به گزارش ایکنا، نشست «بررسی نظریه شهادتطلبی امام حسین(ع) در کتاب لهوف» 11 مردادماه با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین مصطفی صادقیکاشانی، عضو پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) در مرکز پژوهشهای تاریخ اسلام برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید.
یکی از اهدافی که برای قیام امام حسین(ع) مطرح میشود شهادت است یعنی امام با علم و اراده به سمت شهادت رفت. قائلان این نظریه به رفتن امام به کوفه اهمیت نمیدهند و نهایتاً میگویند امام در ظاهر اینطور رفتار میکرد تا حجت تمام شود والا از ابتدا به سمت کربلا میرفت. پیشینه این بحث به کتاب کافی مرحوم کلینی در قرن سوم برمیگردد. روایت مشهوری هست که در آن صریحاً این بحث مطرح شده است که وظیفه امام حسین(ع) از سوی خدا و پیامبر(ص) اینگونه تعریف شده بود که به سمت شهادت برود. پیشینه این مطلب در میان اهل سنت به الطبقات الکبری ابن سعد برمیگردد که آنجا هم همین بحث مطرح است. براساس اینکه ابن سعد رویکرد عثمانی داشت تحلیل او نوعی جبرگرایی اموی را ترویج میکند. به هر حال این هم نوعی شهادتطلبی را مطرح میکند.
این نظریات در زمان سید طاووس رسمیت مییابد و در کتاب ایشان مورد بحث قرار میگیرد. ابن طاووس چه مستندات و روایاتی درباره نظریهاش میآورد؟ ابتدا توضیحی درباره کتاب بدهم. رویکرد آثار سید طاووس دعایی است و انگیزه تألیف لهوف هم این است که متنی دست زائر آن حضرت باشد تا با استفاده از آن اشک بریزد. پس انگیزه سید تاریخنگاری نیست بلکه اشک ریختن در عتبات است. ایشان در ابتدای کتاب میگوید که امام حسین(ع) از ابتدا میدانست چه اتفاقی برایشان میافتد و تکلیفش همین شهادت بود.
ایشان نزدیک 20 مستند برای این مطلب میآورد. مورد نخست این است که در جریان تولد امام حسین(ع) وقتی همسر عباس عموی پیامبر(ص) به ایشان عرض میکند خواب دیدم قطعهای از بدن شما در دامن من افتاد، ایشان میفرماید تعبیرش این است که فاطمه دخترم فرزندی به دنیا میآورد و آن را به تو میسپارد، جبرئیل به من خبر داد امتم این فرزندم را میکشند. اجمال این مطلب در طبقات ابن سعد هست ولی این پیشگویی پیامبر(ص) آنجا نیامده است.
دومین مستند سید مربوط به یک سالگی امام حسین(ع) است که فرشتگان نزد پیامبر(ص) آمدند و گفتند حسین(ع) مانند هابیل کشته خواهد شد. در دو سالگی هم جبرئیل پیش پیامبر(ص) آمد و خبر داد نوه تو توسط یزید در کربلا کشته خواهد شد. این اقوال در کتاب فتوح ابن اعثم آمده است. مورد بعدی روایت مشهور «لایوم کیومک یااباعبدالله» است. وقتی امام حسین(ع) بالای سر امام حسن(ع) رفت، ایشان مطالبی فرمود از جمله اینکه روز شهادت تو سختتر خواهد بود. منبع کهن این مطلب امالی شیخ صدوق است. شیخ صدوق این را میگوید ولی بعدش همین مطلب را از امام سجاد(ع) خطاب به عبیدالله فرزند حضرت عباس(ع) میآورد.
مورد بعدی دیدار امام حسین(ع) با ملائکه است که دو مرتبه اتفاق افتاده است. در یک مورد ملائکه از امام خواستند ایشان را کمک کنند ولی حضرت فرمودند من میدانم در فلانجا به شهادت میرسم و غیر از فرزندم علی کسی نجات نخواهد یافت. این نقل از دلائل الامامه است. اشکال تاریخی این مطلب این است که روز عاشورا غیر از امام سجاد(ع) افراد دیگری از اصحاب آن حضرت نجات یافتند و زنده ماندند. پس این نقل خلاف مسلمات تاریخ است.
مورد بعدی خطبه آن حضرت است که خیلی مشهور است. حضرت در این خطبه میفرمایند برای من قتلگاهی تعیین شده است که به آن خواهم رسید. نکته مهم که باید به آن دقت کرد این است که سید این خطبه را در مکه نقل میکند یعنی وقتی حضرت خواست از مکه راه بیفتد فرمود هر کس میخواهد شهید شود دنبال من راه بیفتد. از حرکت مکه تا روز عاشورا یک ماه فاصله است. این در حالی است که برخی این خطبه را در شب عاشورا یا روز عاشورا از آن حضرت نقل میکنند. سید خیلی دقت ندارد این خطبه چه زمانی بیان شده و دچار جابجایی تاریخ شده و دقت تاریخی کافی را نداشته است.
مورد بعدی بیان آن حضرت خطاب به محمد حنفیه است که فرمودند خدا میخواهد مرا کشتهشده ببیند و خانواده مرا اسیر ببیند. مورد بعدی نامه امام حسین(ع) به بنی هاشم است که امام صادق(ع) میفرمایند وقتی جدم راه افتاد به بنی هاشم نامه نوشت هر که به من ملحق شود شهید میشود.
مورد دیگر جملهای است که دشمنان به آن حضرت گفتند مبنی بر اینکه تو را رها نمیکنیم تا اینکه تو را به قتل برسانیم، اینجا بود که زنها گریه کردند، امام کسی را فرستاد آنها را ساکت کند. این مسئله مربوط به روز عاشورا است. مورد بعدی فرمایش امام صادق(ع) است که فرمودند در لحظات آخر جدم بین شهادت و پیروزی مخیر شد ولی لقای الهی را پذیرفت. مورد بعدی جایی است که امام به یکی از اصحاب در حال شهادتش فرمود به پیامبر(ص) سلام مرا برسان و به او بگو من هم دارم میآیم. این مواردی است که من جمعآوری کردم و مؤید نظریه شهادتطلبی آن حضرت است.
انتهای پیام