یکی از آیینهایی که با ماه محرم عجین شده و مخصوصاً در روز عاشورا اجرا میشود، «ذوالجناحگردانی»، «ذوالجناح» یا «ذوالجناحبَرداری» است. بهطور کلی، اسب در زندگی انسانها نقش مهمی ایفا کرده و البته در زمانهای گذشته، این مسئله از اهمیت بیشتری برخوردار بود؛ چون عنصر مهمی در جنگهای قدیم بهشمار میرفت و با وجود آن، سوارهنظام و پیادهنظام وجود داشت.
اسب بهعنوان وسیله نامهبری و خبررسانی، همراهی با قافله، وسیله ایاب و ذهاب و حتی کشاورزی استفاده میشد. اسب را حیوان نجیبی میشناختند و اساساً پهلوانان، اسبهای خاصی داشتند. اسب حیوانی است که بهعنوان زبانبسته زبانفهم استفاده میشد و نمادی از وفاداری بود که همواره از همراهی با صاحبش روایتهای زیادی نقل شده است.
حضرت علی(ع)، امام حسین(ع) و شهدای کربلا، هر یک اسبهای خاص و مشهوری داشتند و ذوالجناح، اسب نظرکرده امام حسین(ع) بود. در روایات ذکر شده که بعدازظهر عاشورا، ذوالجناح مأمور بردن شهربانو از صحنه کربلا بوده است. حتی اشعار زیادی وجود دارد که خطاب به ذوالجناح است و در بسیاری از آنها، سراغ امام را از او میگرفتند. معمولاً در برگزاری مراسم عزاداری، به حرمت ذوالجناح، حتی اسبهایی که برای ذوالجناحگردانی انتخاب میکنند، اسبهایی سفید، خوشیالودُم، خوشهیکل و خوشدندان هستند.
اما آنچه معمولاً بهعنوان ذوالجناحگردانی در روز عاشورا اجرا و در مناطقی مانند کامو، ابوزیدآباد و همچنین شهرهای مختلف مشاهده میشود، این است که ذوالجناح را با نوحهای خاص، پیشاپیش و پیشآهنگ هیئت و دسته عزاداری حرکت میدهند؛ بعضی مواقع نیز آن را چندین بار به دور میدان عزا، میدان تعزیه یا میدان نخل به گردش درمیآورند.
ذوالجناح در تعزیه کاربرد زیادی دارد و در بعضی از مناطق هم بهعنوان «کُتَل» از آن نام میبرند. گاهی اشیاء و تزئینات فراوانی به ذوالجناح آویزان میکنند که بعضی از آنها قدیمی و دارای اهمیت و ارزش تاریخی هستند. در نوشآباد، ذوالجناح را پیشاپیش دسته سقاخوان حرکت میدهند و نوحههای بسیار خاصی دارد که توأم با حزن و اندوه است.
کتل در اغلب معانی و اصطلاحات در آیینهای عاشورایی منطقه فرهنگی کاشان مصداق دارد. کتل را بهعنوان اسب پیشاهنگ کاروان، اسب عزا، علم، علم عزا، کوه، زمین بلند و... معنا کردهاند. طرفه آنکه در این منطقه، تقریباً بهازای همه این معانی، کتل وجود دارد. در بسیاری از هیئتها، به علم، بهویژه علمهای بلند، کتل میگویند. در بعضی از مناطق، به شبیه ذوالجناح، کتل میگویند. برخی عزاداران به اسب تعزیهخوانهای پیشاهنگ هیئتها، کتل میگویند.
اما کتلبرداری روز عاشورا در نوشآباد، هم به لحاظ فراوانی و هم بهدلیل متعلقاتی که دارد، بسیار ممتاز است. در اینجا، کتل بر پایه نذر شکل میگیرد و هر ساله، بانیان کتل متغیر هستند. کتل، نذری برای کودکان و به همین دلیل، سرشار از معصومیت و صداقت است. خانوادهها نذر میکنند که خدا اولادی سالم و صالح به ایشان عطا فرماید و آن فرزند را در یکی از اولین روزهای عاشورای زندگیاش کتل کنند. شفا یافتن از بیماری، دورباش دادن بلا و بیماری و...، از دیگر نذرهای کتل برای کودکان است.
پذیرایی نهار (خرج دادن) در ظهر عاشورا، جزئی از نذر کتل بهشمار میرود. کودک کتل، آرایش میشود، سرمه در چشم و سرخاب بر لب و گونهاش میکشند.
اسب کتل نیز تزئینات متنوعی دارد که هر یک، نمادی کهنالگویی در عقبه خود میبینند؛ آیینه، شمشیر، پارچههای رنگارنگ، گل، میوههای فصل و غیرفصل، کبوتر و... .
برای در امان ماندن پوست نازک کودکان از تابش خورشید، چتری بر سرشان میگسترند. پیشترها هر کتل، نقیب، نوحهخوان و شاطرهایی داشت. نوحهخوان در منقبت و عزای شهدای کربلا میخواند و شاطرها هم لباس مخصوص میپوشیدند، چوبدست بهدست داشتند و در عقب اسب حرکت میکردند. امروزه خانواده و نزدیکان کودک گرداگرد کتل هستد و از نوحهخوان و شاطرها خبری نیست.
کتلهای پرشمار در پیشاپیش پنج هیئت عزادار نوشآباد در روز عاشورا حرکت میکنند. در عاشورای امسال، بالغ بر 40 تا 50 کودک را در نوشآباد بر اسب کتل نشانده بودند.
محمد خداداد، پژوهشگر آیینی و فرهنگ عامه
انتهای پیام