به گزارش ایکنا؛ شبکه خبری تهراننیوز نوشت: گفتوگوهای سیاسی میان طالبان و دولت مرکزی افغانستان برای مشخصشدن وضعیت این کشور ظاهراً به جایی نرسیده و از ایران تا آمریکا همه نظارهگر این وضعیت هستند تا ببینند چه تصمیماتی لازم است بگیرند. بنا به اظهاراتی خروج آمریکا از افغانستان و ضعف دولت مرکزی منجر به این شده تا ۸۰ درصد کشور افغانستان تحت تسلط طالبان درآید که این اتفاق نیز به مشکلات جاری افغانستان افزوده است.
غلامرضا کریمی درباره بحران به وجود آمده در افغانستان اظهار کرد: بحران افغانستان بسیار پیچیده و حساس است. آمریکا با توجه به مبالغ کلانی که در افغانستان هزینه کرده، نتوانسته به اهدافش دست پیدا کند؛ بنابراین تصمیم به خروج یکباره از این کشور گرفته است. یکی از شعارهای بایدن این بود که به سرعت سربازان آمریکایی را از افغانستان خارج کند و بلافاصله این کار را هم انجام داد. تصمیم او اعتراضات بسیاری را به همراه داشته که جمهوری اسلامی ایران هم از معترضان این تصمیم عجولانه محسوب میشود؛ زیرا معتقد است این تصمیم به قدرت گرفتن طالبان منجر خواهد شد.
وی درباره رویکرد جدید آمریکا به طالبان گفت: با توجه به مذاکراتی که زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان انجام داده بود، ظاهراً بسترهای لازم برای قدرت گرفتن طالبان فراهم شده است، اما فعلاً پشت پرده توافقات طالبان با آمریکاییها به طور کامل افشا نشده و معلوم نیست چه مسائلی در این مذاکرات رد و بدل شده است. به نظر میرسد، آمریکاییها یک محیط تنش و بحران را در مرز رقبای آمریکا؛ یعنی روسیه، چین و ایران فعال نگاه داشتهاند تا در مواقع لازم بتوانند از این محیط فعال و بحرانزده استفاده کنند.
دانشیار روابط بینالملل دانشگاه خوارزمی با اشاره به ریشههای قدرت گرفتن طالبان در افغانستان خاطرنشان کرد: در اصل طالبان در جغرافیای گستردهای از افغانستان خواهان و علاقهمند دارد. به عبارت دیگر طالبان از جنس مردم افغانستان است، البته هرچند ما با عقاید طالبان موافق نیستم، اما باید پذیرفت که طالبان در بخش قابل توجهای از جامعه افغانستان دارای پایگاه اجتماعی بوده و از محبوبیت و مقبولیت برخوردار است.
کریمی معتقد است؛ در کابل و بخش شیعهنشین افغانستان، طالبان دارای محبوبیت و مقبولیت نیست و بعید است که طالبان به راحتی بتواند این مناطق را تحت کنترل خود درآورد، اما در حال حاضر به خاطر محبوبیت تفکر طالبان در بخش عمدهای از افغانستان که اکثراً کمسواد یا بیسواد هستند، موفق شده بیشتر خاک افغانستان را تحت اشغال خود درآورد.
وی درباره تعاملات میان جمهوری اسلامی ایران با طالبان اینچنین گفت: جمهوری اسلامی ایران تا حدودی از مواضع اولیه خود علیه طالبان فاصله گرفته و کمتر موضوعات شیعه و سنی را در این مسائل دخالت میدهد. به همین دلیل شاهد حضور بعضی از اعضای عالیرتبه طالبان طی ماههای اخیر در ایران بودیم، اما به طور کلی رویکرد دولت ایران، حمایت از دولت فعلی افغانستان است.
دانشیار روابط بینالملل دانشگاه خوارزمی اضافه کرد: هرچند دولت اشرف غنی مواضع خیلی خوبی نسبت به ایران اتخاذ نمیکند، اما جمهوری اسلامی ایران همواره از دولت مرکزی افغانستان حمایت به عمل آورده است. علت اینکه آقای ظریف به برگزاری جلسه با مقامات دولت افغانستان و اعضای طالبان اقدام کرد، به این دلیل بود که میخواست میان طالبان و دولت افغانستان مصالحه به وجود آید و طالبان از طریق گفتوگوهای سیاسی و به دور از تنش وارد ساختار سیاسی افغانستان شود نه به زور اسلحه.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: ۸۰ درصد افغانستان تحت اشغال طالبان است و به خوبی میداند برای تصرف کابل باید دست به کشت و کشتار وسیع بزند و اگر چنین اتفاقی رخ دهد، جنگ خونین درخواهد گرفت. طالبانی که ۸۰ درصد افغانستان را تصرف کرده قطعاً این توانایی را دارد که با خون و خونریزی کابل را هم تصرف کند؛ طوریکه ناظران و کارشناسان بینالمللی میگویند اگر طالبان با این شدت به قلمروهای تحت اشغال خود بیافزاید، ظرف ۶ تا ۹ ماه آینده کابل را هم تصرف خواهد کرد.
کریمی تصریح کرد: بهترین راه برای جلوگیری از تشدید بحران در افغانستان، این است که طالبان به صورت مسالمتآمیز وارد ساختار قدرت در افغانستان شود و اگر این اتفاق بیفتد، برگ برندهای برای افغانستان و کشورهای منطقه خواهد بود.
او با اشاره به تغییرات ظاهری طالبان گفت: طالبان همانند گذشته که مظاهر تمدن را از بین میبرد، دیگر اینچنین رفتار نمیکند و مشاهده کردیم که حضور فعالانه در مذاکرات دوحه، مسکو و حتی تهران داشته است. ظاهراً طالبان میخواهد به دنیا نشان دهد که پوستاندازی کرده و مانند گذشته رفتارهای متحجرانه از خود بروز نمیدهد.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران تلاش میکند از خشونت طالبان علیه شیعیان و مردم افغانستان بکاهد، خاطرنشان کرد: کشور ما برای حل بحران افغانستان همواره بهدنبال راهحل سیاسی بوده و افزایش مسئولیتپذیری طالبان را پیگیری میکند؛ یعنی طالبان باید ابتدا تضمین دهد که از اقدامات افراطگرایانه همانند داعش پرهیز خواهد کرد یا مسیر داعش را در پیش میگیرد که اگر مسئولیتپذیری خود را اثبات کند، به راحتی میتوان آن را پذیرفت و تا به امروز هم طالبان چنین نمایی از خود به نمایش گذاشته، اما باید مدنظر داشت که چندان نمیتوان برروی صحبتها و وعدههای طالبان حساب باز کرد.