به گزارش خبرنگار ایکنا، یحیی فوزی، معاونت پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در همایش بینالمللی «تفسیر اجتماعی قرآن کریم در جهان اسلام» به سخنرانی پرداخت که متن سخنان وی در ادامه میآید:
این همایش فرصت مناسبی برای پرداختن به یک مبحث بنیادین در اندیشه بیداری اسلامی و انقلاب اسلامی ایران یعنی بررسی ظرفیتها وچالشهای تفسیر اجتماعی قرآن کریم در جهان اسلام و همچنین بازشناسی مسیر طی شده توسط این مفسران و نتایج و دستاوردها و چالش و آسیبشناسیهای آن میباشد و اینجانب نیز مطالب مختصری را با عنوان «دستاوردهای تفسیر اجتماعی قرآن کریم برای جهان اسلام وچالشها» مطرح میکنم.
اصولاً مبتنی بر تاکید قرآن بر تدبر و تعقل، در طول تاریخ مفسران مسلمان با رویکردهای مختلف به تفسیر کلام الهی و قرآن پرداختهاند اما در سده چهاردهم و پانزدهم قمری، رویکرد جدیدی در بین مفسران رایج شد که میتوان آن را رویکرد تفسیری اجتماعی از قرآن دانست. این رویکرد که به تدریج در جهان اسلام گسترش یافت، پیامدهای گسترده و عمیقی از خود در تفکر و تحولات جوامع اسلامی بر جای گذارد. این نهضت تفسیری تحت تاثیر شرایط و نیازهای این مقطع تاریخی تلاش کرد تا با بازتفسیر آموزههای قرآنی معطوف به نیازهای جوامع اسلامی، تبیین جامعی از قرآن برای زندگی مطلوب ارائه دهد و راهکارهای برون رفت جوامع اسلامی از مشکلات را از درون قرآن جستجو کند.
اولین گام مؤثر در این زمینه از سوی سیدجمالالدین اسدآبادی (1254ـ1314ق) و شاگردش شیخ محمد عبده (1266ـ1326ق) برداشته شد و سپس توسط مفسران دیگر در جهان اسلام دنبال شد. این مفسران مسلمان با رویکردی حداکثرگرایانه به دین و تاکید بر توانمندی اسلام در تامین سعادت دنیوی و اخروی، تلاشهای فراوانی را برای ارائه تفسیرهای جدید قرآنی برای مخاطبان، ارائه کردند آموزههای دینی را در متن زندگی مردم قرار دهند و در سایه آن زندگی اجتماعی و سیاسی ـ فرهنگی دیگری را برای مسلمانان ارائه میداد و با آنچه باعث انحطاط و عقبماندگی آنان گشته مبارزه کنند و زمینه تحول ذهنی مسلمانان را از دیدگاه فردی و آخرت گرایی صرف به دین به دیدگاه اجتماعی و ارائه راه حل مشکلات مادی و معنوی مسلمانان و در نهایت تغییر وضعیت جوامع اسلامی درمسیر مطلوب را فراهم آورند.
این نهضت تفسیری دستاوردهای مهی را به دنبال داشته است، اولین دستاورد مهم آن ارائه تفسیری عمومیتر وقابل فهمتر و برای تودههای مسلمان و باز تفسیر آیات قرآن معطوف به مشکلات و چالشهای اجتماعی و سیاسی بود که تلاش میکرد تا ارتباط مسلمان را با قرآن در راستای تغییرات اجتماعی مطلوب تقویت کند. در این راستا پیراستن اسلام از خرافه و عقایدِ سخیف و غلوآمیز، تاویل آیات مربوط به امور خارقالعاده، پرهیز از مبهمات و نقد اسرائیلیات و تلاش برای نشان دادن همسویی آیات قرآن با علم و عقل و توجه به فلسفه احکام وحقوق زنان بود.
دستاورد دیگر آن برجستهسازی ابعاد سیاسی اجتماعی اسلام، تاکید بر رابطه دین و سیاست و ضرورت تاسیس حکومت بر اساس دین و اجرای قوانین شریعت معطوف به آموزههای دینی و مواردی از این قبیل در این آثار مطرح گردید. این مباحث نقش مهمی در باز تفسیر اندیشههای اسلامی و شکلگیری اندیشه سیاسی معطوف به تاسیس حکومت در بین جنبشهای اسلامی و شیعی و همچنین شکلگیری ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران داشت.
دستاورد دیگر این نهضت تفسیری تاثیرگذاری بر اندیشه پیشرفت وبالتبع آن بر سیاستگذاریها در این حوزه و همچنین شیوه مواجهه با تمدن جدید و تجدد بود. به طوریکه سیاستگذاری در خصوص پیشرفت کشور به شدت تحت تاثیر این تفاسیر قرار داشته است. اصولا دو رویکرد در این تفاسیر مطرح است که الزامات این دونوع رویکرد در جوامع اسلامی و بخصوص در ایران امروز از اهمیت خاص برخوردار است برخی با محوریت علم وتمدن موجود به تفسیر اجتماعی از اسلام پرداختهاند و تلاش میکند با پیشینه و دانش اجتماعی جدید، تفسیری از آیات قرآنی ارائه دهند که هماهنگی لازم را با نظریههایی که در علوم اجتماعی و جامعهشناسی مطرح شده، داشته باشند نظریههایی را در زمینه مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی و کیفیت زندگی ارائه میدهد که عمدتا تایید کنند حمایت دین از تمدن معاصر و پیشرفت جوامع دراین راستا است که این رویکرد را میتوان بنیان تجددگرایان دینی درجامعه ایران دانست.
اما بخشی دیگر از این مفسران فارغ از وضعیت موجود به دنبال کشف قوانین و احکام اجتماعی مستنبط از قرآن و ارائه نظریات بدیل تمدنی مستخرج از آموزههای قرآنی میباشند بر این اساس مفسر اجتماعی از یک سو به دنبال فهم جدیدی از انسان و نیازهای واقعی و فطری وی و قوانین و احکام و سنن حاکم بر رفتار فرد وجامعه مبتنی بر کلام وحی است و از سوی دیگر به دنبال کشف و ارائه نظریههایی برای زندگی سیاسی اجتماعی وسبک زندگی او مبتنی بر این آموزههای دینی میباشد که این رویکرد بنیان نظری اندیشمندان مسلمانی را تشکیل میدهد که از نوعی الگوی بدیل در پیشرفت جوامع اسلامی دفاع میکنند که خود دارای طیفی از دیدگاهها براساس تفاسیر مختلف میباشند.
اما در کنار این دستاوردها باید گفت که بنیان بخشی از چالشها و اختلافات در بین جریانات اسلامی در جهان اسلام نیز تفاوت در تفسیرهای اجتماعی سیاسی از آموزههای قرآنی توسط این مفسران ریشه دارد. بحث نوع تفسیر از توحید، حاکمیت الهی، مالکیت الهی، خلافت انسان، قوانین شریعت، عدالت، استکبار و استضعاف، اصالت صلح یا جنگ، امر به معروف، شورا، بحث علم و دین و عقل و دین و الگوهای پیشرفت، ومباحث بسیاری با این نوع تفاسیر پیوند وثیقی دارد. به طوریکه طیفی از جریانات اسلامی نوگرا، اصلاح طلب و رادیکال با رویکردهای مختلف تحت تاثیر این تفاسیر اقدامات و تفکرات خود را مطرح میسازند و لذا نگاهی دوباره به این نهضت تفسیری با رویکردی آسیبشناسانه مبتنی بر شناخت ظرفیتها و چالشها از اهمیت خاص برای آینده جنبش بیداری اسلامی در جهان اسلام و به صورت خاص برای ایران اسلامی برخوردار است.
انتهای پیام