کتاب «فوائد المشاهد و نتائج المقاصد» مجالس موعظه علامه شیخ جعفر شوشتری در ماههای مختلف از جمله ماه مبارک رمضان است که توسط یکی از شاگردان او بهنام محمدبن علی اشرف طالقانی گردآوری شده است. ایکنای خوزستان بهمناسبت حلول ماه مبارک رمضان، قصد دارد ادامه مجالس سخنرانی این عالم وارسته را از که رمضان سال گذشته آغاز کرده بود، تقدیم مخاطبان کند.
شیخ جعفر شوشتری، مؤلف کتاب معروف «خصائص الحسینیه» است؛ کسی که به گفته شیخ عباس قمی «جلالت شأنش زیاده از آن است که ذکر شود».
گردآورنده کتاب ««فوائد المشاهد و نتائج المقاصد» در مقدمهای که بر آن نوشته است میگوید برخی از این مجالس در شهر نجف، برخی در کربلا و بعضی نیز در کاظمین بیان شده است. محمدبن علی اشرف طالقانی مجموعه این مجالس را که بالغ بر صد مجلس است در کتابی بهنام «فوائد المشاهد و نتائج المقاصد» گردآوری و از علامه شیخ جعفر شوشتری برای روایت آنها اجازه شفاهی دریافت کرد.
متن زیر، ترجمه مواعظ مجلس چهاردهم علامه در ماه رمضان سال ۱۲۹۹ هجری قمری است:
«اى بندگان خدا! هم اكنون، ريسمان مرگ بر گلوى شما نيفتاده و روح (براى بدست آوردن كمالات) آزاد است» (بخشی از خطبه 83 نهجالبلاغه). ای بندگان خدا، شما الان مالک زندگی هستید، از شما میخواهم برای نجات خودتان از عذابها و دشمنان گوناگون کار کنید؛ چرا که تمام شدن زندگی، یک لحظه بیش نیست و پس از آن دشمنان از هر سو شما را احاطه میکنند.
تو فکر میکنی تنها شیطان دشمن تو است، اینطور نیست به صیرورت خود بیاندیش. بعد از مدت کوتاهی دشمنان زیادی تو را احاطه میکنند، راهها به رویت بسته میشود و راه چارهای برایت نمیماند. در آن شرایط خواهی دید زمین دشمنت شده است و مارها و عقربها و قبر و هر آنچه در قبور بر انسان نازل میشود، دشمنان تو هستند.
شخص مرده اگر از دوستان خداوند و مطیع دستورات او باشد، به محض اینکه در قبرش قرار داده شود، زمین به او خوش آمد میگوید: «تو از کسانی بودی که دوست داشتم بر پشتم راه بروی، حال که به من سپرده شدی، خواهی دید چگونه با تو رفتار خواهم کرد، پس تا جایی که چشم کار میکند بر او وسعت مییابد» و اگر شخص مرده از دشمنان خدا باشد زمین به او میگوید: «من از تو استقبال نمیکنم، از کسانی بودی که دوست نداشتم بر پشت من راه بروی، حال که به من سپرده شدی، خواهی دانست چگونه با تو رفتار میکنم، پس زمین او را میفشارد.» (بحار الانوار، ج 33، ص 547).
نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) در تشییع جنازه «سعد» پابرهنه راه میرفتند. برخی از یاران به ایشان عرض کردند: «ای رسول خدا چرا با پای برهنه به تشییع آمدهاید؟». فرمودند: «به خاطر انبوه ملائکهای که برای تشییع آمدهاند.» تشییع جنازه با جلال و شکوه به پایان رسید و او را خاکسپاری کردند. زمانی که رسول اکرم(ص) بالای قبر او نشستند، حالشان دگرگون شد و رنگ رخسارشان تغییر کرد. اصحاب از ایشان پرسیدند: «یا رسول الله سبب تغییر حال شما چیست؟» فرمودند: «سعد دچار فشار قبر شد». به ایشان عرض شد: «آیا با وجود آن که شما او را بزرگ داشتید، دچار فشار قبر شد؟» فرمودند: «بله او؛ او با خانوادهاش کمی بداخلاق بود.»
از جمله الطاف خداوند نسبت به بندگان آن است که اموالی را که از فضل خود به آنها بخشیده است، قرض میگیرد: «مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً »(بقره، ۲۴۵). همچنین میفرماید: «هر کس روزهداری را در ماه مبارک رمضان ولو با یک دانه خرما افطاری بدهد، مانند کسی است که بندهای را در راه خداوند آزاد کرده باشد» (بحار الانوار، ج 93، ص 317). خداوند اجر و ثواب را چند برابر میکند و پیش از این گفتم این که ثواب مترتب بر این دانه خرما، ویژه کسی است که ثروتی ندارد؛ بسیاری از اصحاب پیامبر(ص) در صدر اسلام چنین بودند و توانایی افطاری دادن نداشتند، اما در این دوران چنین نیست و بیشتر مردم بی نیاز هستند و به ندرت کسی را میبینید که نمیتواند دیگری را افطاری بدهد و همه اینها از الطاف خداوند متعال است.
خداوند سبحان میفرماید: «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ» (غافر،۶۰) مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم. از این میترسم که با وجود آنکه خداوند نسبت به شما ترحم ورزید و اجازه داد که او را بخوانید، اصلاح امور خود را از او نطلبید و در روز قیامت، دیگر اجازه خواندن او را نخواهی داشت و چنین اذنی به تو نخواهد داد. در آن روز افراد زیادی هستند که به آنها اجازه عذرخواهی داده نمیشود و توانایی درخواست کردن و ذکر نام خدا را بر زبان نخواهند داشت و چه بسا برخی از آنها، اسم خدای تبارک و تعالی را فراموش کنند و همینطور اسم رسول اکرم(ص) را. وقتی از آنها پرسیده میشود که اسم پیامبرتان چیست؟ میگویند فراموش کردهایم.
الان ای مردم، زبانههای آتش در تمام اعضا و جوارح شما شعله میکشد و (به واسطه اعمال بد) خود را به آتش کشیدهاید، برای خاموش کردن این آتش تلاش کنید و خاموش کردن این آتش جز با اشکی که از ترس خداوند از چشم سرازیر شود، ممکن نخواهد بود. اگر یک قطره اشک بر این آتش بیافتد آن را خاموش میکند. اما در روز قیامت هر قدر اشک بریزید این آتش خاموش نمیشود.(منظور گناهانی است که انسان را دچار آتش جهنم میکند و مراد علامه این است که اگر الان استغفار نکنید مانند کسی هستید که آتش در جان خود شعله ور کردهاید و تا زمانی که از این دنیا خارج نشوید، آن را احساس نمیکنید. در آن دنیا نیز گریه سودی نخواهد داشت. الان امکان توبه برای انسان فراهم است و میتوان این آتش را با اشکهای توبه و استغفار خاموش کرد.)
خداوند متعال در این دنیا به شخص گناه کار میگوید: توبه کن، زیرا توبه تو را میپذیرم و گناه تو را میآمرزم. اگر توبه کنی، تو را دوست خواهم داشت: «إِنَّ أللهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ» (بقره، ۲۲۲).
و چه بسا لطف خداوند بسیار بزرگتر از این است، آنجا که فرمود: «أنین المذنبین، أحب الیّ من تسبیح المسبحین» (نالههای گناهکار نزد من از تسبیح تسبیحگویان دوست داشتنیتر است) در لطف و مهربانی خداوند تأمل کنید که چگونه شامل حال گناهکاران میشود.
یکی از ویژگیهای بیان علامه شیخ جعفر شوشتری، قرار دادن انسان در حالتی بین خوف و رجاء (ترس و امیدواری) است؛ از یک سو با هشدارهای صریح که مستند به آیات و سخنان معصوم است، مخاطبش را از عاقبت کارهایش برحذر میدارد و از یک سو، او را به بهبود کارها در صورت توبه و جبران امیدوار میکند و این حالتی که توصیه شده است انسان این گونه باشد.
گناهکاران چند گونه هستند. برخی از آنها معصیت خداوند را انجام میدهند و خدا را نیز یاد میکنند. دستهای از آنها بسیار گناه میکنند و کم به یاد خداوند هستند و گروه سوم کسانی هستند که در معصیت خداوند بسیار زیادهروی میکنند و این آخرین مقام افراد گناهکار است، اما با وجود این خداوند رئوف و مهربان است: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ »(زمر، ۵۳) و همینطور فرمود: «إِنَّ رَحْمَتَ اللهِ قَريبٌ مِنَ الْمُحْسِنينَ» (اعراف، ۵۶).
شما در آیهای که در قرآن کریم آمده است ملاحظه کردهاید که فرزندان حضرت یعقوب، بنیامین را پیش از اتهام سرقت، با کلمه «أخانا» (برادرمان) خطاب میکردند، اما همین که او را به سرقت متهم کردند او را به شکل دیگری خطاب کردند و به پدرشان گفتند: «إِنَّ ابْنَكَ سَرَقَ » (یوسف، ۸۱). (پسر تو دزدی کرد). از این نکته، درباره لطف خداوند تأمل کنید؛ زمانی که با کلمه «عبادی» (بندگانم) ما را مورد خطاب قرار میدهد؛ آن هم با وجود همه گناهانی که از ما صادر میشود: «نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (حجر، 49) و «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ) (زمر، 53).
دقتنظرهای قرآنی علامه شیخ جعفر شوشتری در منابر او به وفور قابل مشاهده است. در فرازی که گذشت علامه در مقام مقایسه خطابها، به تحلیل زیبایی میرسد و نوع خطاب افراد انسانی را در شرایط مختلف (مانند برخورد برادران بنیامین با او) با نوع خطاب خداوند نسبت به بندگانش مقایسه میکند و از این طریق، فهم لطف و مهربانی خداوند را براساس آیات قرآن برای ما سادهسازی میکند.
در آغاز عصر بعثت پیامبر اکرم(ص) گروهی از افراد گناهکار نزد پیامبر(ص) آمدند و عرض کردند: «ای رسول خدا ما در ارتکاب معصیت خداوند زیادهروی کردهایم، آیا برای ما امکان توبه وجود دارد؟ خداوند توبه ما را میپذیرد؟» در همین زمان آیه شریفه «وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۖ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۖ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (انعام، ۵۴) نازل شد که فرمود: (هرگاه آنان که به آیات ما میگروند نزد تو آیند بگو: سلام بر شما باد، خدا بر خود رحمت و مهربانی را فرض نمود، که هر کس از شما کار زشتی به نادانی کرد و بعد از آن توبه کند و اصلاح نماید البته خدا بخشنده و مهربان است.)
این گروه گفتند حال که چنین است، همگی با هم از اعمال بدی که مرتکب شدهایم توبه می کنیم شاید سلامی که خداوند در این آیه به گناهکاران توبه کار وعده داده است، شامل حال ما شود و در این حال از دنیا برویم که فرشته مرگ به ما چنین بگوید: «یا عبدالله ربک یقرءک السلام و قد جئت لأقبض روحک» (ای بنده خدا، پروردگارت بر تو درود می فرستد و من برای گرفتن جان تو آمدهام).
و چه بسا ما نیز به سلام خداوند و پیامبرش در هنگام فرارسیدن مرگ و برپایی قیامت نائل شویم: «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيمٍ » (یس، 58). اما از این ترس دارم که با غفلت، زندگی خود را به خطر بیندازیم و به جایی برسیم که شایسته سلام خداوند نباشیم و العیاذ بالله از اهل این آیه شویم: «وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ» (یس، 59): (اى گنهکاران، امروز از بهشتیان جدا شوید. )
ای انسانهای گنهکار، به سوی خداوند توبه کنید. اگر موفق شدیم و در دنیا «سلام خداوند» را نصیب خود کردیم، در روز قیامت نیز به این سلام خواهیم رسید و این سلام تا روز ورود به بهشت همراه ما خواهد بود: «ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ» اما با وجود همه الطاف خداوند، میترسم کار ما به جایی برسد که درباره ما گفته شود: «إِنَّا نَسِيناكُمْ» (سجده، ۱۴): ما شما را فراموش کردیم. همانگونه که در دنیا، آنچه را باید از آن اطاعت میکردید، فراموش کردید، امروز جزای فراموشی شما این است که ما نیز فراموشتان میکنیم و فراموشی به معنی قطع رحمت خداوند است. بنابراین ای بندگان خدا باید کاری کنیم که این ارتباط و علاقه نسبت به خداوند برقرار شود تا مورد خطاب « إِنَّا نَسِيناكُمْ» قرار نگیریم.
ماه رمضان، ماه خدا است. خداوند این ماه را ماه میهمانی الهی قرار داد و تو را به این مهمانی دعوت کرد و انواع و اقسام نعمتها و الطاف را به تو تقدیم کرد. در این ماه خواب و بیداری و عبادت و نفسهای تو را به منزله عبادت قرار داد و اضافه بر آن هنگام غروب هر روز در این ماه مبارک، خداوند هزاران هزار نفر را از کسانی که مستحق آتش جهنم هستند آزاد میکند.
گفتیم علاج موجود و راه سبک کردن بار گناهان، گریه ترس از خداوند است و آرزو و امید به اینکه این اشکها، گناهان ما را از بین ببرد. گریه به خاطر ترس از خداوند مؤثر است و حال میخواهیم گریه دیگری سر بدهیم و آن گریه بر حضرت ابا عبدالله سیدالشهدا(ع) است.
ویژگی زیبای منابر علامه شیخ جعفر شوشتری، پایان دادن منبرها به روضه حضرت سیدالشهدا(ع) است که آن را وسیله نجات دیگری برای گناهکاران بر میشمرد:
میخواهیم بر اشکهایی که در نفسهای آخر زندگی بر چهره حضرت سیدالشهدا(ع) جاری شد، گریه کنیم؛ زمانی که میگریست و میگفت: «أبکی الیک یاربی مکروبا» یعنی با قلبی پر از غم گریه میکنم. سیدالشهدا(ع) تمام آن مصیبتها و رنجها را در روز عاشورا برای سه موضوع تحمل کرد؛ اول آنکه پیکر شریفش در بیابانها برهنه نماند، دوم آنکه شهدا از یکدیگر جدا نشوند و سرهایشان از پیکرها جدا نشود و دلیل سوم برای تحمل این مصیبتها این بود که حرم و خانواده او از دسترس دشمن در امان باشند، اما در نهایت دید تلاشهای او بی ثمر ماند و دانست نه بدنهای شهدا پوشیده خواهد ماند، نه سرها بر پیکرها و نه حرم او محفوظ خواهد ماند و برای همین موضوع است که قلب سخاوتمند او از درد و حسرت فشرده میشد و به خداوند عرضه کرد: «أبکی الیک یا رب مکروبا.»
ترجمه از کامله بوعذار، دبیر ایکنای خوزستان
انتهای پیام