به گزارش ایکنا، چهارمین شب مراسم سوگواری ایام محرم با سخنرانی سیدمجتبی حسینی با محوریت زیارت جامعه کبیره در دبیرستان صدیقین برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید.
«و بکم اخرجنا الله من الذل و فرج عنا غمرات الکروب و انقذنا من شفاجرف الهلکات و من النار» به وسیله شما خداوند ما را از ذلت بیرون آورد و از غبارهای هلاکتها آزاد کرد و ما را از لب پرتگاه افتادن در هلکات و از افتادن در آتش نجات داد.
امام حسین(ع) خیلی بامعرفت است و این پرچم تو را رها نخواهد کرد چون این پرچم برای سیدالشهدا(ع) است. کما اینکه امام حسین(ع) زهیر را به سپاه خود دعوت کرد. امام حسین(ع) شما را در روز قیامت جدا میکند ولی طوری باش که اگر جدایت کرد حضرت رویش بشود بگوید این هم از ماست. همه ما مثل هم هستیم. ما یکسال اینور و یکسال آنور میرویم ولی روی یک چیز ایستادیم و آن اینکه باید محرم در خانه امام حسین(ع) برویم. اینجا کسی را گزینش نمیکنند. وهب خودش و مادرش و همسرش مسیحی بودند ولی مادر و همسرش با هم رقابت داشتند که وهب را به سپاه امام حسین(ع) بفرستند. محبت سیدالشهدا(ع) قلب میخواهد اگر قلب بود چیزهای دیگر هم دنبالش میآید. مواظب باش جاذبههای بیرون از خیمه تو را جذب نکند. بگذارید این یک دهه برای خودمان باشیم، برای دلمان باشیم تا روز قیامت دلمان از ما شکایت نکند. ما از قدیم خودمان را فروختیم و در اختیار خودمان نیست. حتما هم نیاز نیست در این جلسه باشی، هر جا بودی یک پرچم کوچک امام حسین(ع) نصب کن و به آن حضرت سلام بده همانطور که امام صادق(ع) فرمودند هر وقت دلت گرفت و هوای کربلا کرد سه مرتبه بگو «صلی الله علیک یا اباعبدالله». واقعا دنبال اینگونه زیارتها هستم که در غربت گیر افتاده باشم. آنجا آدم میفهمد جاذبه امام حسین(ع) مکان ندارد.
حضرت فرمود «و بکم اخرجنا الله من الذل و فرج عنا غمرات الکروب». بعضی مردم گرفتار هستند و هر کس یک نوع گرفتار است. به این آدم مکروب میگویند. در فرهنگ ما یاد دادند دعا کنیم «فرج عن کل مکروب» یعنی همه مکروبین را نجات بده. مکروب اصلی خود امام حسین(ع) است لذا روایت فرمود هیچ مکروبی به حرم آن حضرت نمیرود مگر اینکه خدا کرب او را برطرف میکند. ایشان کل کربهای عالم را به جان خریده لذا وقتی در آن دریا حل شوی دیگر کربی باقی نمیماند. خداوند خطاب به حضرت داوود کرد که یک فردی هست که گاهی حسنهای برایم میآورد و برای همین او را به بهشت میبرم. داوود پرسید کدام حسنه؟ خداوند فرمود گرفتاری مومنین را برطرف میکند ولو با یک دانه خرما. پس کسی که کرب دیگران را رفع کند خداوند او را به بهشت میبرد.
یکی از راههای تفریج کرب از ناحیه اهل بیت(ع) این است که به ما یاد میدهند چکار کنیم خیلی مکروب نباشیم. گرفتاری برای همه پیش میآید نه عیب است نه حسن. اگر یک نفر هیچ مشکلی ندارد نشانه بنده صالح بودن نیست و اگر کسی مشکلات زیادی دارد هم نشانه بنده طالح بودن خدا نیست. از ایوب مهمتر نداریم. ایوب آنقدر مشکلات برایش آمد یک روز مریضی، یک روز مشکلات خانوادگی، آنقدر مشکلات زیاد شد که مردم تعجب کردند یک پیامبر این مقدار گرفتاری داشته باشد. در روایت داریم کسانی که مشکلاتی زیادی در دنیا داشتند در روز قیامت خداوند متعال شبیه انسان عذرخواه به آنها میفرماید آن سختیها را برای این انجام دادم، آیا از من راضی هستید؟
کرب برای همه پیش میآید و لحظهای که پیش میآید همه ناراحت میشوند و این عکس العمل غیر ارادی است. اتفاقا این کربها جزء پالایش آدم است ولی نباید آن را به مشکل روحی و روانی تبدیل کنیم. یکی از راههای تفریج کرب همین است. یک راه دیگر این است که به ما آموزش صبر دادند. یک راه دیگر این است که توکلمان به خدا زیاد باشد. وقتی حضرت زینب(س) در بیابان میرفتند برایشان فرش قرمز پهن نکرده بودند ولی هرگز نگفتند خدا با ما قهر کرده است. در همین مسیر مرکب امام حسین(ع) و حضرت علی اکبر کنار هم قرار گرفت و ایشان با هم صحبت میکردند، امام فرمود که پایان این راه شهادت است، حضرت علی اکبر پرسید آیا ما بر حق نیستیم؟ حضرت پاسخ دادند چرا، علی اکبر فرمود پس من هراسی از مرگ ندارم.
امیرالمومنین(ع) یک تعبیری دارد میفرماید از یک عده تعجب میکنم، آنهایی که ناامید هستند و استغفار همراه آنها است. یعنی چه؟ یعنی هر وقت ناامید شدی یکی از موثرترین و مجربترین راهها همین استغفار است. متاسفانه بعضی به جای استغفار دنبال فلان دعانویس و ... میروند. این درسی است که امیرالمومنین(ع) به ما آموختند هر وقت به بنبست خوردی یاد این کلام علی(ع) بیفت. این راهی است که ایشان به ما آموخته است. وقتی شما استغفار میکنی بدون اینکه بدانی از چه طریقی حداقل مشکل درونیات حل میشود.
ما گاهی وقتها راه حلهایی که به دستمان میدهند فکر میکنیم جواب همان است بعد به آن عمل میکنیم ولی نتیجه نمیگیریم. بسیاری از روایات همینطور است. یک مثال بزنم. پدری به فرزندانش زمینی داد و گفت در این زمین گنجی پنهان شده است. فرزندان زمین را کندند ولی به گنج نرسیدند. پیش خودشان گفتند حالا که زمین را کندیم بذر هم بریزیم. بذر ریختند و چند ماه بعد محصول عالی از آن به دست آمد. بسیاری از دستوراتی که به ما میدهند آنطور که تو فکر میکنی نیست و من حیث لایحتسب اثر خود را میگذارند.
انتهای پیام