کد خبر: 4037295
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۸
رهگشای در گفت‌وگو با ایکنا:

بدون عدالت اجتماعی الگوی اقتصاد مقاومتی معنا ندارد + صوت

عضو اندیشکده اقتصاد مقاومتی گفت: توسعه اقتصادی ما اگر بدون تحقق عدالت اجتماعی باشد نمی‌توان اسم آن را الگوی اقتصاد مقاومتی گذاشت؛ یعنی بر مبنای الگوی اقتصاد مقاومتی توسعه پیدا نکرده‌ایم و به‌دلیل پیگیری سایر الگوهای اقتصادی عدالت اجتماعی فراهم نشده است.

میرهادی رهگشای

میرهادی رهگشای، کارشناس مسائل اقتصادی و عضو اندیشکده اقتصاد مقاومتی در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا در تحلیل سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره عدالت اجتماعی، دستاوردهای انقلاب اسلامی و نحوه برجسته‌سازی این دستاوردها گفت: تا وضعیت مطلوب اقتصادی چه در عرصه تجارت، چه در عرصه مسکن و چه در عرصه مالیات و غیره فاصله بسیاری باقی مانده اما به نظر می‌رسد به‌طور خاص در بحث سازندگی که اتفاق افتاده و تلاش برای اینکه سطح دسترسی مردم در شهرهای کوچک و روستاها به خدمات عمومی افزایش پیدا کند، گام‌های مثبتی برداشته شده است.

وی افزود: نکته بعدی که می‌توان از آن به‌عنوان دستاورد نام برد توسعه دانش در حوزه‌های نانو و پزشکی است؛ توسعه دانش مقوله‌ای است که به‌طور خاص برروی آن سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی شده است. همچنین بخش دیگری از دستاوردهای انقلاب اسلامی را باید در حوزه تربیت نیروی انسانی تعریف کرد که اگر میزان رشد آن را با بقیه کشورها مقایسه کنیم، توانسته‌ایم تعداد دانشگاه‌ها را حداقل از لحاظ کمیت افزایش دهیم؛ چون بالاخره اگر کمیت مدنظر نباشد کیفیت هم لحاظ نخواهد شد. توسعه اساتید دانشگاهی و نیروی انسانی عقبه خوبی را برای کشور در حوزه نیروی انسانی ایجاد کرده که اگر زمانی در بخش‌های مختلف سرمایه‌گذاری شود حداقل نیروی انسانی آن به اندازه کافی وجود دارد.

دلیل ضعف مسئولان در تبیین‌گری

عضو اندیشکده اقتصاد مقاومتی در پاسخ به پرسشی درباره ضعف در پرداختن دقیق به دستاوردهای انقلاب اسلامی گفت: من این را یک اشکال بنیادین می‌دانم که در عرصه‌های مختلف کشور از سطوح بالای مدیریتی گرفته تا سطوح پایین‌تر وجود دارد. به نظر می‌آید برای توضیح پیشرفت‌ها و دستاوردها درست عمل نشده و اگر هم کاستی وجود دارد، باید بتوان درباره این کاستی‌ها توضیح داد. متأسفانه مسئولان دنبال این نیستند مردم را در جریان واقعی امور قرار دهند و اگر پیشرفتی هم هست آن را برای مردم توضیح دهند. عمده ورود مسئولان سطح بالای مدیریتی کشورمان زمانی رقم می‌خورد که یک هجمه رسانه‌ای اتفاق بیفتد و به‌صورت واکنش به این هجمه پاسخ می‌دهند. اصلاً این موضوع برای آنها تبیین نشده که به شکل فعالانه قبل از اینکه هجمه‌ای اتفاق بیفتد، واقع‌بینانه همه آن چیزی که هست را به اطلاع مردم برساند. آنچه که بیشتر در پس‌زمینه ذهن مسئولان وجود دارد این است که مردم به ما اعتماد کنیم و ما داریم کار را خوب پیش می‌بریم! حالا اگر بخواهیم به این‌ها نمره دهیم شاید در مجموع نمره قبولی هم بگیرند اما پس‌زمینه ذهنشان عدم پاسخگویی به مردم بوده و اینکه مردم باید به آنها اعتماد کنند. ادامه این رویه مشکلاتی را به وجود می‌آورد و چون به درستی دستاوردهای انقلاب تبیین نشده، وقتی دشمن هجمه‌ای وارد می‌کند گویا انقلاب هیچ دستاوردی نداشته است.

خلأ برنامه سیاست صنعتی در توسعه اقتصادی

بخشی از فرازهای سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره ضرورت اهمیت دادن به شرکت‌های دانش‌بنیان در توسعه اقتصادی بود  که رهگشای درباره نقش شرکت‌های دانش‌بنیان در توسعه اقتصادی و علل و عوامل عدم توجه کافی به این نقش عنوان کرد: من احساس می‌کنم پیش از اینکه بخواهیم برای شرکت‌های دانش‌بنیان تسهیلاتی را فراهم کنیم و عرصه را برایشان باز کنیم، دولت باید برنامه سیاست صنعتی برای توسعه کشور داشته باشد و برنامه‌ریزی کند کشور در چه بخش‌هایی می‌خواهد تولیدکننده باشد و قرار است نیروی انسانی کشور در چه بخشی فعال باشد تا متناسب با آن آموزش ببیند. این رویه در کشور ما مغفول مانده و در 20 سال اخیر خلأ این امر مهم کاملاً احساس می‌شود. ما هنوز نمی‌دانیم صنعت خودرسازی چه جایگاهی دارد؟ صنعت لوازم خانگی چه جایگاهی دارد؟ به معنای واقعی کلمه کاملاً بلاتکلیف هستیم. در چنین شرایط سخن‌گفتن درباره حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان خیلی جای کار ندارد. اول ما باید تکلیف خود را با برنامه کلی مشخص کنیم. به‌عنوان مثال ابتدا باید مشخص شود که آیا قرار است صنعت خودروسازی در کشور توسعه یابد و به یک تولیدکننده بزرگ در دنیا تبدیل شویم و بعد از اینکه تکلیفمان در این خصوص مشخص شد سپس بیاییم در زنجیره تولید خودرو هر شرکت دانش‌بنیانی وجود دارد به نحوی مدیریت شوند تا شکل بگیرند. اما بدون طی کردن این رویه صحبت فی‌البداهه از شرکت‌های دانش‌بنیان خیلی جایز نیست و حتی می‌تواند انحراف منابع ایجاد کند.

وی اضافه کرد: کشور بیشتر در حوزه تدوین سیاست صنعتی با خلأ مواجه است که باعث شده صنایع، دانش‌بنیان نباشند و رهبر انقلاب اسلامی هم در دیداری که تولیدکنندگان لوازم خانگی با ایشان داشتند به این مورد اشاره کردند و فرمودند که توسعه در شرکت‌های دانش‌بنیان خوب است اما باید صنایع بزرگ دانش‌بنیان شوند، لذا تقاضا باید از سوی شرکت‌های اصلی و بزرگ وجود داشته باشد تا شرکت‌های دانش‌بنیان شکل بگیرند و آن تقاضا را فراهم کنند؛ پس حتماً باید سیاست صنعتی تدوین شود و برنامه حمایتی وجود داشته باشد. تا زمانی‌که سیاست صنعتی وجود ندارد منابع بانکی به کجا و به چه نحوی هدایت شوند و حتی شرکت‌های دانش‌بنیان چگونه باید عمل کنند. احساس من این است که خلأ جدی ما در حوزه توسعه دانش و توسعه صنعت و اشتغال به بحث کلان‌موضوع سیاست صنعتی بازمی‌گردد و تا وقتی این خلأ رفع نشود دولت‌های مختلف درگیر روزمرگی و تأمین نیازهای اساسی کشور خواهند بود و بیشتر از این نمی‌توانند گامی بردارند و اگر هم پیشرفتی وجود دارد در حوزه خُرد این پیشرفت‌ها صورت گرفته است.

ارتبط دولتی‌بودن صنایع با رشدنیافتگی شرکت‌های دانش‌بنیان

این کارشناس اقتصادی در پاسخ به پرسش تأثیر دولتی بودن شرکت‌ها و صنایع بر عدم ارتباط صحیح میان صنعت و شرکت‌های دانش‌بنیان گفت: در بحث خصوصی‌سازی و نقش‌آفرینی دولت یک موقع است که ما حالت ایده‌آل را تصویر کنیم که در این حالت نقش دولت باید خیلی اندک باشد و دولت فقط پشتیبانی‌ها و مانع‌زدایی‌ها را انجام دهد و بقیه را فعالان بخش خصوصی انجام بدهند اما در شرایط فعلی اگر به‌دنبال حرکت به سمت بهینه‌شدن شرایط هستیم و آن پیوندها را شکل دهیم، من احساس می‌کنم خصوصی‌سازی اصلاً در اولویت نیست. مدل‌های بسیاری حتی در کشورهایی که از آنها به عنوان کشور سرمایه‌داری و لیبرالیستی نام می‌بریم وجود دارند که شرکت‌های بزرگ دولتی بازوی حاکمیت هستند و اتفاقاً همان پیوندها را شکل داده‌اند و دولتی‌بودنشان مزیت‌هایی را در پی داشته است؛ لذا نمی‌توان گفت نبود پیوند میان شرکت‌های دانش‌بنیان با صنعت به خاطر دولتی‌بودن برخی صنایع بزرگ است. اکنون مشکل کشور این نیست، بلکه مشکلمان نبود سیاست صنعتی، نبود شفافیت در عملکرد شرکت‎های دولتی و قاعده‌‎گذاری نامناسب برای صنایع بزرگی که به خاطر این قواعد خود را نیازمند شرکت‌های کوچک و دانش‌بنیان نمی‌بینند، است. گاهی اوقات خصوصی شدن شرایط را بدتر می‌کند، لذا باید قاعده‌گذاری شود و دولتی نبودن یک شرکت مزیتی ایجاد نمی‌کند.

اقتصاد مقاومتی و عدالت اجتماعی

رهگشای در پاسخ به پرسشی درباره تأثیر اقتصاد مقاومتی بر توسعه عدالت اجتماعی بیان کرد: توسعه اقتصادی ما اگر بدون تحقق عدالت اجتماعی باشد، اصلاً نمی‌توان اسم آن را الگوی اقتصاد مقاومتی گذاشت؛ یعنی بر مبنای الگوی اقتصاد مقاومتی توسعه پیدا نکرده‌ایم و به‌دلیل پیگیری سایر الگوهای اقتصادی عدالت اجتماعی فراهم نشده است. یکی از ویژگی‌های اصلی اقتصاد مقاومتی این است که منافع به‌‎صورت عادلانه میان مردم و فعالان اقتصادی کشور توزیع شود.

وی گفت: برای حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی و تحقق عدالت اجتماعی باید کارکرد بازتوزیعی نظام مالیاتی مدنظر قرار بگیرد. نظام مالیاتی کشور با وضع مطلوب بسیار فاصله دارد و نگاه دولت هم به بحث مالیات صرفاً این بوده که اگر احیاناً درآمدهای نفتی کفاف هزینه‌ها را نداد از طریق مالیات این هزینه‌ها را یک مقدار جبران کند؛ درحالی‌که در بقیه کشورها نظام مالیاتی بدین شکل نیست. در بسیاری از کشورها درآمدهای مالیاتی بیش از 90 درصد از درآمدهای دولت را تأمین می‌کند و حتی کارکردهای دیگری مانند تنظیم‌گری و بازتوزیعی دارد؛ یعنی اگر دولت می‌خواهد بخشی از مردم جامعه را که احساس می‌کند مستضعف واقع شده‌اند مورد حمایت قرار دهد، حتماً باید از درآمدهای مالیاتی که از داراها ستانده، هزینه کند. از سوی دیگر مالیات نقش مهمی در تنظیم‌گری و جلوگیری از شکاف‌های طبقاتی دارد.

به گفته عضو اندیشکده اقتصاد مقاومتی، نظام بانکی به‌دلیل برخورداری از قدرت خلق اعتبار نقش مهمی در تحقق عدالت اجتماعی دارد و پیشنهاد کرد که دولت باید نظام مالیاتی و نظام بانکی را مدنظر دولت داشته باشد.

کد

گفت‌وگو از سعید امینی

انتهای پیام
captcha