کد خبر: 4046719
تاریخ انتشار : ۱۵ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۶:۲۰
حجت‌الاسلام علوی تهرانی:

شأن پیغمبر(ص) و ائمه را در حد طبابت تنزل ندهید

حجت‌الاسلام علوی تهرانی ضمن اشاره به اینکه انبیای الهی چیزهایی را به انسان می‌آموزند که برای انسان قابل دستیابی نیست تصریح کرد: سعی نکنید معلومات قرآن و پیغمبر(ص) را در حد معلومات بشر پایین بیاورید و طب الصادق و طب النبی درست کنید.

به گزارش ایکنا، مراسم سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدباقر علوی تهرانی ظهر امروز، پانزدهم فروردین‌ماه مصادف با دومین روز ماه رمضان در مسجد حضرت امیر(ع) برگزار شد.

گزیده مباحث این جلسه را در ادامه می‌خوانید؛

از نظر قرآن حکمت سه قسم دارد؛ قسم اولش حکمت علمی است که حکمت نظری هم نامیده می‌شود. قسم دومش حکمت عملی است و قسم سومش حکمت حقیقی است. هر انسانی به واسطه به کار گرفتن این سه قسم، یعنی حکمت علمی و عملی و حقیقی، مراتب رسیدن به انسان کامل را طی می‌کند. اگر کسی بخواهد انسان کامل بشود باید حکمت علمی و عملی و حقیقی داشته باشد. اینها همانند پله‌های یک نردبان هستند برای رساندن انسان به قله انسانیت. در انسان موجود خبری نیست بلکه در انسان مطلوب خبر است. خیلی باید دنبال این باشیم که چه تفاوتی با سایر موجودات داریم. از نظر رشد بدنی ما دوران‌هایی را طی کردیم و از خردسالی به نوجوانی و جوانی و میان‌سالی رسیدیم. این تغییرات، تغییرات فیزیکی است و تغییرات رشد و کمال با طی کردن این سه مرحله میسر است.

راه خداگونه شدن کدام است

انسان کامل موجودی است که تمام ظرفیت‌های ربانی شدن را در خودش به فعلیت رسانده است. شما در زیارت اربعین خطاب به اصحاب سیدالشهدا می‌گویید «انتم ربانیون» یعنی شما خداگونه‌ هستید برای اینکه خداگونه بشویم باید ظرفیت‌های انسانی را در خودمان به فعلیت برسانیم و شکوفا کنیم. برای شکوفا کردن باید این مراتب را پشت سر بگذاریم. البته حساب انبیا و ذوات مقدسه معصومین از این ماجرا جدا است. ما از کسانی صحبت می‌کنیم که می‌خواهند از قوس نزول به قوس صعود برسند ولی اهل بیت(ع) واسطه خلقت هستند و سلوکشان از بالا به پایین است. پس حساب آن طایفه جداست و ما از انسان‌های عادی صحبت می‌کنیم که می‌خواهند کامل بشوند.

حکمت علمی چیست؟ حکمت علمی هر نوع دانش یا معرفتی است که از سنخ دانستن است؛ مثلا می‌گویید فلان مسئله را می‌دانم. به عبارت دیگر حکمت علمی هرگونه دانش یا معرفتی است که برای صعود به مقام انسان کامل لازم و ضروری است. این دانش از نظر قرآن هم در زمینه عقاید است، هم در زمینه اخلاق است و هم در زمینه فقه و حقوق است. حکمت علمی انحصارا در اختیار انبیا است و فقط انبیا می‌توانند آن را بیاورند. انبیا هم اتصالشان به مبدا وحی است. بدین ترتیب حکمت علمی برای رسیدن انسان به مقام انسان کامل در ید قدرت حضرت حق است که به واسطه انبیا به من و شما می‌رسد.

در سوره اسرا از آیه 1 تا 38 مباحث حکمت علمی مطرح می‌شود که به برخی از آنها اشاره می‌کنم. «عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ»، «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ»، «وَكُلَّ إِنْسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ»، «اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا»، «مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا»، «وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ». پس از اینکه خداوند همه این احکام و مطالب را بیان کرد در آیه 39 می‌فرماید: «ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ».

دانش بشری در زمینه حکمت نظری گمراه‌کننده است

اساسا خداوند می‌فرماید دانش بشری در زمینه حکمت نظری گمراه‌کننده است: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ». در آیه دیگری می‌فرماید اصلا دانش بشری چنین استعدادی ندارد: «كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» یعنی انبیا به شما چیزی تعلیم می‌دهند که شما ظرفیت دانستن آن را ندارید. پس دانش بشری برای رساندن انسان به قله انسانیت ظرفیت ندارد.

این نکته را عرض کنم که سعی نکنید معلومات قرآن و پیغمبر را در حد معلومات بشر پایین بیاورید و طب الصادق و طب النبی درست کنید. شأن پیغمبر طب نیست. نه اینکه طب نمی‌داند، اتفاقا می‌داند ولی ارزشی برای ایشان ندارد که مسائل طبی را بیان کند. دلیلش این است که طبیبان ما که انسان‌های عادی هستند در علم طب پیشرفت‌هایی ایجاد کردند و کاری را که انسان انجام می‌دهد پیامبر انجام نمی‌دهد بلکه ایشان چیزی را که شما نمی‌توانید و نمی‌دانید انجام می‌دهد. فیزیک، شیمی و صنعت را شما می‌دانید و نیاز نیست توسط انبیا تعلیم داده شود. پیامبران چیزی را تعلیم می‌دهد که «مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» است و انسان نتواند به آن دست پیدا کند. پس انبیا همه دانش‌ها را دارند ولی شأن‌شان بیان همه مطالب نیست.

یک آقایی روی منبر همین مسجد خواست از امام صادق(ع) دفاع کند گفت امام صادق(ع) خیلی مهم است، فرمودند سه چیز علامت سه چیز است؛ طحال علامت خنده، کبد علامت گریه، مغز علامت تفکر. وقتی ایشان از منبر پایین آمد یک پزشک به ایشان گفت گاهی اوقات طحال را عمل می‌کنیم ولی مریض می‌خندد پس حرف امام صادق(ع) درست نیست. این چه دفاعی از امام صادق(ع) است؟ چه اصراری داری بگویی امام صادق(ع) گفته فلان چیز را بخورید مداوا می‌شوید. این چه بازی است؟ شأن پیغمبر علوم بشری نیست.

دومین مرتبه حکمت، حکمت عملی است. حکمت عملی یک برنامه‌ای برای رسیدن به آن قله است. دانش را می‌دهند، از آن دانش برای رسیدن به قله یک برنامه به شما می‌دهند. این برنامه شامل بایدها و نبایدها است. پس حکمت عملی برنامه‌ای است که بر اساس حکمت علمی صادر می‌کنند. مرحله سوم، حکمت حقیقی است. وقتی انسان آن دو مرحله را به کار می‌گیرد، نسخه را پیدا می‌کند و اراده می‌کند به نسخه عمل کند. اراده‌ای که برای عمل به این نسخه می‌آید حکمت حقیقی است.

انتهای پیام
captcha