به گزارش ایکنا؛ «کتاببازی» مجموعهای دربرگیرنده شعرهای طنز در قالبهای مختلف است که پیرامون کتاب و کتابخوانی سروده شدهاند. این اثر به قلم حسن بشیر به نگارش درآمده است.
نویسنده در مقدمه کتاب نوشته است: مدتی بود که درصدد بودم به نحوی به موضوع کتاب و کتابخوانی بپردازم. به نظرم رسید که خوب است که در این زمینه از شعر طنز استفاده کنم. مدعی این نیستم که در این زمینه به یک موفقیت چشمگیری دست یافتهام. اما به اندازه وسع خودم تلاش کردهام که در این زمینه به موضوع کتاب بپردازم. شاید از طریق طنز بتوان توجه بیشتری به کتاب کرد.
وی معتقد است: طنز بیش از آنکه برای تمسخر و خندیدن باشد، برای فکر کردن است و علاوه بر آنکه، طنز سلاح آنان که سلاحی یا قدرتی برای تغییر ندارند و تنها حربه آنها برای تغییر، به کارگیری شکلهای مختلف طنز از شعر، نثر، کاریکاتور، عکس و ... است. طنز، از منظر دیگر منعکسکننده کمبودها، ضعفها، مشکلات، دیدگاهها، انتقادات و ... است. بنابراین میتوان گفت طنز یک ژانر ادبی چندبُعدی است.
وی با بیان اینکه شعر طنز سابقه طولانی در همه جهان، از جمله ایران دارد، عبید زاکانی را تنها یکی از نمونه شعرایی دانست که در این زمینه شعر طنز وی معروف است و میافزاید: شعر طنز، بر خلاف برخی از سبکهای شعری، رؤیایی و تخیلی نیست. نه اینکه نمیتواند باشد، کمتر دیده میشود که چنین است. یکی از دلایل آن، رویکرد گزنده آن برای طرح مسائل اجتماعی، سیاسی و ... است؛ بنابراین به شدت هدفمند است. به عنوان نمونه در این مجموعه آمده است:
دیدهام من یک کتابی را که حلق آویز شد
ملتی با مُردنش، از هر نظر، ناچیز شد
کاش دنیا را نمیدیدم، ز آغاز وجود
تا نبینم هر بدی در هر کجا تجویز شد
شعر طنز، طنازی شعر به شیوهای دیگر است که مثلاً در غزلها دیده میشود. غزل، در بیشتر آن، اوج عشق و احساس و لطافت و پرواز در آسمان خیال است. اما شعر طنز، اوج درد، رنج، نقد و اعتراض است. اگر در غزل، روح در یک حالت سحرآمیزی قرار میگیرد، در شعر طنز، روح همچون فنری فشرده میشود که هر آن در حال انفجار است. در حقیقت، شعر طنز همچون سایر سبکهای طنز، شیوهای خاص برای طرح مشکلات سیاسی، اجتماعی و افشای واقعیتهای جامعه است که در پوششی از نیشخند و تمسخر با هدف فکر کردن و در جریان قرار گرفتن و تلاش برای تعدیل و تغییر مطرح میشود.
نویسنده قدرت طنز را در فرهنگسازی نهفته دانست و گفته است: طنز، فرهنگساز است و میتواند با هزل، هجو، نقد، تمسخر، و طعنه زدن و ...، بنیادین یک فکر را متزلزل و چه بسا تخریب و جای آن بنای نو جایگزین کند. این قدرت، کمتر در سبکهای دیگر ادبی دیده میشود. به همین دلیل، خواندن طنز نیازمند فهم معنای آن و نیازمند فکر کردن برای درک آن است. خواندن طنز بدون کشف معنای آن، نه لذتبخش است و نه فرهنگساز، بلکه صرفاً آشنا شدن با نوشتههاست.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: کتاب و کتابخوانی در دوران معاصر ما که با فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و تلفنهای همراه و ... عجین شده است، به شدت به حاشیه رانده شده است. خواندن، یک امر تفننی و بر اساس نوعی از نیاز بسیار جدی مورد توجه قرار میگیرد که مثلاً در رابطه با آموزش و آموختن مصداق روشنتری پیدا میکند. برای کتاب و کتابخوانی باید غصههای فراوان خورد. جامعهای که کمتر به کتاب توجه دارد، در طولانیمدت اسیر خواستهها و برنامهریزیهای دیگران میشود. فکر کردن، نتیجه خواندن است و پیشرفت محصول خواندن با فکر است.
در بخشی از کتاب آمده است:
کتابی با خدا، در گفتگو شد
دو جلدش از خجالت، چون لبو شد
زبان بیزبانی، کرد آغاز
که تا گردد به پیش او سرافراز
چرا، چون با زبان نتوان سخن گفت
گُنهکار است، با آن هیچ نشکفت
دو جلدش، چون دو چشم از اشک پُر شد
دلش از هر غمی، چون مشک پُر شد
خدایا واژهها، غرق گناهند.
ولی در پیشگاهت، سربهراهند
خدایا ما حقیقت را ندانیم
بگو بر ما، خدایا، تا بدانیم
علاقهمندان میتوانند «کتاب بازی» را از طریق سایت طاقچه دریافت کنند.
انتهای پیام