متن زیر مجلس بیست یکم مواعظ علامه شیخ جعفر شوشتری در ماه مبارک رمضان است. این مجالس که بیش از ۱۴۰ سال پیش در عتبات عالیات عراق برپا شده؛ در کتاب «فوائد المشاهد و نتائج المقاصد» توسط محمد بن علی اشرف طالقانی از شاگردان علامه گردآوری شده است.
ترجمه مجلس بیست و یکم علامه که در نجف اشرف ایراد شده از نظرتان میگذرد:
معنی لیله القدر، شب شرف و برتری است و آن برترین شبهاست. به عبارت دیگر در این شب، تمام امور بندگان خداوند از سعادت و شقاوت و مرگ و زندگی و رزق و مانند آن مقدر میشود و این تقدیر به چند گونه تقسیم میشود؛ دسته اول تقدیر امور از مبدا و ازل و آن چه خداوند آن را به حکمت بالغه خود مقدر کرده است. دسته دوم تقدیر امور مخصوص شب قدر و دسته سوم تقدیر اموری است که مقدر کردن آنها، منوط به امور دیگری است. از جمله آنها مشخص کردن اهل بهشت و اهل جهنم است؛ مثلا اگر فردی، مطیع خدا باشد خداوند بهشت را برای او مقدر میکند و اگر اهل گناه و عصیان باشد، جهنم برای مقدر میشود و از جمله آنها زندگی و مرگ است به این معنی که برای فردی مقدر میکند که زنده بماند و در دنیا زندگی کند، مگر آنکه کاری انجام دهد که تقدیر مرگ بر او مترتب شود یا به عکس مرگ برای او مقدر باشد اما عملی انجام دهد که ادامه حیات برای او مقدر شود.
در هر صورت این امور، شامل آن دسته از کارهایی است که مقدر شدن آن بستگی به امور دیگر دارد، میتوان ماجرای رسول اکرم(ص) با آن شخص یهودی را مثال زد که نزد پیامبر(ص) آمد و به جای «السلام علیک» گفت «السام علیک». پیامبر اکرم(ص) نیز در جواب آن یهودی فرمود «و علیک السام». اصحاب پیامبر به ایشان گفتند او چنین گفت. پیامبر فرمود: «من نیز مانند او پاسخش را دادم». بعد از آنکه شخص یهودی از نزد پیامبر رفت، پیامبر فرمودند: «این شخص توسط یک مار گزیده میشود و به زودی خواهد مرد». اما مرد یهودی سالم برگشت، اصحاب پیامبر(ص) به ایشان گفتند او نمرده است. پیامبر(ص) فرمود: «از او بپرسید که امروز چه کرده است؟» از او پرسیدند. مرد یهودی گفت «یک قرص نان خشک صدقه دادم». پیامبر اکرم فرمود: «این صدقه سبب تاخیر اجل او شده است». بنابراین زندگی این مرد، مترتب به آن صدقه شد.
معنی دیگر شب قدر این است که در این شب، کتابی گرانقدر، بر رسولی گرانقدر، برای امتی گرانقدر به دست فرشتهای گرانقدر نازل شده است. معنی دیگر لیلهالقدر این است که در چنین شبی زمین به جهت کثرت نزول فرشتگان، زمین پر میشود، چراکه تمام فرشتگان از خداوند اجازه میخواهند در این شهر بر حضرت صاحب الزمان(ع) نازل شوند. برخی این اشکال را کرده و گفتهاند تعداد فرشتگان آنچنان زیاد است که بر روی زمین نمیگنجند، آنها در این شب گروه گروه نازل میشوند؛ گروهی از فرشتگان نازل میشوند سپس بالا میروند و گروه دیگری فرود میآیند، اما در باره روح الامین که مخلوقی از مخلوقات خداوند متعال است، به خاطر بزرگی حجمش اگر بخواهد زمین و آسمانها را فرو ببلعد برای او امکان پذیر است: «يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا» (آیه ۳۸ سوره نبا). تمام فرشتگان در یک صف و روح در صف دیگری قرار میگیرد. برخی گفتند مراد از روح، جبرئیل است.
برای نزول فرشتگان و روح در شب قدر وجوهی هست؛ وجه اول این است که این نزول به دلیل خاصیتی معین صورت میگیرد که خداوند تبارک و تعالی آن را در شب قدر قرار داده است.
وجه دوم این است که نزول فرشتگان در این شب برای دیدن برخی از عباداتی است که تنها در زمین امکان انجام آن وجود دارد؛ مانند اطعام فقرا چرا که این عبارت بزرگ در آسمانها قابل انجام نیست و فرشتگان به جهت شأن این عبادت بزرگ در این شب نازل میشوند تا آن را ببیند. این عبادت بسیار بزرگ است، اما امروزه همه چیز به عکس شده است و این عبادت بزرگ نزد گروهی از مردم دگرگون شده است، مثلا عدهای بر سر قبرها فانوس روشن میکنند، در حالی که هیچ روایتی در این باره وجود ندارد و گروهی غذا و حلوا درست میکنند و آن را به ثروتمندان هدیه میدهند و فقرا از آن محروم میمانند. این کارها فریب شیطان است و اگر فرد، به جای این کارها پیمانهای جو برای نیازمندی بفرستد بهتر است.
وجه سوم برای نزول فرشتگان و روح در شب قدر، شنیدن ناله گناهکاران است، چرا که آنها سخن خداوند را شنیدهاند که فرمود: «أنین المذنبین احب الیّ من تسبیح المسبحین» ناله و گریه گناهکاران نزد خداوند از تسبیح تسبیح کنندگان محبوب تر است و در آسمانها گناهکاری وجود ندارد تا ناله او را بشنوند، برای همین به زمین فرود میآیند تا این بندگان را ببینند و در حدیث وارد شده است که جبرئیل با شخصی که ناله میکند در این شب دست میدهد و فرشتگان به او سلام میکنند و نشانه دست دادن جبرئیل با این شخص، رقت قلب و نورانیت او است.
ای بندگان خدا، لیله القدر را دریابید و از آن برای ساختن شب قبر خود و روز قیامت بهره ببرید. میترسم که شب قدر بگذرد و حالت بندگی پروردگار را در ماههای دیگر در نیابیم. خداوند سبحان مهربان از زبان رسول خود، شما را صدا میکند و میگوید به خدا ایمان بیاورید و عمل صالح انجام دهید.
خداوند از شما میخواهد که این کار را پیش از آنکه واعظی خشن بیاید انجام دهید و با این بیان آسان، پیش از آمدن ماموری که از صدای او تمام بدن انسان به لرزه در میآید، ایمان بیاورید و این عمل را به تاخیر نیندازید. بیایید در شب قدر، حقیقتا ایمان بیاوریم و تا زمانی که فرصت باقی است از خداوند بخواهیم: «رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا ۚ رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا » (آیه ۱۹۳ سوره آل عمران).
بیایید در این شب قدر از خداوند به خاطر گناهانمان عذر بخواهیم. خداوند در این شب به ما مهلت داده است که از او عذر بخواهیم. میترسم که این عذرخواهی به جایی نرسد و «وَلَا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ» (آیه ۳۶ سوره مرسلات). در آن روز اجازه عذرخواهی به تو داده نمیشود. بیاید امروز که به ما اذن عذرخواهی دادهاند این کار را انجام دهیم. از روزی میترسم که منادی بگوید: «لَا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُمْ مِنَّا لَا تُنْصَرُونَ» (آیه ۶۵ سوره مومنون). باید به خداوند متوسل بشویم. میترسم اگر الان به خداوند متوسل نشوی، روز قیامت به مالک جهنم متوسل بشوی و از او بخواهی که به خاطر شدت عذاب جهنم از خداوند بخواهد تو را بمیراند: «وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ»(آیه ۷۷ سوره زخرف).
بیایید خداوندی را بخوانیم که گنجینههای آسمانها و زمین به دست اوست، تا عذاب را از ما بکاهد. میترسم که او را نخوانی، از او روی برگردانی و به نگهبانان جهنم مبتلا شوی و از آنها بخواهی ولو برای یک روز عذاب جهنم را بر تو کم کنند و خواسته تو را برآورده نکنند: «ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِنَ الْعَذَابِ» (آیه ۴۹ سوره غافر) بیایید این این امر را به تأخیر نیندازیم تا روزی که از اهل بهشت بخواهی: «وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّه» (آیه ۵۰ سوره اعراف) و جواب بدهند که این نعمت ها بر تو حرام است. بیایید در طلب بهشت تعلل و تسامح نکنید تاروزی نیازمند اهل بهشت باشید و از آنها قطرهای آب یا نعمت دیگر بخواهی، اما آنها اینگونه به تو پاسخ بدهند: «قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ».
امروز زبان شما ما باز و وقت برای اصلاح امور مهیا است. میترسم کار به جایی برسد که به شما مهلت ندهند: «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ، ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ، ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ، إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ، وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ» (آیات ۳۰ تا ۳۴ سوره حاقه) ببین اطعام مسکین نزد خداوند چه جایگاهی دارد که آن را هم ردیف ایمان قرار داده است. پس بیدار باش، آگاه باش و اوامر الهی را کوچک نشمار و در انجام آنها سهل انگاری نکن. خداوند لطف خود را به درجه ای رسانده که میگوید اگر یک بار یا الله بگوییم در جواب آن لبیک میشنوی و این سخن رسول اکرم(ص) است، اما میترسم روزی برسد که به تو اجازه ندهند کلمه یا الله را بگویی. امروز اگر قطره اشکی از ترس خداوند از چشم تو سرازیر شود میتواند دریاهای متلاطم آتشهای فردا را خاموش کند. میترسم امروز از این کار باز بمانی و به گریه روز آخرت مبتلا شوی که نفعی برای تو ندارد.
خداوند سبحان میفرماید «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» (آیه ۱۵۲ سوره بقره) امروز خداوند متعال به یاد توست تو نیز خداوند را یاد کن. میترسم که خداوند را یاد نکنی و او نیز تو را در زمره افراد فراموش شدگان قرار دهد و از گروهی باشی که اینگونه به آنها خطاب میشود: «إِنَّا نَسِينَاكُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (سجده، 14). معنی فراموش کردن قطع تمام ارتباطها با توست.
یکی از امور مورد تاکید امیرالمومنین که با وجود حالتی که بعد از ضربه آن ملعون به ایشان دست داده بود، آن را ترک نکرد، وعظ است. امام خطاب به فرزندانش فرمود:
«شما را به ترس از خدا سفارش مى كنم، به دنيا پرستى روى نياوريد، گر چه به سراغ شما آيد، و بر آنچه از دنيا از دست مى دهيد اندوهناك مباشيد، حق را بگوييد، و براى پاداش الهى عمل كنيد و دشمن ستمگر و ياور ستمديده باشيد. شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را، و كسانى را كه اين وصيّت به آنها مى رسد، به ترس از خدا، و نظم در امور زندگى، و ايجاد صلح و آشتى در ميانتان سفارش مى كنم، زيرا من از جدّ شما پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيدم كه مى فرمود: «اصلاح دادن بين مردم از نماز و روزه يك سال برتر است». خدا را خدا را در باره يتيمان، نكند آنان گاهى سير و گاه گرسنه بمانند، و حقوقشان ضايع گردد خدا را خدا را در باره همسايگان، حقوقشان را رعايّت كنيد كه وصيّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شماست، همواره به خوشرفتارى با همسايگان سفارش مى كرد تا آنجا كه گمان برديم براى آنان ارثى معيّن خواهد كرد. خدا را خدا را در باره قرآن، مبادا ديگران در عمل كردن به دستوراتش از شما پيشى گيرند. خدا را خدا را در باره نماز، چرا كه ستون دين شماست. خدا را خدا را در باره خانه خدا، تا هستيد آن را خالى مگذاريد، زيرا اگر كعبه خلوت شود، مهلت داده نمىشويد. خدا را خدا را در باره جهاد با اموال و جانها و زبانهاى خويش در راه خدا. بر شما باد به پيوستن با يكديگر، و بخشش همديگر، مبادا از هم روى گردانيد، و پيوند دوستى را از بين ببريد. امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنيد كه بدهاى شما بر شما مسلط مىگردند، آنگاه هر چه خدا را بخوانيد جواب ندهد (سپس فرمود). اى فرزندان عبد المطلّب: مبادا پس از من دست به خون مسلمين فرو بريد [و دست به كشتار بزنيد] و بگوييد، امير مؤمنان كشته شد، بدانيد جز كشنده من كسى ديگر نبايد كشته شود. درست بنگريد اگر من از ضربت او مردم، او را تنها يك ضربت بزنيد، و دست و پا و ديگر اعضاى او را مبريد، من از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيدم كه فرمود: «بپرهيزيد از بريدن اعضاى مرده، هر چند سگ ديوانه باشد». (نهج البلاغه، نامه ۴۷)
اینها وصیتهای امام ما است که اگر بخواهیم آنها را شرح دهیم به طور میانجامد، اما تنها به موضوع اصلاح ذات البین میپردازیم. فرمودند اصلاح ذات البین بهتر از یکسال نماز و روزه است؛ یعنی تالیف قلوب مومنین و رفع اختلاف و تفرقه میان آنها بهتر از یک سال عبادت و روزه داری است. متاسفانه این امور امروز از بین رفته است و کسی به آنها عمل نمی کند. کسی را نمی یابید که برای اصلاح ذات البین بین مردم تلاش بکند. همه تلاشها به عکس شده است و به مجرد اینکه شخصی بگوید فلانی چنان کار را انجام داده، بدون تحقیق آن را میپذیرند.
در مجلس قبل، برخی از حالتهای امیرالمومنین را بیان کردیم و گفتیم که امام به حالتی از ضعف رسیده بود که بین فرزندان و اهل بیت خود نشسته بود. امام حسین علیه السلام میگریست و چشمانش از شدت گریه قرمز شده بود. حضرت امیرالمومنین بر چشم های حضرت سیدالشهدا و بر قلب او دست کشید و این مسئله نشان دهنده شدت حزن و اندوه امام حسین علیه السلام بود. به گونهای که امام بر چشمان و قلب او دست کشید تا او را آرام کند و چه بسا به خونی که از قلب شریف سیدالشهدا خارج میشود و خونی که چشم های او را میپوشاند اشاره داشته باشد یا به مصائب ایشان که بسیار بزرگتر از این مصیبت است.
انتهای پیام