رابطه علم و دین نیز یکی از مفروضات بود و میگفتند نمیتوانیم علم را کنار بگذاریم.
تأثیر این همایش؛ یعنی تأثیر محتوایی و اجرایی آن را مورد بررسی قرار دادم و دیدم موضوع فعل الهی در طبیعت، قبل و بعد از این همایش قابل مقایسه نیست. اما یکی از نکات مهم این است که موضوع علم و الهیات موضوعی است که باید به صورت توأمان پیش برده شود و اگر صرفاً به یکی بپردازیم، بحران معرفتشناختی به وجود خواهد آمد.
انتهای پیام