اقتصاد ایران با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکند، از تحریم گرفته تا کاهش ارزش پول ملی و فساد و عدم شفافیت؛ همه این موارد به نحوی بر اقتصاد ایران اثر نامطلوب داشتهاند که به مرور زمان بر وخامت اوضاع افزوده شده است. بر موارد مذکور باید عدم توجه به دانشبنیانها را هم افزود که خود همین بیتوجهی اثرات مشکلات اقتصادی را دوچندان کرده است.
هرچند همه ما به نحوی بر اقتصاد دانشبنیان و پیوند زنجیره صنایع با دانشبنیانها تأکید میکنیم، اما همه این موارد به شعار و چند ابلاغیه محدود شده و تأثیر دانشبنیانها بر اقتصاد کشور خیلی ملموس و محسوس نیست.
اگر بهدنبال دانشبنیان شدن اقتصاد به معنای واقعی کلمه هستیم، باید تمام ارکان یک اقتصاد دانشبنیان مدنظر قرار گرفته شود که یکی از این ارکان «فینتک» Fintech است. کلمه Fintech ترکیبی از دو کلمه «مالی» (Financial) و «تکنولوژی» (Technology) است. در فرهنگنامه آکسفورد این اصطلاح اینگونه تعریف میشود: «برنامههای کامپیوتری و دیگر تکنولوژیهایی که برای حمایت یا فعالسازی خدمات بانکی و مالی استفاده میشوند». به عبارت سادهتر فینتک به معنای استفاده از تکنولوژی برای کارآمدتر کردن خدمات مالی است.
اقتصاد دانشبنیان بدون بانکداری مدرن و به عبارت بهتر بدون مدرنیزاسیون خدمات بانکی محقق نخواهد شد. بسیاری از کشورهای توسعهیافته با استفاده نوآورانه از فناوری درصدد کارآمدسازی نظام مالی خود هستند. به عبارت بهتر فینتکها صنعت بانکداری را در آینده متحول خواهند کرد و بسیاری از کسبوکارهای مرتبط با امور مالی و بانکی از دل فینتکها متولد خواهند شد.
اقتصاد دانشبنیان چندین وجه یا جنبه دارد و فینتکها را باید یکی از جوانب اقتصاد دانشبنیان در نظر گرفت. اقتصاد دانشبنیان بدون بانکداری و خدمات نوین بانکی اصلاً معنا و مفهوم ندارد. اقتصاد دانشبنیان بر بستر یک اقتصاد شفاف و نظام مالی کارآمد شکل خواهد گرفت که فینتکها به این شفافیت و کارآمدی کمک بسیاری میکنند و قطار پیشرفت و توسعه را به سمت جلو حرکت خواهند داد.
اینکه گفته میشود فینکتک در حوزه خدمات مالی تحول ایجاد میکند، منظور از تحول تنها محدود به حوزه بانکداری نیست، بلکه تمام خدمات مالی را با تحول همراه خواهد ساخت، خدمات مالی مانند پرداخت قبوض، انتقال و پرداخت وجه، انجام امور بیمهای، سرمایهگذاری و خدمات وام و غیره را شامل میشود.
مدتهاست در ایران استارتآپهایی با عنوان فینتک شروع به فعالیت کردهاند، اما آنقدر کیفیت و کمیت این شرکتها ناچیز است که نمیتوان به جرئت گفت امروز نقش فینتکها در اقتصاد ایران پررنگ هستند.
روی آوردن کسبوکارهای دانشبنیان به سمت فینتک، هزینههای مالی آنها را کاهش میدهد، ارتباطشان را با مشتری بیشتر میکند و اینکه سرعت عمل شرکتهای دانشبنیان افزایش مییابد و از سوی دیگر چون مشتریان به دنبال صرفهجویی در زمان هستند، فینتک میتواند در تحقق این موضوع مهم به مشتریان کمک کند.
فرض کنید یک شرکت دانشبنیان میخواهد نسل جدیدی از خودرو را معرفی کند، باید آن شرکت دانشبنیان تمام جنبهها را در نظر بگیرد، مثلاً حساب سود و زیان خود را کند، بازار هدفش را بررسی کند، ذائقه مشتریانش را در نظر گیرد، نحوه تجاریسازی محصولش را بررسی کند و اینکه تراکنش مالی و اعتباری شرکت را شفاف سازد، لذا برای تحقق تمام این موارد از طریق فینتکها محقق خواهد شد.
فینتکها را باید یک انقلاب اقتصادی در عصر حاضر قلمداد کرد. ایجاد کیف پولهای الکترونیک، استخراج ارزهای دیجیتال، الکترونیکی شدن نظام بانکی و ایجاد کسب و کارهای الکترونیک از مظاهر تقویت و ظهور و بروز فینتکها محسوب میشوند که اگر به خوبی از این ابزار قدرتمند اقتصادی استفاده شود، اقتصاد ایران به سمت دانشبنیان و توسعه پیش خواهد رفت، پس باید فینتکها را جدی گرفت و برای تقویتش تمام تلاش و نبوغ را به کار برد.
یادداشت از سعید امینی
انتهای پیام