به گزارش ایکنا، آیتالله محمود رجبی، رئیس مؤسسه آموزشی، پژوهشی امام خمینی، در ادامه سلسله جلسات تفسیر خود در دفتر مقام معظم رهبری در قم به ادامه اهداف روزه و تاثیرات آن پرداخته که مشروح سخنان وی به شرح زیر است:
دو نکته در آیه شریفه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» وجود دارد که قابل تامل است؛ اول صدر آیه و خطاب يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا و یکی در انتهای آیه که فرمود: لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ. این آیه هم به نحوه و هم میزان اثرگذاری تقوا اشاره دارد یعنی روزه هم در تقویت تقوای فطری و هم تقویت تقوای اکتسابی و شرعی و درجات آن مؤثر است.
اگر انسان طبق تقوای فطری خود عمل کرد کمکم تبدیل به ملکه در وجود او خواهد شد، ولی اگر در عمل اینگونه عمل نکرد و حتی بر خلاف آن عمل کرد این میل فطری ضعیف میشود پس انسان باید برنامهریزی کند تا از مشتهیات نفسانی و مواردی که به ضرر او است دوری کند و در این صورت تا جایی پیش خواهد رفت که تقوا ملکه خواهد شد.
افراد زیادی داریم که کاری انجام میدهند و میدانند به ضرر آنان است و قبول هم دارند و اگر به آنها معترض شویم میگویند عادت کردهام و میلم میکشد؛ کسی که معتاد به سیگار و مواد مخدر شده است اگر سؤال کنیم میگوید گرفتار شدهام و میدانم چیز بدی است ولی چون بر خلاف تقوای فطری عمل کرده است برای او ملکه و عادت شده است. در امور معنوی هم اینطور است و اگر کسی چند بار غیبت کرد با اینکه میداند غیبت ضرر دارد و سعادت ابدی فرد را با مشکل روبرو میکند باز چون عادت دارد نمیتواند رها کند.
روزه در تقوای فطری اینطور است که انسان را به مدت 30 روز از چیزهایی که با او انس دارد جدا میکند، تمرینی که آگاهانه است و با اختیار انجام میدهیم. یک مرتبه روزه این است که اگر دروغ بگوید روزه باطل خواهد شد؛ در مرحله دیگر روزه مقید به پرهیز اعضاء و جوارح است بنابراین روزه حتی در تقوای فطری هم اثرگذار است.
روزه در تقوای اکتسابی و شرعی هم اثر دارد؛ از آیات قرآن به دست میآید که منشا تقوا، ایمان است. علامه مصباح بحث مفصلی درباره ازدیاد تقوا بر اثر ایمان دارند و راه حلهایی برای تقویت ایمان ارائه کرده است. حال سؤال ما این است که ایمان چگونه افزایش مییابد؛ در آیه مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ؛ فرموده است آنچه به سوی خدا بالا میرود ایمان است و اگر کسی بخواهد به خدا نزدیک شود با ایمان میتواند و ایمان توسط عمل صالح بالا میرود.
پس انسان در سایه ایمان به خدا نزدیک میشود و ایمان هم در سایه عمل صالح بیشتر خواهد شد؛ در آیات متعدد هم، مسائل مختلف را به ایمان پیوند داده است از جمله در آیه شریفه فرموده است: إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ. تاکید فرموده است که از من بترسید و نه از شیطان و اولیاء او یعنی اقتضاء ایمان ترس از خداوند است و در تعبیر دیگری دارد که اگر ایمان دارید به خدا توکل کنید یعنی انسان مؤمن به غیر خدا توکل نمیکند؛ علامه مصباح میفرمود اگر کسی میبیند توکلش کم است ایمان او دچار نقص است.
حضرت شعیب، بعد از اینکه قومش را به کارهای نیک دعوت کرد «وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» فرمود زمین را به فساد نکشانید اگر مؤمن هستید یا فرموده است اگر مؤمن هستید ربا را رها کنید.
به طور کلی چیزی که ایمان را افزایش میدهد و انسان را به مراتب بالای تقوا میرساند عمل صالح است و ما در روزه، تمرین میکنیم اعمال صالحمان بیشتر شود؛ توجه ما به امور الهی بیشتر و به امور غیرالهی کمتر شود و البته تقوا مرتبه دارد و روزه به تناسب درجات، توجه انسان را از غیر خدا قطع کرده و به خدا افزایش میدهد و اعمال صالح انسان را بیشتر میکند.
پس خاصیت روزه این است که توجه انسان به خدا را بیشتر میکند و خدا تدبیر کرده است تا در این ماه، توجه ما به خدا بیشتر و توجه به مادیات و امور دنیوی کمتر شود. خاصیت روزه جداسازی انسان از دنیاست و وقتی تعلق انسان به دنیا کمتر شد تقوا و ایمان او بیشتر خواهد شد. البته چون صرف اینکه پیامبران بگویند حق و مسیر درست این است انسانها وارد این مسیر نمیشوند لطف خداوند آنقدر زیاد است که در کنار آن عقل و فطرت و تقوای فطری هم به انسان داده است.
در ذیل آیه فرموده است لعلکم تتقون؛ یعنی اینطور نیست که هر کسی هر نوع روزهای گرفت به هر مرتبهای از تقوا خواهد رسید و باید ببینیم چه روزهای میگیرد و درجات روزه است که مشخص میکند شما به چه درجه از تقوا میرسید.
اگر روزه بگیریم چون فقط از قیامت و عذاب میترسیم، بیش از این هم نباید از روزه توقع داشته باشیم، برخی نگاه بالاتری دارند و آن اینکه خدایی که این همه نعمت به من داده و مرا هدایت کرده است از من خواسته است که به او توجه کنم یعنی گیرم که عذاب هم نمیکرد ولی آیا من باید اینقدر بی معرفت باشم؟ توجه خدا هم به چنین بندهای بیشتر است و روزه او وارد مراحل بالاتر شده و دست و زبان و گوش و فکر او هم روزه خواهد شد. حتی نگران خطورات فکری خودش خواهد بود زیرا خطورات منفی فکری را مانع رسیدن به محبوب خود میداند.
بنابراین هرقدر ما روزه خودمان را ارتقا ببخشیم تقوای خودمان را هم ارتقا خواهیم داد؛ ما اگر مراقب دلبستگیهای خودمان نباشیم از خدا جدا میشویم و وقتی دلبسته مال و جاه و فرزند و ... شدیم حاضریم ایمان خود را فدا کنیم. اگر مظاهر دنیا با خدا در هم عرض قرار بگیرند و دنیا محبوبتر شود در انتظار سقوط باشیم و بدانیم زمانی دل به خدا بستهایم که دادن جان در راه دستورات دینی و خداوند مهمتر از تمایلات و دنیای ما باشد.
در آیات بعد از این آیه دو هدف دیگر ذکر شد، اول اینکه فرمود لتکبروالله ما هدیکم. یعنی وجه دیگر برای اینکه روزه بگیریم این است که خداوند ما را هدایت کرد و قرآن را به عنوان کتاب هدایت فرستاد و آیا شما نمیخواهید در برابر چنین لطفی از خدا تجلیل کرده و او را بزرگ بپندارید؟ یک راه تکبیر و بزرگداشت الهی روزه است و روزه نمود تکبیر و بزرگداشت خداوند است.
اگر انسان عظمت خدا را درک کند روزه بر او آسان خواهد شد و اگر روزه بگیرد عاملی برای درک عظمت خداست؛ اگر روزه بگیریم و توجه ما به خدا جلب شد بیشترین عبادات ما تفکر فی الله خواهد بود چنانچه پیامبر در مورد ابوذر این مسئله را فرمود. در روایات هم داریم که یک ساعت تفکر از 12هزار ختم قرآن افضل است؛ انسان اگر متوجه خداشد و از دنیا برید در این صورت تفکر فی الله خواهد داشت و اندیشه و فکر او درباره خدا خواهد بود و عظمت خدا را درک میکند و خشیت الهی در او ایجاد میشود.
هدف دوم روزه در این آیات، شکرگزاری است. علامه طباطبایی فرموده است اینکه در تکبیر فرمود لتکبروالله ولی در تشکرون نفرمود لتشکرون برای این است که روزه در هر سطحی که باشد نشانه درک عظمت خداوند است حتی اگر فرد در پایینترین درجه روزه باشد ولی شکر، مقام والایی است که همه به آن نمیرسند لذا فرمود لعلکم تشکرون. کم بندهای است که به مقام شکر برسد؛ در فقرات اولیه صحیفه آمده است خدا را سپاس که به من یاد داد حمد بگویم زیرا حمد متضمن شکر هم هست. امام سجاد(ع) فرموده است اگر خدا به ما یاد نداده بود که باید شکر کنیم چون از نعمات او بهرهمند میشدیم در این صورت از مرزهای انسانیت خارج شده و وارد مرز حیوانیت میشدیم.
بنابراین روزه مقام انسانیت انسان را افزایش میدهد و مقام شکر بر هر روزهای تطبیق ندارد و روزهای که اعضا و جوارح باطنی انسان هم روزه باشد مصداق شکر است لذا در اینجا نفرمود لتشکرون بلکه فرمود لعلکم تشکرون.
در مجموع سه هدف برای روزه بیان شده است؛ اول رسیدن به تقوا، دوم بزرگداشت و تکبیر الهی و سوم نشانه شکرگزاری و اگر بتوانیم روزه واقعی بگیریم به مقام شکرگزاری خواهیم رسید.
درس تربیتی آیات این است که مراقب باشیم تقوای فطری را در سایه غفلت و بیتوجهی و عدم صیانت از دست ندهیم وگرنه اگر از دست بدهیم مشمول این آیه هستیم که «سواء علیهم ان انذرتهم ام لم تنذرهم».
روزه دلبستگی به دنیا را قطع میکند و باعث ایجاد صفای باطنی خواهد شد و در این صورت نور الهی به آن خواهد تابید به همین دلیل گفتهاند؛ روزه کمر شهوات را میشکند.
انتهای پیام