به گزارش ایکنا، نعمتالله صفری فروشانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، امروز 12 مهرماه در نشست علمی «روششناسی حل تعارض در سیره معصومان(ع)» ضمن تعریف تعارض، روششناسی و سیره، گفت: در بحث حل تعارض سؤالاتی مانند اینکه چرا امام علی(ع) سه جنگ داشت، اما امام مجتبی(ع) تن به صلح دادند و امام حسین(ع) قیام فرمودند، مطرح است.
وی با اشاره به روشهای حل تعارض، اظهار کرد: اولین روش در بحث تعارضات، روش روایی است، مثلا روایت شده است که همه ائمه(ع) نور واحد هستند، در این روش از ما ایمان به این گزارهها طلب میشود و چون و چرا مطرح نیست و اگر کسی این گزاره را درک نکرد، میگویند مشکل از خود او هست. یا در روایات داریم که هر امامی در آغاز امامت، صحیفهای میگیرد که مأموریت او در آن مشخص است یا ممکن است گفته شود امام در خواب وظیفه خود را میبیند؛ از دید قائلان به این روش، این مسیر قابل نقد و تحلیل نیست و فقط ایمان میطلبد.
این پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه افزود: روش دیگر، روش کلامی است که گاهی از تاریخ استفاده میکند و با روایت هم در آمیخته است؛ در این روش گفته شد که ائمه(ع) دارای اصول ثابت و متغیر بودند، مثلاً عدالتمحوری، ظلمستیزی و همزیستی مسالمتآمیز در سیره همه آنها جاری است، اما نوع پوشش و نوع غذا خوردن ایشان متفاوت است که نمونه آن از امام صادق(ع) در مورد نوع پوشش پرسش شد.
وی افزود: راه دیگر کلامیون در رفع تعارض، تکلیفمداری ائمه(ع) است؛ یعنی هر چه امام(ع) انجام میدهد، درست و تکلیف او هست و ما نمیتوانیم آزادانه رفتار ایشان را تحلیل کنیم. تعبیر انسان 250 ساله در اینجا مطرح شده است که دوره غیبت صغری هم قابل اضافهشدن به آن است. شهید صدر هم معتقد است که ائمه(ع) وحدت هدف، اما متفاوت در دورههای مختلف داشتند.
صفری فروشانی بیان کرد: روش دیگر روش نوپایی است که هنوز اثر یا حتی سخنرانی در مورد آن وجود ندارد؛ این روش، تحلیل تاریخی است که از سوی متدینان بیان شده و سعی کردند از خطوط قرمز کلامی متکلمان عبور نکنند، ولی درعین حال صحبتهای جدیدی مطرح کردهاند تا امامتپژوهان و کلامیون را به وادی نقد بکشانند. در اینجا بحث شخصیتشناسی ائمه(ع) مطرح است که مثلاً اگر امام حسن(ع) و امام حسین(ع) به جای هم بودند، آیا رفتار مشابه دیگری را داشتند؟
وی افزود: قائلان به این روش میگویند ائمه(ع) با توجه به اینکه بشر هستند، عوامل ژنتیکی در آنها مؤثر است، مثلاً چهره یک امامی سفید و دیگری گندمگون و سیاه است و یک امامی استخوانبندی محکمتر و ثمین دارد و دیگری ضعیفتر؛ یکی موی مجعد و دیگری موی صاف دارد. مثلا محمدبن حنفیه در یکی از جنگها از خود سستی به خرج داد و امام(ع) آن را به ژن مادرش نسبت داد.
صفری فروشانی اظهار کرد: معتقدان به این تحلیل دنبال نشان دادن تفاوت در اخلاق فردی ائمه(ع) هستند؛ مثلا حسنین(ع) مادری چون زهرا(س) داشتند، ولی مادر برخی ائمه(ع) آفریقایی و جزء بردگان بودند و ژن مادر در بچه قطعاً تأثیر دارد. اینها به قرآن استناد میکنند، یعنی میگویند یک امام ممکن است زودتر عصبانی شود و دیگری خیر. اینها میگویند قرآن، پیامبران را بشر معرفی کرده که فقط وحی بر آنها میشود و ائمه(ع) که از نسل پیامبر(ص) هستند. ضمن اینکه قرآن اخلاق فردی پیامبران را متفاوت میداند. مثلاً موسی(ع) با مشت خود، یک فرعونی را کشت و وقتی با ماجرای سامری مواجه شد، الواح آورده شده از کوه طور را دورانداخت و ریش برادرش هارون را گرفت و او را مؤاخذه کرد.
وی افزود: جرقه این بحث را شهید مطهری زد و از تعبیر «کلید شخصیت» استفاده کرد و گفت که کلید شخصیت امام حسن(ع)، نرمخویی و کلید شخصیت امام حسین(ع)، غیرت و شجاعت بیشتر است. در باب القاب ائمه(ع) هم این بحث وجود دارد؛ اینکه چرا به امام صادق(ع)، صادق و به امام کاظم(ع) کاظم گفته شده، مگر بقیه ائمه(ع) واجد این صفات نبودند، در توجیه این مسئله میگویند هر امامی، مظهر یکی از اسماء الهی است. البته تاریخیها این را قبول ندارند و کلیدهای متفاوت برای شخصیتشناسی امام قائل هستند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: مسئله دیگر تأثیرگذاری شرایط محیطی و نوع رفتار امام متناسب با شرایط زمانی و مکانی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی دینی است، امام حسین(ع) چون با یزید روبرو بود و کوفیان او را دعوت کردند، دست به قیام زد، اما امام مجتبی(ع) در دوره معاویه بود و زمانی که کوفیان از جنگ خسته شده بودند و قدر حکومت اهل بیت(ع) را نمیدانستند و دنبال یک حکومت عرفی بودند تا از جنگهای مذهبی رهایی یابند، لذا صلح کردند.
وی با بیان اینکه تاریخیها میگویند با عوامل محیطی و ژنتیک میتوان انحرافات برخی از فرزندان ائمه(ع) و پیامبران را توجیه کرد، تصریح کرد: تمسک به اصول بالادستی از دیگر رویکردهاست، میگویند اصولی مانند قرآن محوری، سنت محوری برای ائمه، اصل بوده و موظف به حفظ آن بودند، اما روش آنها تفاوت دارد، اینکه امام سجاد(ع) قیام نکرد و امام علی(ع) سکوت کرد، تابع اصل محوری حفظ قرآن و سنت است.
صفری فروشانی گفت: بنابراین ما باید به دنبال اصول ثابت بالادستی حاکم بر سیره کلی ائمه(ع) مانند قرآنمحوری باشیم، لذا فرمودند اگر مطلبی و عملی خلاف قرآن باشد، قابل پذیرش نیست. ما اگر روایات امام زمان(عج) را بررسی کنیم، از برخی از آنها تلقی میشود که ایشان سیره جدایی از سیره ائمه(ع) دارد، مثلاً انتقاممحوری مطرح میشود، روایت است که امام(ع)، امام نقمت است و جوی خون راه میاندازد، اما ما میتوانیم با اصول بالادستی این روایات را ابطال کنیم، لذا اصول بالادستی راه خوبی برای شناخت امام(ع) است.
وی تأکید کرد: ممکن است بیان ائمه(ع) در برخی موارد متفاوت باشد، ولی اصل ثابت ایشان هدایتمحوری و رساندن انسان به سعادت دنیا و آخرت است؛ یکی با روش مبارزه علنی و دیگری با تقیه قصد دارند به این هدف برسند.
این پژوهشگر گفت: اگر ما روشهای تاریخی را تقویت کنیم، عقلانیت بیشتری رواج مییابد و مخاطبان بیشتری خواهیم داشت و شبهات راحتتر برطرف خواهد شد و شاید لزومی نداشته باشد ابتدا رویکرد کلامی خود را روشن کنیم.
انتهای پیام