عبدالجبار کاکایی، شاعر، در گفتوگو با ایکنا، گفت: یک شاخه از شعر معاصر با حمایت ارگانها و نهادهای تبلیغاتی با عنوان شعر آئینی گسترش پیدا کرده است که غالباً بخش دولتی از آن حمایت و برای آن مجالس، مراسم و جشنواره یا مسابقه برگزار میکند.
وی ادامه داد: در شعر آئینی به نیایش، مناجات، اعیاد مذهبی، ماه رمضان، محرم و... توجه میشود، اما اگر از نظر آماری درباره ناشرانی که به صورت آزاد آثار شاعران را منتشر میکنند تحقیق کنیم که میزان انتشار اثر معنوی چقدر است، خواهیم دید که چشمگیر نیست.
کاکایی گفت: رویکرد اصلی شعر معاصر جوان ایران یا رمانتیک و عاشقانه یا اجتماعی است. شبیه رویکردی که در صد سال اخیر بعد از مشروطه داشتیم. شعرای ما از آزادی و عدالت و استبداد و مبارزه یا از عشق و خاطره و نوستالژی سحن گفتهاند، مانند «بی تو مهتاب شبی....» یا «برف میبارد آرش کمانگیر» یا «خوان هشتم» اخوان ثالث.
سراینده مجموعه شعر «دنیای بیآواز» با اشاره به اینکه شعر معاصر ایران دو وجه اجتماعی و عاشقانه دارد، افزود: شعر معنوی و متفکرانه غالباً در حوزه مداحی و نغمات دینی و مجالس روضهخوانی بوده و رسانه ملی تریبون آن است. روشنفکران هم در قالب جشنوارههای آئینی و مذهبی به موضوعات دینی و تبلیغ دین توجه کردهاند.
کاکایی بیان کرد: علاوه بر اعمال عبادی ماه رمضان، اثرات وضعی آن در جامعه تشویق به احسان و نیکوکاری است. ضعف ادبیات معاصر ما این است که جنبه تعلیمی و اخلاقی ندارد. یعنی انسان امروز مثل بزرگان شعر، از جمله سعدی، پند و نصیحت و اخلاق را در قالب یک کتاب اخلاق دینی نمینویسد یا نمیسراید.
وی افزود: امروز هیچ شاعری چنین نیتی ندارد و در خود نمیبیند که دیگران را با شایست و ناشایست و باید و نباید دعوت کند. یکی مثل سعدی یا جامی یا خواجه نصیرالدین طوسی باید پیدا شود که حکیم باشد تا شعر ابزاری برای بیان سخن حکیمانه او باشد و شأن و جایگاه و زبان و فرم در شعرش دیگران را به کرنش و پذیرش وادارد.
این شاعر ترانهسرا درباره جلوه و حضور ماه رمضان و مفاهیم مربوط به آن در شعر فارسی امروز گفت: ادبیات معاصر ما متاسفانه در جنبه تعلیمی خیلی فعال نیست. لذا اگر بخواهیم یک کار پژوهشی درباره رمضان در شعر معاصر انجام دهیم، جز همان آثار آئینی چیزی وجود ندارد. از طرفی شعر درباره ماه رمضان غالباً درباره ضربت خوردن مولا علی(ع) و شب قدر است، نه نفس ماه رمضان و اثراتی که روزه و روزهداری دارد، آن طور که در شعر بزرگان ادب مانند سعدی است.
کاکایی اظهار کرد: ادبیات امروز از مفاهیمی مثل احسان، نیکوکاری در حق همسایه، دستگیری از نیازمندان، هوای ایتام را داشتن و به فقرا کمک کردن خالی است که این از نقایص تفکر در زیست اجتماعی و ادبیات معاصر ما محسوب میشود، اما همانطور که اشاره کردم در حوزه جشنوارههای هنری آئینی و مذهبی گاهیاوقات آثار مناسبتی مثلاً درباره ماه رمضان یا محرم جمعآوری میشود و گاه خروجی آن یک آنتولوژی و کتاب است که تصور نمیکنم تاکنون اثر چشمگیری در این حوزه منتشر شده باشد.
خالق مجموعه شعر «تاوان کلمات» ادامه داد: یکی از آخرین شعرای روزگار ما، که اغلب آثار آنها دینی و مذهبی است، مرحوم «احمد عزیزی» بود که آثارش مذهبی و با گرایش به عرفان است و شاید بتوان گفت که کمتر اثر اجتماعی یا عاشقانه منتشر میکرد. همچنین مرحوم «قیصر امینپور» و مرحوم «سیدحسن حسینی» در بخشی از آثار خود گرایشهای مذهبی ـ دینی داشتند و درباره موضوعات مذهبی مینوشتند.
کاکایی با تأکید بر اینکه گرایش عمده شعر معاصر ما اجتماعیات و عاشقانههاست و خیلی به تعلیم و اخلاق و پند و اندرز توجه نمیکند، گفت: اگر احصاء کنیم، راجعبه حضرت امام رضا(ع)، حضرت امام حسین(ع) و محرم خیلی بیشتر شعر گفته شده است، اما مثلاً راجعبه پیامبر شعر کم داریم و راجعبه قرآن آنقدر کم شعر سرود شده است که حتی میتوان گفت شعر برجستهای در این موضوع نداریم. به ندرت هم راجعبه امام حسن مجتبی(ع) اشعاری سروده شده و در حوزه کارهای امام زمانی هم صدا و سیما بسیار فعال است، اما متاسفانه راجعبه سایر ائمه(ع)، تعلیمات دینی، احکام اخلاقی و راجعبه ماه رمضان آثار بسیاری منتشر نشده و میزان آن خیلی پایین است.
خالق مجموعه یادداشتهای «لاو هات» درباره چرایی حضور و بروز مسائل تربیتی و اخلاقی و آئینی مانند رمضان در شعر شاعران قدیم ادب فارسی بیان کرد: آنها حکیم و دارای دانش و معرفت الهیاتی بودند و شاعری برای آنها فقط ابزاری برای انتقال دادههای علمیشان بود، اما امروز شاعر داریم، یعنی کسی که با زبان هنرآفرینی میکند و لزوماً حکیم نیست و عادت بیان موضوعات الهیاتی را ندارد، چراکه در ذهنش گرایشی نیست که به طرح این مسائل بپردازد. کدام شاعر امروزی راجعبه وحدت وجود حرف میزند که مولانا درباره آن چند دفتر مثنوی نوشته است.
وی افزود: شاعران امروز در این حوزهها فعالیت فکری ندارند و به تعبیری برای آنها مهم نیست. اجتماعیات، زندگی، نیازها، حقوق و تکلیف انسان امروز و عاشقانهها ـ یعنی جنبشهای عاطفی که در وجود خود یا دیگران اتفاق میافتد ـ برای شاعر امروز مهم است. بنابراین غالبا شعر معاصر ما از لحاظ محتوایی تقلیل یافته و شأن آن در حد همین گزارشهای عاطفی و اجتماعی است و شاعری نداریم که راجعبه موضوعات فکری و معرفتی و الهیاتی نظیر قبض و بسط و تأویل و رای و نزول و این قبیل موضوعات اثر خلق کند.
کاکایی با تأکید بر اینکه اگر مسائل آئینی و اخلاقی مانند ماه رمضان و مفاهیم مرتبط با آن در شعر امروز پررنگ بود، خیلی خوب بود، تصریح کرد: ما دوست داشتیم شاعران امروز به معنویات و دین نگاه جدیدی داشته باشند. نگاهی که الان در پیشاشعر و پیشاهنر در اذهان جوانان حاکم است، غالبا پرسشگر است و فکر میکنم افراد بسیاری قید ورود به این حوزهها را میزنند، زیرا لازمه این نگاه پرسشگر تحریک شدن احساسات و افکار است. مثلا در بین شعرا شاعری مثل میرزاده عشقی میگوید:
«به پندار دانای مغربزمین/ پدیدآور پند نو "داروین"
زمانه ز میمون، دمی کم نمود/ سپس ناسزا نامش، آدم نمود»
و به این ترتیب با یک شعر نظریه علمی «داروین» و نظریه دینی را به چالش میکشد.
کاکایی گفت: شاعرها چون در جامعه فعلی احساس امنیت فرهنگی نمیکنند، خیلی به سمت موضوعات معرفتی و الهیاتی، که لازمه آن بحث و مجادله است، نمیروند و به عبارتی قید آن را زدهاند. بنابراین رشد این نوع شعر فضایی آزاد را میطلبد و افکار گوناگونی هم میخواهد. اگر سعدی به این موضوعات میپرداخت، حاکم زمانه مستبد بود و شاید نظرش مخالف سعدی بود، اما ابزار و امکانات زمان سعدی آنقدر زیاد نبود که اشعارش در حوزه گستردهای منتشر و بعد حاکمیت حساس شود. چند سال طول میکشید تا شعر او دهان به دهان منتقل شود و مثل امروز نبود که شعر شاعر از طریق اینترنت و صفحات مجازی در کسری از ثانیه به جمعیت زیادی مخابره شود.
وی افزود: در دهه شصت تا حدی جامعه گرماگرم مباحث تئوریک بود و تا اندازهای شاعران به موضوعات معنوی میپرداختند، اما کمکم اجتماعیات و عاشقانهها غالب شدند.
انتهای پیام