آزادی؛ تغییر در دستگاه اخلاقی و هنجاری جامعه
کد خبر: 4101379
تاریخ انتشار : ۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۱

آزادی؛ تغییر در دستگاه اخلاقی و هنجاری جامعه

دانشیار گروه فلسفه حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: امروزه مشکل در آزادی نیست بلکه آزادی، تغییر در دستگاه اخلاقی و هنجاری جامعه است. در حقیقت بحث آزادی در جامعه امروز نشان می‌دهد که اتفاقات خوب و یا بدی رخ داده است، نظام ارزشی جامعه تغییر کرده است.

جهانگیر مسعودی، دانشیار گروه فلسفه حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد

به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، جهانگیر مسعودی، دانشیار گروه فلسفه حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، امروز ۳۰ آبان‌ماه در نشستی با موضوع «ما و معمای آزادی» که در محل دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: آنچه که کانون شعار «زن، زندگی، آزادی» به‌شمار می‌رود، آزادی است و به نظر می‌رسد که مسئله آزادی در کشور پیش از این نیز با چالش‌هایی مواجه بوده است، اما امروزه این موضوع به شکل اغتشاش به کف خیابان کشیده شده است.

وی با بیان اینکه مشکل ما در مسائل فردی و اجتماعی؛ مسئله شناخت و آگاهی است، افزود: در حقیقت اگر مسائل، انسان‌ها و مقوله‌های مرتبط با انسان را به خوبی بشناسیم، در این صورت این شناخت می‌تواند موقعیت‌هایی که در آن قرار می‌گیریم را به یک واقعیت پویا و درخشنده تبدیل کند و اگر این شناخت وجود نداشته باشد، در این صورت این موقعیت‌ها به یک فاجعه تبدیل می‌شوند.

این مدرس دانشگاه اضافه کرد: اما به نظر من در خصوص بسیاری از مسائل، هنرمندان بسیار چیره دستی هستیم که از واقعیت‌هایی که قابلیت تبدیل شدن به ارزش‌های درخشنده را دارند، به راحتی عبور و آن‌ها را به یک بحران تبدیل می‌کنیم و این در حالی است که عده‌ای هستند با شناختی که نسبت به مسائل دارند بحران‌ها را تبدیل به فرصت می‌کنند.

با نداشتن شناخت نسبت به آزادی، آن را به یک بحران تبدیل کرده‌ایم

مسعودی اظهار کرد: بنابراین ما انسان‌ها آنچه را که لازمه شناخت و آگاهی است را نداریم و با همین عدم شناخت و آگاهی، فاجعه‌ای را به وجود می‌آوریم که زندگی و فردی خود را به خطر می‌اندازیم.

وی بیان کرد: در این میان نیز بحث آزادی یکی از مباحثی است که متاسفانه با غفلت از آن و با درست فکر نکردن درباره آن این مسئله را در جامعه خود به یک بحران و فاجعه‌ای تبدیل کرده‌ایم. از این‌رو نیازمند آن هستیم که بیشتر درباره آزادی ببینیم، فکر کنیم، بخوانیم و بحث کنیم تا شاید این گفت‌وگوها و... ما را به یک شناخت درستی در این باره برساند، تا در این صورت به جای آنکه این مسئله در جامعه تبدیل به یک بحران شود بیشتر موجب پویایی و درخشندگی جامعه ما شود.

دانشیار گروه فلسفه حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: البته آزادی موضوع کثیرالاضلاعی است که هریک از متفکران اعم از سیاسیون، حقوقدانان، مدیران، جامعه‌شناسان، اصحاب رسانه، اهالی فرهنگ، روانشناسان، اهالی فقه و شریعت، کلام وفلسفه از زوایای مختلفی به آن نگاه می‌کنند. اما با این وجود می‌توان از منظر مباحث فلسفه سیاسی هم به آزادی نگاه و سوالات بنیادینی را درباره آن مطرح کرد.

مسعودی افزود: به نظر من این کثیرالاضلاع بودن بحث آزادی استلزامی به همراه دارد و آن هم این است که ظاهرا داستان آزادی به جای آنکه به سمت به سمت پویایی در جامعه برود در حال حرکت به سمت بحران و فاجعه است. پس باید از این اضلاع مختلف به داستان نگاه کنیم. حقیقتا که داستان آزادی در بحث سیاسی یک داستان بسیار روشن و ساده‌ای است، زیرا هر جایی که در مباحث آزادی قدم بگذاریم متوجه می‌شویم که به عقیده سیاسیون انسان‌ها به هر دلیلی آزاد هستند چه خدایی باشد و چه نباشد.

وی بیان کرد: آزادی همیشه محدود به اخلاق و قوانین است، در حقیقت ما آزاد هستیم تا جایی که اخلاق جلوی ما را می‌گیرد. بنابراین اساسا افرادی که در حوزه سیاست و اجتماع بحث می‌کنند، داستان آزادی برایشان روشن است. اما با وجود اینکه این موضوع تا این اندازه برای ما آسان است پس چرا اخیرا چنین اتفاقات و درگیری‌هایی در کشور رخ داده است؟

این مدرس دانشگاه اظهار کرد: افرادی که تابع فقه شریعت هستند، می‌گویند که یکی از قواعد فقهی ما تابع عرف است و اگر عرف تغییر کند قوانین هم تغییر خواهد کرد.

مسعودی بیان کرد: اما چرا در یک جامعه دینی به نقطه‌ای رسیده‌ایم که عده‌ای از این مردم با وجود اینکه دیندار هستند، می‌گویند که ما دیندار هستیم اما آزادی را یک قانون دین نمی‌دانیم و یا اگر هم می‌دانیم نمی‌خواهیم که این قانون اجرایی شود و این سوالی است که اصحاب سیاست نمی‌توانند به آن پاسخ دهند.

وی تاکید کرد: به عنوان مثال اگر اوایل انقلاب یک قانونی برای مردم تعریف می‌شد یا اکثریت می‌پذیرفتند و یا اینکه آن را اجرا می‌کردند اما امروزه به نقطه‌ای رسیده‌ایم که برخی از افراد با وجود اینکه مذهبی هستند اما معتقدند به قانون حجابی که به عنوان مذهب در جامعه قرار داده شده را قبول ندارند، اما چه اتفاقاتی در جامعه رخ داده که ما به چنین نقطه‌ای رسیده‌ایم؟  

قانونگذاران باید به مباحث بنیادین حجاب توجه داشته باشند

دانشیار گروه فلسفه حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد بیان کرد: در حقیقت افرادی که به مسئله حجاب مرتبط هستند به نظر من به مباحث بنیادینی که در این حوزه وجود دارد فکر نکرده‌اند و بدون توجه به این مسائل یک سری قوانین را قانونگذاری کرده‌اند و یک سری مسائل فرهنگی را اجرا کرده‌اند و همواره لازم است که این افراد به مسائل بنیادین این موضوع نیز توجه بیشتری داشته باشند.

مسعودی اظهار کرد: برخی از افراد بر این باور هستند که آزادی مشکل است، در حالی‌که اینگونه نیست و آزادی آشکار کننده مشکلاتی است که در جامعه وجود دارد. امروزه آزادی مشکل نیست و حقیقتا یکی از حقوق طبیعی و قراردادی انسان است و به واقع که آزادی در اینجا یک درد است و یک مسئله‌ای را بیان می‌کند و نشان می‌دهد که دستگاه اخلاقی عده‌ای از افراد در جامعه جابه‌جا شده است، عده‌ای هستند که قوانین مرسوم را قبول ندارند و خواهان این هستند که این قوانین باید تغییر کند.

وی بیان کرد: پس امروزه مشکل در آزادی نیست بلکه آزادی، تغییر در دستگاه اخلاقی و هنجاری جامعه است. در حقیقت بحث آزادی در جامعه امروز نشان می‌دهد که اتفاقات خوب و یا بدی رخ داده است، نظام ارزشی جامعه تغییر کرده است اما آیا این نظام ارزشی بر اساس سمت‌وسوهای درستی جابه‌جا شده یا خیر و اتفاق بدی رخ داده و ما برای آن اتفاق بد در حوزه نظام ارزشی باید فکری کنیم؟

این مدرس دانشگاه اظهار کرد: نکته دیگری که در این میان وجود دارد این است که حوادث اخیر نشان می‌دهد که نظام ارزشی فکری جامعه ایرانی ما به صورت چراغ خاموشی در حال دگرگونی است و به عبارتی در زیر پوست شهر ما اتفاقاتی در حال روی دادن است که ما دوست نداریم آن اتفاقات را ببینیم و یا بدانیم.

دانشیار گروه فلسفه حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: من معتقدم تمام حوادث بزرگی که در سه ماه اخیر و یا اتفاقاتی که در چند سال اخیر به اشکال مختلف رخ داده است برای اینکه تبدیل به اغتشاش نشود صورت‌های دیگری پیدا می‌کند.  

مسعودی اظهار کرد: بنابراین آنچه که امروزه در زیر پوست شهر رخ داده این است که ما به عنوان یک جامعه‌ای که ویژگی ایرانی اسلامی داشتیم و سالیان سال پیش درگیر مسائلی تحت عنوان اسلام و مدرنیته و یا سنت و مدرنیته، هستیم که این موضوع از 200 سال گذشته شکل گرفت و تا به امروز نیز به اشکال مختلفی نمایان شده است.

وی بیان کرد: شکی نیست که آزادی مطلق در اجتماعات انسان هیچ معنای قابل دفاعی ندارد. اما در اینجا دو سوال در فلسفه آزادی مطرح می‌شود و آن دو سوال این است که محدوده آزادی‌های ما تا کجاست؟ چه چیزی و یا چه کسی می‌تواند آزادی را مطرح کند؟

دانشیار گروه فلسفه حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد در پایان گفت: پس مشکل کجاست؟ آزادی یا نظام اخلاقی؟.

انتهای پیام
captcha