به گزارش ایکنا، مراسم بزرگداشت حکیم «فارابی» در روز جهانی فلسفه، امروز، 30 آبان با سخنرانی جمعی از اندیشمندان، به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و به صورت مجازی برگزار شد؛
در ادامه مشروح سخنان سیدعبدالله انوار، عضو شورای علمی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی را میخوانید؛
یکی از آثار فارابی که به دست آمده و چاپ شده عبارت از «کتاب العباره» است که کتاب «باری آرمیناس» ارسطو است و در سال 1960 میلادی در بیروت چاپ شده است. کتاب دیگر فارابی عبارت از «الفلسفتین افلاطون و ارسطو» است که جزء اول آن به نام «تحصیلالسعاده» در سال 1345 هجری قمری در حیدرآباد و جزء دوم آن تحت عنوان «فلسفه افلاطون» در سال 1943 میلادی در لندن و جزء سوم آن هم با نام «فلسفه ارسطوطالیس» در سال 1961 میلادی در بیروت به چاپ رسیده است.
کتاب معروف فارابی نیز عبارت از «آراء اهل المدینه الفاضله» است که در سال 1895 میلادی در لیدن و نیز در سال 1959 میلادی در بیروت مجدداً چاپ شده است. این کتاب به زبانهای آلمانی، فرانسوی و اسپانیایی هم ترجمه شده است. همچنین کتاب دیگر فارابی نیز «فصول المدنی» است که در سال 1961 میلادی در کمبریج و به همراه یک مقدمه انگلیسی به چاپ رسیده است. کتاب «السیاسه المدینه» فارابی هم در سال 1346 هجری قمری و در حیدرآباد دکن چاپ شده و این کتاب ترجمه آلمانی هم دارد.
کتاب دیگر فارابی «احصاءالعلوم» است که در قاهره به چاپ رسیده است. از کتب معروف او میتوان به «التوطئه فی المنطق» و کتاب «تعلیق ایساغوجی علی فرفوریوس» و نیز کتاب «شرح مقولات ارسطو» اشاره کرد که به چاپ رسیدهاند. فارابی در مابعدالطبیعه هم کتابی به نام «فی الواحد و الوحده» دارد که در فهرستهای کتب خطی به نام او مندرج است و هنوز به چاپ نرسیده است. همچنین فارابی در حکمت طبیعی هم باید کتبی داشته باشد که به چاپ نرسیده که بعید نیست در کتابخانههای حاوی نسخ خطی، کتابهایی از او وجود داشته باشد که به چاپ نرسیدهاند.
این فیلسوف مسلمان برخلاف فیلسوفان دیگر اسلامی، علاقه بسیار زیادی به مباحث سیاست مدن، زیر مجموعه حکمت عملی داشته و در این زمینه چنانکه در هنگام معرفی آثارش مشاهده کردیم، کتبی چند از او برجای مانده و از همه آنها معروفتر، کتاب «آراء اهل المدینه الفاضله» است و باید به این مسئله توجه داشت که مدینه فاضله او مدینهای اسلامی با ایدئولوژی اسلامی است که به قدرت حکم میراند و قانون در این مدینه، از منبع الهی سرچشمه میگیرد. فارابی معتقد است: «مردم را در تدوین قانون دستی نیست و هر تحولی در قانون باید با اراده الهی باشد».
فارابی، اجتماعات انسانی را به اجتماعات «کامل» و اجتماعات «ناکامل» تقسیم میکند و در این تقسیم، مسئله کامل و ناکامل را از لحاظ کمیت صِرف بررسی میکند و به هیچ وجه مسئله کیفیت مورد نظر او نیست. اجتماع کامل فارابی چون بر مبنای کم است به سه بخش تقسیم میشود که عبارت از «اجتماع بزرگ»، «اجتماع میانه» و «اجتماع کوچک» هستند.
در بین حکیمان اسلامی، کمتر اهل فلسفهای همانند فارابی داریم که به مطالب سیاسی و اجتماعی پرداخته باشد. گویی در بیتالحمکه مأمونی، توجهی به کتبی که در آنها از آزادی شهرهای یونانی و حکومت پریکلسی صحبت میکرده نبوده است. خواجه نصیرالدین طوسی در اخلاق ناصری که سخنی از «تدبیر منزل» و «سیاست مدن» که زیر مجموعههایی فلسفه عملی هستند میکند، سخنی دلچسب از این بحثهای علت و معلولی سیاست در شهرها ندارد. در حکمت عملی هم کتاب «دره التاج» توسط علامه قطبالدین شیرازی نوشته شده که در مسئله سیاست مدن است اما با آن دقتی که فارابی به آن پرداخته به این مسئله توجه نکرده است. شاید این عدم توجه به واسطه استبداد شرقی بوده که حاکم در شهرها گسترانیده بود.
مسئله سیاست مدن که این روزها در آن به صورت مالایطاق بحث و گفتوگوهایی زیادی انجام میشود، پس از رنسانس و پیدایی صنعت مدرن، تولید و مصرف انبوه، بشر را با علم اقتصادی مواجه کرده و امروز پیوند ناگسستنی با علم سیاست پیدا کرده است که اقوال ابونصر فارابی در مدینه فاضله او در برابر آن، چون بال پشه در برابر بال عقاب و شاهین است.
در رساله آراء مدینه فاضله، ابونصر فارابی بر این نظر متمایل شده که دین و عقل هر دو آبشخور چشمه حقیقت هستند اما عقل با پیالههای قیاسی و استقرائی به تشنگان حقیقت آب را میرساند و دین بیشتر با تشنهطلبان بر کنار این پیالههای منطقی با تمثیل و رمز، حقیقت را در اختیار این تشنگان حقیقت قرار میدهد. او نه مثل یعقوب کندی است که میگوید: «فلسفه باید خادم دین باشد» و نه بر راهی است که محمد بن زکریای رازی است که «در قدمای خمسه خیمه زده و مردمان را فارغ از شرعیت به این خیمه دعوت میکند». فارابی که به دین و عقل تکیه دارد، در آراء مدینه فاضله، بر آن است که فرشتگان دینی، همان عقول فلسفی هستند و عقل فعال، عقل همان جبرئیل شرعی حامل وحی الهی است.
انتهای پیام