سلمان باهنر، نویسنده و داور چهارمین دوره جشنواره دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود که به همت جهاد دانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه در آثار دانشجویی چند نکته شاخص و مثبت وجود دارد، اظهار کرد: دانشجویان در تنوع موضوعات، جسورتر و جذابتر از جشنوارههای غیردانشجویی عمل میکنند. در جشنوارههای دیگر وقتی آثار را داوری میکنیم، میبینیم برخی افراد هستند که غیرحرفهای و از روی ذوق و تجربه اثری را نوشتهاند، ولی دانشجویان چون در حال تحصیل هستند، آثارشان از پشتوانه فکری و دغدغههای اجتماعی، هنری و زیباییشناسی برخوردار است. در آثاری که در چهارمین دوره جشنواره داستان کوتاه زایندهرود داوری کردم، خوشبختانه تنوع و جسارت در مضمونها و نیز کیفیت فرمها و زبانها بسیار قابل توجه بود.
بیشتر بخوانید:
وی تصریح کرد: دبیرخانه جشنواره باید بهگونهای باشد که در تمام دانشگاهها از آغاز سال تحصیلی نسبت به اطلاعرسانی و معرفی جشنواره اقدام کند و برنامههای جنبی و آموزشی داشته باشد تا دانشجویان آن را بهعنوان یک رویداد ادبی دانشجویی به یاد بسپارند. بنابراین اگر قرار باشد جشنواره زایندهرود رسماً بهعنوان جشنواره داستاننویسی دانشجویی در دانشگاهها فعال باشد، نیاز دارد که مورد حمایت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی دیگر واقع شود. شاید بسیاری از دانشگاهها جشنوارههای داستاننویسی داخلی و بعضاً کشوری داشته باشند، ولی همه آنها باید دست به دست هم داده و شبکهای ارتباطی تشکیل دهند تا جشنوارههایی مثل داستان کوتاه زایندهرود آرام آرام به رویدادی معتبر، موثق و مشخص تبدیل شوند تا دانشجویان تصادفی از آنها باخبر نشوند، بلکه جزئی از رویدادهای پرسروصدای ادبی دانشگاهها باشند و این مهم حمایت بخش زیادی از دانشگاهها را میطلبد.
داور چهارمین دوره جشنواره دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود گفت: اگر جشنوارهای بخواهد تأثیرگذار و منشأ تحول باشد، در حالت آرمانگرایانه نباید مانند حرکتهای فرهنگی بدنه بروکراتیک و ناکارآمد دولتی عمل کند. حرکتهای فرهنگی دولتی معمولاً چندین گام از بدنه جامعه عقبتر است، بنابراین جشنوارهای میتواند موفق باشد که از پتانسیلهای بهروز مثل فضای مجازی استفاده کند و نیروهای فعال و پویا در دبیرخانه جشنوارهها وجود داشته باشند و بتوانند از قابلیتهای روز استفاده کنند. رسانههای امروز دوطرفهاند و همه بهصورت مساوی و همعرض از آنها استفاده میکنند و این خصوصیتی است که بهشدت میتواند محتوای حرکتهای فرهنگی را عوض و آنها را به چیز دیگری تبدیل کند. با استفاده از این قابلیت، نقش دبیرخانهها نسبت به گذشته میتواند صدبرابر پررنگتر شود.
باهنر بیان کرد: یکی از اهداف مهم همه جشنوارهها این است که مخاطبان آثاری را که درباره موضوع آن جشنواره نوشته شده است بخوانند، ولی در غالب این جشنوارهها با فرا رسیدن روز اختتامیه و اهدای جوایز همه چیز تعطیل شده و آثار ارسالی بایگانی میشود. آنچه مهم است اینکه مردم باید این آثار را بخوانند، اولین راهی که به ذهن همه میرسد، این است که آثار در قالب یک کتاب گردآوری شود، ولی نباید به این راه اکتفا کرد و با توجه به قابلیتهای روز و عجول بودن مخاطب باید از همه قالبهای مربوطه مثل پادکست، نسخه صوتی، موشنگرافی و حتی اقتباس از آثار برگزیده در قالب فیلم کوتاه استفاده کرد. لازمه همه این کارها، ثبات در دبیرخانه جشنواره است و بزرگترین خطایی که میتواند در این زمینه اتفاق بیفتد، تغییر دبیر جشنواره است. یک دبیر باید پنج تا ده سال فرصت داشته باشد تا سیاستهای بلندمدت را در جشنواره پیاده کند تا تأثیرات آن به چشم بیاید. بنابراین اگر جشنوارهای خلاقانه عمل کند، میتواند به نهادی مؤثر تبدیل شود که قابل حذف شدن نیست.
وی با بیان اینکه جشنوارهها یک تأثیر حداقلی و یک تأثیر حداکثری و آرمانگرایانه دارند، ادامه داد: تأثیرات آرمانگرایانه همان است که در آییننامههای مربوطه میآید، مثل ارتقای ادبیات داستانی که خیلی خوب است و معمولاً همه اینها را مدنظر دارند، ولی در عین حال همان تأثیرات حداقلی نیز بهنوبه خود عالی است، یعنی بسیاری از کسانی که به داستاننویسی علاقه دارند، مسیر زندگیشان از همین جشنوارههای دانشجویی و دانشآموزی مشخص میشود و فعالیت خود را با این جشنوارهها آغاز میکنند. شاید بهلحاظ آمار و ارقام بیرونی، این جشنوارهها اتفاقات فرهنگی خرد محسوب شوند، ولی معمولاً در زمینههای فرهنگی و هنری نباید کمیتگرا بود و از هر جشنوارهای دو تا سه نویسنده هم که کشف شوند و راه خود را پیدا کنند، دستاورد بزرگی برای ادبیات داستانی به حساب میآید.
این نویسنده اضافه کرد: بازار ادبیات داستانی بهلحاظ کمیت اشباع است، کیفیت مهم است که یکی از هزاران شکل کشف یک استعداد همین جشنوارهها هستند. در واقع جشنوارهها بهانهای میشوند برای اینکه یک نفر بتواند استعدادش را کشف کند و این خودش بزرگترین و درخشانترین اتفاق فرهنگی است. از این لحاظ، تعدد جشنوارهها و کارگاههای داستاننویسی مفید خواهد بود و هیچ اشکالی هم ندارد، چون ضریب کشف استعدادها را بالاتر میبرد. در کنار ردیفهای بودجهای که دانشگاهها در رشتههای مختلف استفاده میکنند، بودجههای فرهنگی مکنده نیستند و هر چقدر صرف جوایز ادبی، فرهنگی و هنری شود، باز هم کم است.
انتهای پیام