کد خبر: 3983907
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۱
نقدی بر ترجمه علی ملکی از قرآن/

عباراتی که در شأن قرآن نیست

یکی از ترجمه‌های قرآن که اخیرا چاپ شده ترجمه علی ملکی است. مخاطب اصلی این ترجمه نوجوانان و جوانان هستند. مترجم، ترجمه کل قرآن را برای نوجوانان و دانش‌آموزان انجام داده است، او معتقد است: «طبق روایتی، آغاز تربیت کودکان باید از تفسیر قرآن باشد لذا ترجمه‌ای تفسیری برای این سن را لازم دیدم.»

به گزارش ایکنا، سیدمجید نبوی، دانشجوی دکتری علوم قرآنی در یادداشتی که برای ایکنا ارسال کرده است به نقد ترجمه علی ملکی از قرآن پرداخته است.

متن یادداشت از نظر می‌گذرد؛

قرآن کتاب آسمانی است و خداوند آن را برای هدایت تمام انسان‌ها ارسال کرده است: «هُدىً لِلنَّاس‏» (بقره / 185). از آنجا که زبان قرآن عربی است و مردم جهان به زبان‌های مختلفی سخن می‌گویند، لذا باید ترجمه قرآن صورت پذیرد تا پیام خداوند به همه انسان‌ها منتقل شود. هرچند برخی با اصل ترجمه مخالفت می‌کنند اما براساس آیات قرآن و عقل، ضرورت دارد که قرآن به زبان‌های مختلف ترجمه شود.

ترجمه قرآن کریم به زبان فارسی نیز از دیرباز توسط مسلمانان فارس‌زبان، برای فهم مردم از قرآن انجام شده است. سبک و روش ترجمه‌ها از گذشته تا به امروز دچار تحولات فراوان شده است؛ در طول پنج دهه اخیر، مترجمان برخلاف شیوه‌های کهن به ترجمه‌های روان، گویا و شیوا دست زده‌اند و زمینه فهم صحیح را بیش از پیش فراهم کرده‌اند.

یکی از ترجمه‌هایی که در سال‌های اخیر چاپ شده ترجمه آقای علی ملکی است. مخاطب اصلی این ترجمه نوجوانان و جوانان هستند. مترجم، ترجمه کل قرآن را برای نوجوانان و دانش‌آموزان انجام داده است، چراکه معتقد است: «طبق روایتی، آغاز تربیت کودکان باید از تفسیر قرآن باشد، لذا ترجمه‌ای تفسیری برای این سن را لازم دیدم.»

مترجم معتقد است ترجمه‌ای که ارائه شده با نگاه به عامه مردم بوده است، یعنی اگر کسی سواد اندکی هم داشته باشد، وقتی این ترجمه را می‌خواند مشکلی در فهم آن نخواهد داشت. به همین دلیل مترجم و ویراستار خود را مدام جای مخاطب گذاشته و به این موضوع توجه داشته‌اند و در نهایت سعی کرده ترجمه‌ای مخاطب محور ارائه کنند.
او در مصاحبه‌ای که با خبرگزاری فارس داشته گفته است: «از گروه‌های گوناگونِ اجتماعی خواسته‌ایم که درباره بندبند ترجمه، در جایگاه خواننده نوعیِ آن یا از جایگاه متخصصِ ترجمه و معارف قرآنی، نظرهای اصلاحی و پیشنهادی ‏بدهند تا با جمع‌آوری دیدگاه‌های تخصصی و عمومی بتوانیم بهبود مستمر را در کیفیت ترجمه در پیش ‏بگیریم. از این پس هم، برای بازویرایی‌های آینده، این کار را خواهیم کرد؛ چون هر ترجمه‌ای از متن مقدس، به‌تناسب تغییرهای زمانی و زبانی، باید حداکثر هر پنج سال به‌روزرسانی شود.» (خبرگزاری فارس، ترجمه خواندنی قرآن در دسترس مخاطبان قرار گرفت)

قبل از ورود به بحث، لازم به ذکر است که از زحمات این مترجم قدردانی نموده و آن را ارج نهیم. آقای ملکی سعی نموده، ترجمه‌ای روان و قابل فهم، برای نوجوانان و جوانان ارائه دهد که کاری ارزشمند است و این نقد به معنای نفی کار ایشان و نادیده گرفتن زحمات ایشان نیست. این‌گونه ترجمه‌ها باید به وجود بیایند و مفاهیم قرآن باید برای همه قشرهای مختلف جامعه قابل فهم شود.

در کنار این ترجمه‌ها، نقدهایی (یا به تعبیر امام صادق(ع) هدیه‌هایی) به مترجمان ارائه می‌شود تا کار ترجمه دقیق‌تر و تکمیل‌تر شود و ابتدا وظیفه خود می‌دانم که مزایای این ترجمه ارزشمند ذکر شود و سپس نقد خود را بیان می‌کنم. برخی از ویژگی‌های مفید ترجمه عبارند از روان بودن و سادگی؛ ویرایش به روزِ زبانی و صوری؛ مبتنی ساختنِ بندبندِ ترجمه بر تفسیر؛ گذر از دشواری.

چند مورد از کاستی‌های ترجمه

برخی از این اشکال‌ها مربوط به برداشت‌های اشتباه از کلمات «ایمان و اسلام» و «رسول و نبی» و «عود» است و برخی اشکال‌ها مربوط به اشکالات صرفی (اسم فاعل و صیغه مبالغه) است و برخی اشکالات نیز به اشکالات نحوی (مفعول مطلق و حال) مربوط می‌شود. همچنین در ترجمه ایشان مواردی حذف شده است و برای برخی عبارات عربی آیات معادل فارسی وجود ندارد.

علاوه بر این ایشان برخی آیات یکسان را، یکسان ترجمه نکرده است. مواردی از «ماضی استمراری» و «حرف سین استقبال» و «حرف لو شرطیه» و «ضمیر یاء متکلم» وجود داشت که مترجم از آن‌ها معنای صحیحی ارائه نداده است.

در برخی موارد نیز مترجم از اصطلاحات عامیانه و غیرعلمی استفاده کرده است که به نظر در شان ترجمه قرآن نیست. از جمله این موارد:

«يُخادِعُون» ‏(البقرة / 9) گول می‌زنند.

«لَفِي شِقاقٍ بَعِيد» (البقرة / 176) خیلی پَرت‌اند.

«لا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ»(البقرة / 267) نه اجناس بُنجل را.

«لَيْسَتِ الْيَهُود»(البقرة/ 113) یهودی‌ها عددی نیستند .

«وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً»(البقرة / 171)حال تو در دعوت سران بی‌دین، مثل حال کسی است که یس به گوش خر می‌خواند.

«أُولئِكَ الَّذِين...»‏ (آل عمران/22) «از این قماش افراد که...».

«... أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ» (حج/55) « ... یا عذاب روزی بی‌فردا در همین دنیا روی سرشان هوار بشود!»

«وَ تَرَكْنا بَعْضَهُمْ يَوْمَئِذٍ يَمُوجُ فِي بَعْض‏...» (کهف/99) « آن زمان، مردم را به حال خودشان رها می‌کنیم تا در هم بِلولند!...»

انتهای پیام
captcha