به گزارش ایکنا از اصفهان، همایش مکتب اخلاقی اصفهان، شب گذشته، پنجم مردادماه با قرائت پیام آیتاللهالعظمی مظاهری از مراجع تقلید برگزار شد. متن پیام این مرجع تقلید به شرح زیر است:
«برگزاری همایش مکتب اخلاقی اصفهان – که در آستانه عید سعید غدیر و بهمنظور بررسی و معرفی خاستگاههای نظری و عملی و بنیادهای فکری و نوآوریهای معنوی مدرسه اخلاقی اصفهان برپا گردیده – اقدامی شایسته و اهتمامی درخور تحسین و تقدیر است.
اصفهان، بیشک، همواره یکی از تأثیرگذارترین مراکز برجسته در فرهنگ و دانش و ادب ایران و اسلام بوده و از این رو منشأ خدمات و تحولات بزرگ تاریخی نیز گشته است.
این کانون علمی و معنوی در درون خود، مکتب اخلاقی ممتازی را نیز دارا بوده است، که سازندگان و پردازندگان این مکتب، شخصیتهای مبرّز و متخلق و معلمان بزرگ اخلاق و تربیت بودهاند و آثار علمی و نظری آنان در ساحت دانش اخلاق، از یک سو، و سیره عملی آنان در تهذیب نفس و سلوک معنوی، از سوی دیگر، در طی بیش از یک هزار سال، چنین مکتب ممتازی را سامان داده است.
چهرههای درخشانی از ابوعلی مسکویه و ابوعلی سینا و راغب اصفهانی گرفته تا ابنترکه اصفهانی و سپس بزرگانی چون شیخبهایی و علامه مجلسی پدر و فرزند عالیقدر وی و فیض کاشانی و پس از آنان شخصیتهای جلیلی همچون آقامحمد بیدآبادی و ملامهدی نراقی و فرزند برومند او و تا دوران معاصر، معلمان متخلقی همانند حاج میرزاعلیآقا شیرازی و حاجآقا رحیم ارباب و دیگران(قدسالله اسرارهم و رضواناللهعلیهم اجمعین)، همگی دانشمندان برجسته و وجوه علمی بزرگی بودهاند که مدرسه اخلاقی اصفهان را با گرایشهای مختلف عقلی و نقلی و با سرانگشتان دانش و سیره خود، ساخته و پرداختهاند و از این جهت، حق آنان بر تاریخ فرهنگ و تمدن این سامان و نیز موقعیت معنوی و ایمانی اصفهان، حقی بزرگ و ماندگار است.
اکنون با تکریم نام و یاد آن دانشی مردان پاک سیرت و تعظیم در برابر خدمات والای علمی و عملی آنان که کارنامه دین و دانش در این سرزمین را درخشان و فروزان ساخته است، و نیز با تقدیر از برنامهریزان و دستاندرکاران این همایش که اینک، شمیم معطر یاد و نام آنان را پراکندهاند، در این مجال کوتاه چهار نکته را به حضور شما شرکتکنندگان گرامی معروض میدارم:
نکته اول: در میان همه تعلیمات و معارف درخشانی که پیامبران الهی و اولیاء معصومین(ص) برای انسان، به ارمغان آوردهاند، هیچ گوهری به درخشش و دلربایی معرفت «اخلاق» نیست و از اینرو، به شهادت تاریخ، اولین و مهمترین رویکرد آن معلمان بشریت، «تزکیه نفوس و تهذیب دلها» بوده است، چنانکه قرآن کریم نیز مکرراً بر این نکته، با بیانهای مختلف، تصریح میفرماید: «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»؛ نبی اکرم و رسول خاتم(ص) که سرآمد و اشرف همه پیامبران الهی است و خداوند تعالی، آن وجود گرامی را به برخورداری از «خُلق عظیم» میستاید: «وَ إِنَّكَ لَعَلي خُلُقٍ عَظِيمٍ»، نیز هدف از برانگیخته شدن خود به مقام والای رسالت را، تتمیم و تکمیل مکارم، شرافتها و اصول اخلاقی، برشمرده است: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ». بنابراین، پیام اساسی بعثت و رسالت ذاتی رسولان حق، «تحول روحی انسان» یعنی تطهیر وی از همه بدیها و رذیلتها و آراستن وی به همه خوبیها و فضیلتهاست و اگر ادعا کنیم که تمام رهآوردهای بعثت در خدمت این رهآورد بنیانی و تعلیم این معرفتِ زیربنایی است، سخن به گزافه نگفتهایم.
از اینرو باید همه جهتگیریها در عرصههای علمی و در همه مجامع و معاهد علمی، ساختن انسان متخلق و تربیت عالم مهذّب باشد.
نکته دوم: اخلاق، معرفت معطوف به عمل است. رمز توفیق انبیاء و اولیاء الهی(ع) نیز در درجه اول، عامل بودن خود آنان به حق و عدل بوده است. «سخنان صائب» آنان اگر با «عمل صالح» همراه و همدوش نمیشد، بیشک، اثر معکوس در مخاطبان مینهاد و هیچ جذبه و شوری در دلهای مستمعان ایجاد نمینمود.
در تعلیمات حیاتبخش قرآن و عترت، عالم بی عمل، مفسد و راهزن طریق معرفی شده است و توصیفات قرآن کریم در مورد اینگونه عالمان، با تعابیر بسیار هشداردهندهای نظیر کلب و حمار و اعمی همراه است.
اگر مدرسه اخلاقی اصفهان، در طول تاریخ، مکتب درخشان و منوری بوده است، بدان سبب است که عموم برجستگان و چهرههای برجسته این مکتب، خود از عاملان و سرآمدان در تزکیه نفس و تهذیب روح بودهاند و از اینرو سخن آنان که از دل پاک، بر میآمده است، لاجرم بر دل مخاطبان و مستمعان نیز مینشسته است.
امروز هم به این نکته مهم باید توجه جدی مبذول داشت که اخلاق، دانش معطوف به عمل است و تأثیر آن در گرو عامل بودن معلمان است و بدون آن، تلاش و کوشش معلمان، بیهوده و آب در هاون کوبیدن است: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست».
نکته سوم: تهذیب نفس و سیر وسلوک معنوی هم «عمل معطوف به اخلاص عامل از یکسو و فضل الهی از سوی دیگر» است.
مجاهدت برای اخلاقی زیستن، باید خالصانه و بدون چشمداشتهای حتی به ظاهر غیر مادی و غیر دنیوی و صرفاً برای رقاء و ارتقاء روحی و کسب رضای خالق متعال باشد، همان شیوهای که از سیره مبارک علوی در آیات بینات الهی نیز منعکس شده است: «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا، إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا».
اگر عمل اخلاقی و تلاش برای تزکیه روح، معطوف به این روحیه خلوص و یکرنگی باشد، آنگاه میتوان به فضل و رحمت الهی که جز با وجود آن، تزکیه و تهذیب، ممکن نیست، امید داشت. «وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَىٰ مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» و در این عرصه حساس، اگر این فضل و رحمت خداوندی نباشد، رهآوردی جز خسارت به بار نخواهد آمد: «فَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ».
باری این نکات، تعالیم حیاتبخش و انسانسازی است که مکتب اخلاقی اصفهان نیز با همه رویکردهای فلسفی، عرفانی، قرآنی و روایی و خلاصه با همۀ گرایشهای گوناگون عقلی و نقلی خود بر آن، گواهی میدهد و آن را تأیید و تصدیق مینماید.
و نکته پایانی: امروز نیز در جهان معاصر و در روزگار ما، گمشده اصلی، «اخلاق» است، باید این گمشده مظلوم را با تمام وجود، دریابیم و آن را به تمام معنی گرامی بداریم و اصلاح اوضاع نابسامان خود را در او جستجو کنیم و با عطف این معرفت والا به عمل، و عطف عمل به اخلاص و امید به فضل و رحمت الهی، راه خود برای انسان شدن و اخلاقی زیستن و در طریق سعادت افتادن را بیابیم.
خداوندا! دستان کوتاه و لرزان ما را در این راه پرفراز و نشیب، با لطف عمیم و کریمانه خود برگیر و ما را در مجاهدت با نفس و تزکیه روح مدد فرما و خاتمت امر ما را به سعادت مقرون فرما؛ بحق محمدٍ و آله الطّاهرین و صلّیاللهعلی سیّدنا محمدٍ و آله اجمعین.
انتهای پیام