به گزارش ایکنا، مراسم سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدباقر علوی تهرانی ظهر امروز، چهاردهم فروردینماه مصادف با اولین روز ماه رمضان در مسجد حضرت امیر(ع) برگزار شد.
متن جلسه را در ادامه میخوانید؛
یکی از شخصیتهایی که قرآن کریم او را ستوده و تمجید کرده جناب لقمان است. فضیلتی که آیه دوازدهم سوره مبارکه لقمان برای او بیان میکند این است: «وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ». حکمت لقمان فضیلت است چون چیزی نیست که خودش به دست آورده باشد بلکه چیزی است که خدا به او عنایت کرده است. چیزی که خدا عنایت کند فضیلت است. خداوند متعال در آیه دیگری میفرماید: «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ». پس حکمت فضیلت است چون خدا به همه نمیدهد و باید یک شایستگی در فرد وجود داشته باشد. ضمنا اگر به کسی حکمت عنایت شد خیر کثیر به او داده شده است. قرآن، حکمت را خیر کثیر میداند ولی دنیا را با تمام عظمتش «متاع قلیل» معرفی میکند. این حکمت را به چه کسی میدهند؟ «وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ» یعنی باید عقل داشته باشی.
این شخصیت، حکیم قرآنی است. پژوهشهایی که درباره ایشان انجام شده نشان میدهد ایشان حبشی بوده و چهره سیاه و زشتی داشته است. به ایشان گفته شد شما چقدر زشت هستی؛ پاسخ داده است به نقاشی اشکال میگیری یا به نقاش؟ ضمنا ایشان برده بوده است و به همین جهت پولی به صاحبش میدهد و خود را آزاد میکند. لقمان پیغمبر نبوده است. در تفاسیر اهل سنت هم گفته شده است علما اتفاق دارند که جناب لقمان حکیم بوده ولی قطعا پیامبر نبوده است. در روایات هم به این مطلب تصریح شده است. نقل شده ایشان در زمان پیامبری حضرت ارمیا یعنی بعد از جناب موسی زندگی میکرد. ارمیا پیامبری بود که حاکمی به نام طالوت را تعیین کرد که به جنگ جالوت برود. لقمان در کنار حضرت داوود در سپاه طالوت حضور داشت، پس معاصر جناب داوود بوده است. ایشان شاگردان مهمی هم داشته است. به عنوان مثال جاماسب که شخصیتی ایرانی و استاد بقراط بود، شاگرد لقمان بوده است. فیثاغورس هم شاگرد او بوده است.
در ادبیات ما حکمتهایی را به ایشان نسبت دادند. سعدی در گلستان نقل میکند: «هيچ كس را از آدميان، عمر، چون لقمان نبوده است. سه هزار سال عمر داشت. چون عمرش به آخر رسيد، ملك الموت بيامد. او را ديد در ميان نيستان نشسته، زنبيل مىبافت. ملك الموت گفت: اى لقمان! سه هزار سال عمر يافتى. چرا خانهاى نساختى؟ گفت: ابله كسى كه او را چون تويى در پى بُوَد و او را پرواى خانه ساختن باشد»
در سوره لقمان حکمتهای دیگری به ایشان نسبت داده میشود. از جمله حرفهای حکیمانه ایشان این است: «وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ ...» این حکمت قرآنی است که جناب لقمان دارد.
بحث من این است؛ راه دستیابی به این حکمت چیست و چگونه میتوان مثل لقمان حکیم شد. ما نمیتوانیم پیغمبر و امام بشویم ولی میتوانیم حکیم بشویم. جایگاه لقمان آنقدر بالا است که خداوند کلام لقمان را کنار کلام خودش در قرآن ذکر میکند. رمز دستیابی به حکمت جناب لقمان چیست؟ امام صادق(ع) فرمودند به خدا سوگند به واسطه نسب و مال و قوه جسمانی و چهره، به لقمان حکمت داده نشد. بحث من این است پس لقمان چه داشت که به او حکمت داده شد؟
انتهای پیام