افزایش رشته‌های فقهی باید منطقی باشد/ انتقاد از طولانی‌ بودن درس اصول
کد خبر: 4092442
تاریخ انتشار : ۲۵ مهر ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۲
آیت‌الله مبلغی:

افزایش رشته‌های فقهی باید منطقی باشد/ انتقاد از طولانی‌ بودن درس اصول

آیت‌الله احمد مبلغی، استاد درس خارج حوزه علمیه، با بیان اینکه درس اصول بسیار طولانی است، گفت: افزایش رشته‌های فقهی باید منطقی باشد، زیرا گاهی گفته می‌شود که 50 تا 100 رشته فقهی و حتی بیشتر داریم که باعث سردرگمی طلاب خواهد شد.

احمد مبلغیبه گزارش ایکنا، آیت‌الله احمد مبلغی، استاد درس خارج حوزه علمیه و عضو مجلس خبرگان رهبری، شامگاه 24 مهر در پنجمین نشست از سلسله‌ نشست‌های علمی تبیین مکتب فقهی امام خمینی(ره) گفت: اگر ما بهره کافی را از فقه و اصول به دست نمی‌آوریم و به نقطه مطلوب نمی‌رسیم و برای ادامه مباحث دچار سرخوردگی و خستگی می‌شویم و فکر می‌کنیم که آنها کم‌فایده و بی‌فایده هستند و گرفتار نومیدی در تحصیل می‌شویم، به این دلیل است که ما فقط درس می‌خوانیم که خوانده باشیم، در حالی که اگر هدف درستی برای تحصیل فقه و اصول داشته باشیم، می‌توانیم بهترین بهره را ببریم. 

افزایش رشته‌های فقهی منطقی باشد

وی با بیان اینکه تحصیل و شناخت چند اصل در دروس حوزوی از اوجب واجبات است، اضافه کرد: اولین اصل، انتخاب یک رشته معیّن است تا انسان بدون هدف درس نخواند. گفته می‌شود 50 تا 100 رشته فقهی داریم که گاهی 200 و 400 هم گفته می‌شود. این تعداد منطقی نیست. البته الان در مقام نقد آن نیستم، اما ممکن است طلبه‌ای دچار سردرگمی شود. لذا تفکیک بین رشته‌ها بسیار مهم است و باید براساس منطق صورت بگیرد؛ بنابراین فرد وقتی که وارد فقه می‌شود باید رشته خود را انتخاب کند و حتی از وقتی که مکاسب می‌خواند باید رشته خود را انتخاب کند، چون ممکن است وقتی مکاسب و رسائل هم می‌خواند در حین درس به فقرات و موضوعاتی برخورد کند که متناسب با ذهنیت معطوف به همان رشته است. مثلا وقتی فرد فقه اقتصاد و محیط زیست و ... را انتخاب کند، اگر به آیه و روایت و استدلالی رسید، از آن کمک می‌گیرد. 

استاد درس خارج حوزه علمیه با اشاره به اینکه اگر کسی رشته مشخصی نداشته باشد، مانند کسی است که در یک بیابانی بدون هدف راه می‌رود، زیرا فقه دریای بزرگی است، گفت: تعیین راهبردها و داشتن اهداف بلند و کوتاه‌مدت مهم است؛ البته این اهداف غیر از هدف اول در تعیین یک رشته است، در اینجا بحث مدیریت زمان است و انسان برای خودش تعیین کند که در 5 سال و ده سال آینده قرار است به کجا برسد. حتی باید برای ثانیه و دقیقه‌اش برنامه داشته باشد. اگر کسی برنامه داشته باشد که طی 5 سال مجتهد شود، حتما زواید زندگی را حذف خواهد کرد و اگر هم در طول این مدت به هدفش نرسد، با یک یا دو سال تأخیر به آن دست می‌یابد. البته یکسری زمانبندی‌ها را حوزه ایجاد کرده ولی کلی است و هر فرد باید به صورت مجزا این کار را انجام دهد.

وی گفت: راهبرد درست، متقن‌ترین و درست‌ترین راه را برای رسیدن به هدف به ما نشان می‌دهد و می‌گوید به چه اموری اولویت بدهیم و به دنبال چه مسائلی نرویم. تاکتیک هم بحث مهمی در رسیدن به اهداف است؛ مثلا ناگهان یک امر پیش‌بینی نشده و مانع برای انسان پیش می‌آید و او باید تاکتیک معیّنی اتخاذ کند. بنده در ایامی که تحصیل می‌کردم به این نتیجه رسیدم که خواندن تمامی دروس و تمرکز بر آنها صبر ایوب نیاز دارد. لذا راه‌های میان‌بر را انتخاب می‌کردم؛ از جمله اندیشه‌های مهم برخی از فقها مانند امام(ره) را حفظ می‌کردم. همچنین باید سهم تفکر را در مطالعه بیشتر می‌کرم. لذا گاهی در پیاده‌روی از خانه به مدرسه یک مطلب را می‌خواندم یا مثلا تفکر من این بود که باید کفایه را بدون استفاده از هیچ استادی بخوانم، لذا آن را اینگونه خواندم. البته صحت و سقم این روش‌ها مهم نیست، بلکه مراد من تمرکز روی برخی از موضوعات خاص برای طلاب است. 

اهمیت فراگیری زبان عربی

استاد حوزه علمیه اضافه کرد: من فکر می‌کردم اگر عربی بلد نباشم، در طلبگی موفق نخواهم بود و حتی معتقد بودم که اگر شش ماه از درس خارج من به دلیل وقت گذاشتن روی زبان عربی فوت شود، باز ارزش دارد. به همین دلیل دروس خارج که به فارسی گفته می‌شد به عربی ترجمه می‌کردم. بنده برای فراگیری عربی یک سال درس خارج را با چالش مواجه کردم.

مبلغی با بیان اینکه طلاب باید به فضلایی تبدیل شوند که گره‌ای از جامعه باز کنند و گره‌های ناگشوده را بگشایند، گفت: اصل دیگر برای هر طلبه اقدام به اجتهاد تمرینی پرتکرار و تمرین اجتهادی است؛ اجتهاد با تمرین به دست می‌آید، زیرا با گوش دادن انسان مهارت علمی پیدا نمی‌کند و اگر بیست سال درس خارج برویم و دروس استاد را در ذهن انبار کنیم، به اجتهاد نمی‌رسیم. 

وی با بیان اینکه انسان باید یک مسئله را از ابتدا تا انتها مورد اجتهاد قرار دهد ولو اینکه سخت باشد، تصریح کرد: شما اجتهاد می‌کنید نه برای رسیدن به یک مطلب و فتوا، بلکه برای تمرین کردن. ابتدا ممکن است در طول یک ماه بتوانید در یک مسئله اجتهاد کنید، ولی با تمرین مدت آن کاهش خواهد یافت. همچنین در مواردی خوب است از استاد استفاده شود، ولی نباید فقط به استاد تکیه کنیم. اجتهاد تمرینی برای زمانی است که انسان درس خارج خود را شروع می‌کند، چون فلسفه درس خارج، تربیت مجتهد است؛ گرچه برخی از دروس خارج، اجتهاد به دست نمی‌دهد. یک محصل زیرک و دانا حتی زمانی که مشغول سطح است باید اجتهادهای بریده بریده و جزئی داشته باشد که نیاز به استادی است که کمک کند. تمرین اجتهادی مرتبط با خارج اصول است، برخلاف اینکه اجتهاد تمرینی مربوط به فقه است؛ وقتی قاعده‌ای را فراگرفتید آن را رها نکنید، بلکه جست‌و‌جو کنید در کجا مفید است. اگر قواعدی در ذهن شما انبار شوند، ولی ندانید در کجا کاربرد دارند مفید نیست. باید پابه‌پای درس خارج و اصول، قاعده را یاد بگیریم و از طرف دیگر مهارت تطبیق را به دست آوریم. تطبیق هم هنجارها و قواعدی دارد که در اصول به ما نمی‌آموزند. 

درس اصول طولانی است

استاد درس خارج حوزه علمیه با بیان اینکه درس اصول در حوزه خیلی طولانی است و در گذشته 9 سال طول می‌کشید و الان بیشتر شده است، گفت: سخنان زیادی در اصول انبار شده که باعث می‌شود ذهن انسان از یک سری مفاهیم پر شود و چون همراه با تطبیق نیست طلاب فضای عدم انس با تطبیق را در خود متراکم می‌کنند و در هنگام اجتهاد با سختی زیادی مواجه می‌شوند. بنابراین بهتر است که از ابتدا بحث تطبیق را جدی بگیرند. ضمن اینکه وقتی تطبیق انجام شود، نظرات استاد هم بهتر نقد خواهد شد.

وی با بیان اینکه ما اجتهاد را سخت کرده‌ایم، در صورتی که اگر قواعد آن رعایت شود، به تدریج در انسان ایجاد خواهد شد، اضافه کرد: اصل دیگر تهیه پیوست‌های روشی برای دروس سطح و خارج است. اگر شما مکاسب می‌خوانید و مثلا در یک هفته موفق به خواندن دو صفحه شده‌اید، در همین دو صفحه پیوست روشی را لحاظ کنید که مثلا شیخ انصاری چگونه وارد بحث شده و ادامه داده و خارج شده است. اصل دیگر انتخاب استاد است، زیرا انسان حیات علمی خود را به استاد می‌سپارد؛ همچنین خوب است درس استاد در چند روز سنجیده شود و ضمن درس، تقریر هم داشته باشید. به این معنا که انسان نت‌برداری کند، ولی سخنان استاد را در ذهن مرور کند و مباحث مانده در ذهن را به تقریر دربیاورد و با  تقریر اول خود مقایسه کند. 

مشهور بودن دلیل انتخاب استاد نیست

وی با اشاره به اینکه مشهور بودن استاد وجه ممیز برای انتخاب از سوی طلبه است ولی کافی نیست، گفت: نقل است امام خمینی(ره) وقتی درس خارج داشتند، افراد محدود و معدودی پای درس ایشان بودند، در صورتی که از حیث عمق‌اندیشی از بزرگان حوزه بود. اگر استاد نتواند علم را به طلبه منتقل کند، عمر او هدر خواهد رفت. اصل دیگر شکل‌ دادن به دروس بر چهار پایه؛ تفکر، تدبر، تلقی و تقریر است. ما فقط ضلع تلقی یا دریافت از استاد را فعال می‌کنیم، ولی طلاب باید در هر درسی با اندیشه وارد شوند و با اندیشه از آن بیرون بروند. اگر تفکر نداشته باشیم، معطل خواهیم ماند، زیرا ابداعات از دل تفکر بیرون می‌آید. تقریر هم باعث تثبیت درس و شکل‌دهی به شخصیت انسان است.

استاد درس خارج حوزه علمیه با بیان اینکه تقریر، نوشتن در کلاس درس نیست و این کار نابودی وقت است، اظهار کرد: در کلاس باید گوش دهید که استاد چه اقوالی را چگونه نقل و نقد می‌کند. البته نت‌برداری خوب است ولی اصل تقریر باید با تکیه بر ذهنیات انسان از آن درس باشد. اصل دیگر این است که شما گذشته، حال و آینده را در مسیر هم‌افزا قرار دهید؛ مطالب گذشته را باید دائما فعال کنید تا امتدادی بین گذشته، حال و آینده وجود داشته باشد و فقط بر مطالب بریده و جزئی در حال فراگیری تکیه نشود.

انتهای پیام
captcha