به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا یوسفی، استاد دانشگاه مفید شامگاه چهارم اردیبهشت ماه در نشست علمی «مسئولیت حکومت در برابر معیشت مردم» که با همکاری کانون توحید، انجمن اندیشه و قلم و بنیاد اندیشه و احسان توحید برگزار میشود، با اشاره به آیه شریفه 112 نحل «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ»، گفت: آمنة در اینجا به معنای در امان بودن است؛ امنیت زمانی صرفا جلوگیری از تهدیدات خارجی و دشمنان بود ولی به تدریج معنای وسیعتری به خود گرفته است؛ علامه طباطبایی مصونیت از سیل و زلزله و حوادث طبیعی را هم به آن افزوده است و قدری که جلوتر رفته فرموده است هر چیز بد و شری که مردم، اموال، اعتبار و آبروی آنان را تهدید کند نا امنی محسوب میشود و حتی خود دولتها میتوانند عامل تهدیدکننده باشند.
وی افزود: امروز وقتی سخن از امنیت میشود امنیت اقتصادی یعنی داشتن درآمد باثبات، امنیت شغلی و امنیت سرمایهگذاری، عدم فروپاشی خانواده و کاهش اعتیاد و ... را شامل میشود؛ وقتی طلاق در جامعه زیاد شود و شاهد فروپاشی خانواده باشیم نشانه نا امنی است و هرقدر امنیت بیشتر شود رفاه هم بیشتر خواهد شد. به تدریج با توسعه جوامع مسئولیت دولتها هم بیشتر شده است. کاهش منازعات خارجی دولتها با بیرون، شفافیت در فرایند تصمیمگیری، حاکمیت قانون و آزادی سیاسی از مهمترین مصادیق تامین امنیت برای جامعه توسط دولتها است.
یوسفی بیان کرد: ویژگی دومی که آیه بیان کرده است اطمینان (مطمئنة) است؛ اطمینان یعنی اینکه جامعه نسبت به آینده خوشبین است. طبرسی در تفسیر این واژه آورده است که نشانه اطمینان چیست؟ از منظر وی دو عامل است؛ یکی اینکه نسبت به ماندن در شهر و کشور خود انگیزه دارد و دوم اینکه دوست ندارد از کشور و منطقه خودش خارج شود. علامه طباطبایی هم دقیقا همین معنا را بیان کرده است. در برابر این پدیده، عدم سرمایهگذاری در جامعه و نومیدی است و حتی سطح آموزش هم کاهش خواهد یافت.
استاد دانشگاه مفید تصریح کرد: سومین ویژگی در این آیه «یاتیها رزقها رغدا» هست یعنی وقتی امنیت در جامعه ایجاد شد، رزق او هم خواهد آمد زیرا دلیلی ندارد که کسی سرمایههای خود را از شهر و کشور خود بیرون ببرد. تعبیر؛ من کل مکان است یعنی این رفاه فقط محدود به یک شهر و منطقه نیست بلکه در سطح ملی و فراملی مطرح است و تبادلات هم به آسانی با کشورهای دیگر وجود دارد و به قول طبری این مسئله زمانی رخ میدهد که ما رابطه صلحآمیز با دنیای بیرون خود داشته باشیم.
یوسفی تصریح کرد: در ادامه فرموده است که برخی جوامع به نعمتهای خداوند کافر شدند و در نتیجه خداوند لباس خوف و جوع بر تن آنان پوشاند، در این صورت امنیت اجتماعی و اقتصادی در خطر است و سرقت زیاد میشود و از دولت خودمان هم میترسیم. در اینجا دو جامعه با وضعیت متضاد معرفی شده است.
استاد دانشگاه مفید با بیان اینکه چرا این اتفاق رخ میدهد اظهار کرد: به تعبیر قرآن کریم «بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ» یعنی این موضوع به خاطر عملکرد خود جامعه است؛ مشابه این آیه را در سوره مبارکه قریش هم داریم. فرموده است به جامعه مکه نعمت الهی نصیب شد زیرا مرفه بودند و امنیت هم داشتند و این امنیت و رفاه در سایه تعامل اقتصادی با مناطق دیگر بود که با عنوان کوچ کردن در تابستان و زمستان بیان شده است.
وی با اشاره به نامه امام به مالک اشتر گفت: در این نامه ابتدا فرمودهاند وظیفه اول تو گرفتن خراج از مردم است و دیگر اینکه باید جهاد کنی و تهدیدات را از جامعه دورکنی و امور مردم را به سامان کنی و سرزمینهای مردم را آباد کنی. کل نامه امیرالمؤمنین(ع) به مالک بر سه محور رونق و آبادانی، سامانمند شدن زندگی مردم و امنیت چرخ میزند؛ فرمودهاند در گرفتن مالیات دو نگاه وجود دارد؛ اول اینکه چون دولت کسری بودجه دارد مالیات را افزایش میدهد، از نظر امام(ع) این خطا هست. پس نگاه باید این باشد که دولت نرخی تعیین کند که فعالان اقتصادی تشویق شوند نه اینکه انگیزه تولید از بین برود.
یوسفی تصریح کرد: امروز در سطح جامعه ما امنیت، رفاه و خوشبینی به آینده وجود ندارد، در سال قبل بیش از چهار میلیارد دلار خروج سرمایه از کشورمان به ترکیه داشتیم، رتبه اول خرید مسکن در ترکیه برای ایران بوده است، بیشترین آمار تاسیس شرکتها برای ما بوده و بیشترین گردشگران را هم ایرانیها تشکیل میدهند در حالی که شرایط وخیم اقتصادی داریم ونرخ رشد پایین و تورم 40 درصدی را شاهدیم.
وی افزود: دهه 90 دهه از دست رفته است و رشد اقتصادی صفر بوده و رشد فقر را شاهدیم؛ طبق آمار سال 99، حدود سه میلیون نفر در جامعه فقر غذایی دارند و فقر به معنای گسترده رقم خیلی بیشتری دارد و متاسفانه آینده بسیار مبهم است و توافق و نرخ ارز و ... تاثیرگذار است؛ اقتصاد در چنین شرایطی در اسارت سیاست است در حالی که قرآن اصل را در جامعه امن، اطمینان و رفاه و تامین رزق از هر مکانی میداند. بنابراین باید سیاست در خدمت اقتصاد قرار بگیرد و نه برعکس.
یوسفی اضافه کرد: اگر سیاست بدون ملاحظات اقتصادی جلو برود نتیجه آن بر تن کردن لباس خوف و جوع و نا امنی و فقر است و نا امنی هم صرفا این نیست که اسلحه بر روی ما بکشند، امنیت شغلی و سرمایهگذاری و ... هم شامل آن است. اگر فقر در یک جامعه زیاد شود سرقت و ناامنی زیاد شده و اخلاق هم به آسانی زیر پا گذاشته خواهد شد؛ جامعهای که تورم بالا را تجربه کند وضعیت نابهنجاری پیدا میکند.
استاد دانشگاه مفید از پیامبر(ص) روایتی در کافی نقل است که ایشان فرمودند خداوندا نان را بر ما مبارک بگردان(نان نماد رزق است) و مبادا ما گرفتار گرسنگی باشیم و بعد فرمودند اگر مردم گرسنه باشند عبادت خدا را نخواهند کرد و نماز نمیخوانند و واجبات الهی را انجام نمیدهند. عطار نیشابوری در مصیبتنامه نقل کرده که مردی از دیوانهای پرسید اسم اعظم خدا را میدانی و او گفت اسم اعظم خدا نان است ولی این را جایی نمیتوان گفت. مرد گفت از خدا شرم کن چگونه اسم اعظم خدا نان است؟ دیوانه گفت در قحطی نیشابور در شهر گشتم و نه در جایی صدای اذان شنیدم و نه در مسجدی را باز دیدم.
یوسفی اضافه کرد: حکومتهایی که تصمیماتشان مبتنی بر دانش نباشد دائما گرفتار حوادث خواهند شد زیرا مسائل روز به روز نو به نو میشوند، امام(ع) فرمودند وقتی حکومت خوب است که براساس دانایی عمل کند و فرمودند در انحرافی که بعد از رسولالله شروع شد کسانی مدیریت کشور را برعهده گرفتند که دانش لازم را نداشتند.
مسئله دیگر رفتار خشن حکومت با مردم است که امام(ع) نسبت به خلیفه دوم مطرح کرد و در تحلیل دوره خلیفه سوم فرمودند که فسا یکباره ایجاد نمیشود، خلیفه اول که آمد دانش لازم را نداشت و دومی خشونت داشت و مجموعه تصمیمات غلط سبب شد تا جامعه در دوره عثمان به انحراف کامل کشیده شود و ثمره آن پیدایش حکومت معاویه و بنی امیه بود.
استاد دانشگاه مفید تصریح کرد: اگر ابوبکر قصد داشت معاویه را روی کار بیاورد جامعه قبول نمیکرد زیرا اینها تازه دو سال بود اسلام آورده بودند ولی وقتی یکی دو دهه گذشت به راحتی حاکم شدند و جامعه هم واکنش منفی نداشت. معیارهای اخلاقی، توانمندی و سابقه لحاظ نشد و مناسبات حزبی و جناحی مبنا قرار گرفت و افراد شایسته کنار رفتند.
یوسفی اظهار کرد: حضرت علی(ع) در چنین وضعی بعد از عثمان حکومت را قبول کردند؛ ایشان از ابتدا اکراه داشتند و فقط دو چیز سبب شد تا آن را بپذیرند، اول فقر گسترده مردم و دیگری نابرابری شدید در بین مردم. وقتی فقر گسترده وجود دارد حتما نظام سیاسی و اجتماعی با ارتکاب ظلم روبروست. در چنین جامعهای عدهای آنقدر میخورند که شب نمیتوانند بخوابند و برخی هم از فرط گرسنگی به دل درد میافتند.
استاد دانشگاه مفید بیان کرد: ممکن است این سؤال پیش آید چرا امام علی(ع) از بین این همه آسیبهای اجتماعی بر این دو مسئله تاکید دارند، دلیل این است که اگر حاکمی دلش برای دین میسوزد دو مسئله یعنی فقر و تبعیض و بی عدالتی بدترین آفت برای دین مردم است و دین آنها را خراب میکند. فقر باعث رواج فحشاء و خشونت و سرقت و ... خواهد شد و اگر نابرابری زیاد شد نظام ارزشی جامعه متحول خواهد شد وگرنه جامعه سالم بر دو محور تقوا و علم میچرخد. گروههای مرجع و الگو هم در جامعه همین افراد با تقوا و عالم هستند ولی وقتی شکاف طبقاتی زیاد شد هر کسی پول و مقام و ثروت بیشتری دارد اعتبار بیشتر دارد و روی سیاست هم اثر خواهد گذاشت.
یوسفی بیان کرد: علامه طباطبایی فرموده است که ما هر ده سال یکبار نیاز به تفسیر قرآن داریم زیرا هر چند سال سؤالات و فضای جدیدی برای بشر ایجاد میشود که باید پاسخ آن را از قرآن بگیریم. البته ما در مباحث تکنیکی و روشی مانند اینکه تورم چگونه مهار شود سراغ قرآن نمیرویم ولی در مباحث ارزشی و جهتگیریها چنین کاری انجام میشود. البته باید در برداشت از قرآن هم مراقب تفسیر به رای باشیم یعنی باید سؤالات دنیای روز را به قرآن عرضه کرده و پاسخ آن را بگیریم.
انتهای پیام