به گزارش ایکنا، نشست تخصصی «سیره وحدتبخش ائمه معصومین(ع)» از مجموعه نشستهای تخصصی فصل پاییز رویداد فرهنگی ـ هنری چهار فصل قرآنی شب گذشته، 18 آبانماه، به همت معاونت ترویج و توسعه سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور و مشارکت دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با حضور حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی فیروزمهر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برگزار شد. در ادامه متن صحبتهای این پژوهشگر قرآنی را میخوانید.
ایکنا: اینکه ائمه معصومین(ع) رویکرد وحدتبخشی در طی دوره حضورشان داشتهاند از جانب ما که پیرو آنها هستیم و خودمان را شیعه آنها میدانیم و با عمق وجودمان باور داریم مسئلهای تردیدناپذیر است، اشارهای به سیاستهایی که ائمه(ع) برای این بحث در دوره خود اتخاذ کردند، بفرمایید و اینکه ما چگونه میتوانیم متناسب با شرایط امروز از سیره آنها الگوگیری داشته باشیم؟
فیروزمهر: یکی از مهمترین چالشها و پدیدههایی که امت اسلام با آن مواجه بودند و هستند، مسئله فرقهگرایی است، این مسئلهای نبود که از دید پیامبر اکرم(ص) پنهان بماند و حتی شرایط و ریشههای پدید آمدن مذاهب و فرقهها در زمان خود پیامبر اکرم(ص) وجود داشته و حتی آن سخن معروف آن حضرت که امت اسلام به 73 فرقه و مذهب تقسیم و دچار اختلاف میشوند، چیزی است که در پیشبینی پیامبر اکرم(ص) آمده و پیامبر چنانچه از اختلاف پیشگویی کردند، حتماً راههای پیشگیری از فرقهگرایی را نیز ارائه فرمودهاند، در مکتب اهل بیت چه راهکارهایی را میشود پیگیری کرد که این تحزب (گروه گروه شدن) و فرقهگرایی کمترین عوارض را داشته باشد.
اصل تحزب ظاهراً اختصاص به اسلام ندارد و همه ادیان آسمانی و غیر آسمانی دچار این اختلافات بودند و هستند، اما اینکه در عمل چگونه رفتار شود که آن دین و امت کمترین پیامدها و ضرر و زیان را از این ناحیه مواجه شود، خیلی مهم است، در سیره عملی اهل بیت(ع) راهکارهای خیلی روشن و قابل توجهی برای مواجهه با تحزب و فرقهگرایی که در اسلام به وجود آمده داریم.
آن چیزی که خیلی مهم است و به طور محوری روی آن تأکید داشتهاند، اتحاد و وحدت امت بود، اما چگونه این اتحاد و وحدت قابل دستیابی است، راهکارهایی که ائمه(ع) هم در گفتار و هم در رفتارشان سعی میکردند که ارائه بدهند یکی از آن مهمترین راهکارها به نظرم دعوت همه امت اسلام به مشترکات دینی است که آن را نمیشود، بگوییم اختصاص به یک فرقه اسلامی دارد، وقتی میبینیم که خدای متعال به پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ؛ بگو اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم»، (آل عمران/64). وقتی ما میتوانیم با اهل کتاب که موارد اشتراک ما با آنها خیلی کمتر است یک وحدتی داشته باشیم، قطعاً این وحدت را میتوانیم در بین مذاهب و فرقههای اسلامی هم داشته باشیم، این جهت خیلی مورد تأکید ائمه(ع) بود که بر محوریت مشترکات دینی و اعتقادی مخصوصاً بحث توحید و اصل مسلمان بودن محور شکل گیرد، یعنی معیارهایی را ائمه(ع) ارائه فرمودند که با وجود آن معیارها معلوم میشود، مسلمان چه کسی است، بعد از آن هم با این معیارها معلوم میشود که امت اسلام چه تعریفی دارد و مسلمان کیست، آن وقت مسئله هماهنگی، وحدت و اتحاد مطرح میشود.
این معیاری که عرض میکنم هم در سخن پیامبر اکرم(ص) آمده که در منابع معتبر اهل سنت این روایت و فرمایش پیامبر اکرم(ص) دیده میشود و هم در سخنان اهل بیت(ع) و منابع شیعی، سخنی از امیرمؤمنان(ع) است که فرمودند هرکس به سمت قبله ما بایستد، به پیامبرمان ایمان داشته باشد، شهادت به یگانگی خداوند و نبوت و رسالت پیامبر اکرم(ص) بدهد و از ذبایح ما مصرف کند، داخل در اسلام است و ما حدود و حقوق قرآنی و اسلامی را در مورد چنین شخصی رعایت میکنیم و هیچکسی با وجود این معیار که وارد دایره اسلام شده است، بر کس دیگری برتری ندارد، جز به تقوا، این معیار مهمی است و تشخیص آن مشکل نیست که بگوییم معیار مسلمانی چیست و ما چه کار کنیم که این اختلافات کم شود و ما دچار فرقهگرایی و عوارض و پیامدهایی که دارد، نشویم، خیلی روشن است که هرکس واجد این معیارها باشد مسلمان است و او از همه حقوق برخوردار است و کسی حق تعرض به او را ندارد و کسی هم حتی در پیش خود تصور برتری بر او را ندارد جز معیار برتری تقوا که معیار عادلانه و روشنی است که هر کس تقوای بیشتری دارد، فضیلت بیشتر و منزلت بالاتری خواهد داشت.
ایکنا: پس از منظر امام علی(ع) کسی در دایره اسلام قرار میگیرد که اعتقاد به خدا و پیامبر(ص) دارد و نماز میخواند.
فیروزمهر: رفتارهای عبادی خاص و حتی رفتارهایی که مثلاً مربوط به خورد و خوراک انسان میشود، این هم میتواند یک محور وحدت مسلمین باشد.
ایکنا: اگر ما طبق این فرمایش مولا علی(ع) دایره اسلام را تنگ در نظر نگیریم، امروز نباید اینقدر شاهد تکفیر و تنش بین مسلمین باشیم و واقعاً یک وحدت اسلامی باید شکل بگیرید، یکی از مشکلاتی که هست، عدهای از شیعیان شاید تصور کنند وقتی میخواهند علاقهشان را به امامشان نشان دهند و از امامت دفاع کنند، لزوماً مستلزم این است که یک نوع جبههگیری در مقابل کسانی داشته باشد که امامت را آن طور که ما فهمیدیم و باور کردیم باور ندارند، این را تبیین بفرمایید، آیا دفاع از عقاید خودمان با بحث وحدت منافات دارد یا نه و اینها را میشود ذیل همدیگر تعریف کرد؟
فیروزمهر: اصلاً معنای اصل بحث وحدت این نیست که ما از عقاید خود دست برداریم و فرقههای دیگر اسلامی هم از عقایدشان دست بردارند، اگر این باشد دیگر اصلاً وحدت معنا ندارد، بحث روی این است که با وجود این اختلافات که البته خیلی کم است و در عمده مباحث دینی ما مشترک هستیم و در برخی از امور که اختلافی داریم آنچه که ائمه(ع) توجه میدادند، این بود که با وجود آن اختلافها و دیدگاههای مختلف در مورد بحث خلافت پیامبر(ص) و امامت، ما میتوانیم کنار هم باشیم و هیچ نیازی نیست که فرقههای اسلامی از عقاید خود دست بردارند تا این اتحاد شکل گیرد. بلکه در عین اصرار بر آن عقاید خود، در عین حال میتوانند برادروار کنار هم وحدت داشته باشند و از آن پیامدهایی که اختلافات مذهبی ممکن است دامنگیر امت اسلام کند در امان باشند.
ایکنا: اگر مصادیق خاصی از سیره ائمه(ع) است که این رویکرد وحدتبخشی آنها را تبیین میکند، اشارهای بفرمایید.
فیروزمهر: یکی از مواردی که ائمه(ع) خیلی روی آن برای رسیدن به وحدت تأکید داشتند، این بود که در مراسم دینی فرقههای دیگر حضور پیدا کنند. سخنی از امام کاظم(ع) هست که میفرماید امام حسن(ع) و امام حسین(ع) پشت سر برخی خلفا نماز میخواندند و ما هم میخوانیم و امیرالمؤمنین(ع) هم سالها به خلفا اقتدا و در نماز جماعت حضور پیدا میکردند.
برخی اعتقادشان این است که امیرالمؤمنین(ع) چه بسا تقیه میکردند، اما مرحوم شرفالدین عاملی میفرماید امیرالمؤمنین(ع) در عبادتش هرگز تقیه نمیکرد و به عنوان یک فعل واجب این کار را انجام میدادند و اینجا جای تقیه نبود، حضور در مراسم دینی و مراودات اجتماعی، مثلاً ائمه(ع) خیلی تأکید میکردند که حتماً از بیماران مخالفان در اعتقادات عیادت و در تشییع جنازهشان حضور پیدا کنید. معنای این تأکیدات این است که خیلی به هم باید نزدیک باشید و جهات اختلافی که هست نباید خیلی در زندگیتان ظهور و بروز داشته باشد.
ایکنا: در بعضی از جاها ممکن است مراسمی را به عناوینی مثل عید الزهرا(س) انجام بدهند که اسمش را بدعت میگذارم. افرادی که این کار را میکنند و مراسمی میگیرند که متأسفانه در آن لعنهایی هم صورت میگیرد و ناسزاهایی هم گفته میشود، پیامدهای سیاسی و اجتماعیاش بماند که خودش قابل بحث است. آیا واقعاً اینها شیعهتر از بقیه شیعیان هستند یا شیعهتر از ائمه(ع) هستند؟ به هر حال در رویکرد ائمه(ع) بعید است که چنین چیزهایی وجود داشته باشد، این را تحلیل بفرمایید که آیا این روش، برای ابراز ارادت به مذهب درست است؟
قطعاً نمیتوان گفت کسانی که دست به این کارها میزنند از دیگران شیعهتر هستند و تقیدشان به شیعهگری و دین بیشتر است و با توجه به سیره گفتاری و عملی اهل بیت(ع) که بر مسئله وحدت خیلی تأکید داشتند، حتی میتوان گفت آنهایی که در این وادیها قدم برمیدارند و بیشتر به سراغ چیزهایی میروند که به اختلافات میانجامد، تعبیر من این است که شاید بر اساس معیارهای اهل بیت(ع) باید در مورد مسلمانی آنها تشکیک کرد، به عقیدهام آنها که روی اختلافات تأکید و حساسیتها را تحریک میکنند، باید در فهم دینی این افراد تردید کرد. چون هرگز نمیشود گفت اینها بیشتر و بهتر از ائمه(ع) میفهمند، اگر همراهی و وحدت و اتحاد با فرقههای دیگر غلط بود، هرگز ائمه(ع) به این صراحت دستور نمیدادند و هرگز به آن عمل نمیکردند. در یک سخنی از امام صادق(ع) است که میفرمایند خدای متعال، مقدساتی در زمین دارد، قرآن، کعبه، پیامبر و مسلم، حرمت مسلم، حرمت مسلم و حرمت مسلم، یعنی حفظ حرمت مسلمان از دیگر مقدسات خیلی بالاتر است به اضافه اینکه آن کسانی که دست به این رفتار میزنند بر اساس آیه شریفه که میفرماید: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ؛ و آنهايى را كه جز خدا مىخوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد»، (انعام/108) چه بسا این کارها باعث میشود یک فردی از فرقه دیگر از روی ناآگاهی به مقدسات حق توهین کند و آن وقت من که دست به این کار میزنم و چنین تحریکی را ایجاد میکنم در آن توهین و اهانتی که آن فرد به مقدسات حق میکند، شریک هستم و این در روایات آمده و تحلیل ما نیست. در روایات آمده که وقتی به مقدسات دیگران که مخالف شماست توهین میکنید و او وادار میشود که به مقدسات شما توهین کند، سبب میشود که شما در گناه او شریک شوید.
ایکنا: آیه شریفهای که اشاره فرموید «مِنْ دُونِ اللَّهِ» میتواند هر چیزی باشد مثل خورشید، بت، ماه و ...
فیروزمهر: از این آیه استنباط میشود که ما اجازه نداریم حتی به مقدسات باطل دیگران از نظر ما، توهین کنیم؛ چرا که این سبب توهین دیگران به مقدسات حق میشود.
ایکنا: بسیاری از اهل سنت واقعاً محب اهل بیت(ع) هستند و در محرم حتی برای سیدالشهدا(ع) مجلس میگیرند و دوستدار ائمه(ع) هستند، بخش اندکی هم رویکرد تکفیری دارند و ممکن است سب کنند که این را قاطبه اهل سنت هم قبول ندارند. اگر در این خصوص هم فرمایشی هست بفرمایید.
فیروزمهر: حب اهل بیت(ع) چیزی است که همه فرقههای اسلامی به آن افتخار میکنند، یعنی اینکه دوستدار اهل بیت(ع) باشند و حتی آنهایی که ممکن است دیگر فرقههای اسلامی را تکفیر کنند در مسئله حب اهل بیت(ع) هیچ تردیدی ندارند مگر ناصبیها که الان فکر نکنم وجود خارجی داشته باشند. مسئله حب اهل بیت(ع) یک مسئله قرآنی است و هیچ محل اختلاف بین فرقههای اسلامی نیست و اتفاقاً یکی از عوامل اتحاد فرقههای اسلامی همین حب اهل بیت(ع) است.
ایکنا: غالباً وقتی سیره امیرالمؤمنین(ع) را نگاه میکنیم و رویکردی که ایشان در بحث سقیفه داشتند، توجیه ما این است که رویکرد وحدتبخشی داشتند و برای مصالح بالاتری کوتاه آمدند و آن سیاستی که همه میدانیم، پیش گرفتند. منتهی این رویکرد در دوره امام حسن(ع) هم به نحوی دنبال میشود ولی در دوره امام حسین(ع) مواجهه متفاوتی را داریم، یک مرزی مشخص کنیم که کجا دیگر قرار نیست این مصلحت را حفظ کنیم، اشارهای به این مرز ظریف و باریک داشته باشید.
فیروزمهر: اهداف تشکیل امت اسلامی اقتضا میکند که وحدت شکل گیرد، اصل امت اسلامی خیلی مهم است، اگر جایی این محور اصلی بخواهد دچار مشکل و خللی شود آنجاست که حتی اتحاد و همه امور برای حفظ آن هدف است، حادثه کربلا، مسئلهای بود که اصل اسلام در خطر بود و خیلی از فرق اسلامی هم در زمان سابق و الان این اعتقاد را دارند که حفظ اسلام مطرح بود، آنجا باز هم مسئله دست کشیدن از اسلام نیست بلکه مسئله دفاع از اسلام مطرح است. اصلاً نمیتوانیم بگوییم که این سیره در زمان امام علی(ع) و امام حسن(ع) بوده و در زمان امام حسین(ع) نبوده، مسئله اتحاد همچنان در جای خود بوده ولی اینجا اصل اسلام در خطر افتاد و امام حسین(ع) جلوی آن خطر را گرفتند.
ایکنا: ممکن است عدهای مطرح کنند که سیره ائمه معصومین(ع) متناسب با اقتضائات آن دوره بوده ولی ما امروز چطور میتوانیم از آنها الگو بگیریم، با وجودی که 57 کشور اسلامی و جمعیت کثیر حدود دو میلیارد نفر را شامل میشود ولی هر کدام در منطقه سرزمینی خود حاکمانی دارند و عمده حاکمان افراد بیتفاوتی نسبت به مقوله وحدت هستند یا اینکه حاکمان ناشایستهای هستند که اجازه نمیدهند بین ملتها آن ارتباط و وحدتبخشی شکل بگیرد. چگونه میتوانیم از الگوی ائمه(ع) امروز هم بهره ببریم؟
فیروزمهر: اینکه پیامبر اکرم(ص) فرمودند دو معیار و دو چیز گرانبها قرآن و اهل بیت(ع) برای شما قرار دادم، این اختصاص به زمان قدیم نداشته است. قطعاً همان سیره اهل بیت برای ما معیار است، یعنی سیره اهل بیت(ع) در ابعاد و زمینههای مختلف، همچنان که قرآن همواره جاری است. سیره اهل بیت(ع) نیز همینگونه است و در همه زمانها سیره ایشان راهگشاست و همان کارایی را که در زمان امام علی(ع) داشته در این زمان هم دقیقاً همین است.
ایکنا: در بخش پایانی گفتوگویمان قرار داریم اگر برای تکمیل بحث فرمایشی است در خدمت شما هستیم.
فیروزمهر: در نهایت میخواهم بر این نکته تأکید کنم که افرادی از شیعه و غیر شیعه، آنهایی که بر عقاید خودشان به سراغ برخی از اختلافات میروند، باید تجدید نظری در فهم خود نسبت به متون دینی و سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) داشته باشند، عقیده من این است که در این زمان آن کسی که بیشتر بر این اختلافات تأکید دارد و سراغ مواردی میرود که اختلافات را بین مذاهب اسلامی تحریک میکند، در مسلمانی خودش یک مقدار باید تجدید نظر و بررسی دوباره کند، چون امت را دچار تفرق میکند و از سوی دیگر هم باید این توجه را داشته باشیم که «وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً؛ و اگر پروردگار تو مىخواست قطعا همه مردم را امت واحدى قرار مىداد.» وقتی خداوند نخواسته که این اتفاق بیفتد، ما میخواهیم با دامن زدن به اختلافات چه کار کنیم؟ میخواهیم طرف مقابل خودمان را کلاً از بین ببریم؟ فقط تنها زحمتی برای امت اسلامی درست میکند و زمینهای برای بهرهبرداری دشمنان فراهم میکند، به نظر نتیجه دیگری ندارد.
انتهای پیام